آیه
هَلْ أَتَى عَلَى الْإِنسَانِ حِینٌ مِّنَ الدَّهْرِ لَمْ یَكُن شَیْئاً مَذْكُوراً
إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنسَانَ مِن نُّطْفَةٍ أَمْشَاجٍ نَّبْتَلِیهِ فَجَعَلْنَاهُ سَمِیعاً بَصِیراً
ترجمه
آیا بر انسان دورهاى از روزگار گذشت كه چیزى قابل ذكرى نبود؟
همانا ما انسان را از نطفهاى آمیخته (از نطفه مرد و زن) آفریدیم تا او را بیازماییم، پس او را شنوا و بینا گردانیدیم.
نکته ها
«دَهر» به معناى زمان و دوران و «اَمشاج» جمع «مَشیج» به معناى مخلوط است.
امام باقرعلیه السلام در روایتى فرمودند: «كان شیئاً لم یكن مذكوراً»**تفسیر برهان.*** انسان، چیزى بود ولى قابل ذكر نبود و بعداً قابلیّت پیدا كرد.
امام صادقعلیه السلام مىفرماید: انسان در تقدیر الهى بود، ولى چیز موجودى نبود. «لم یكن شیئاً مذكوراً»**تفسیر كنزالدقائق.***
امام باقرعلیه السلام فرمودند: مراد از «نطفة امشاج»، اختلاط نطفه مرد با زن است.**تفسیر نورالثقلین.***
براى بیدار كردن وجدان خفته، گاهى مسائل قطعى در قالب سؤال مطرح مىشود. چنانكه مادر از فرزند خود مىپرسد: آیا من به تو شیر ندادم؟ در این آیه هم كلمه «هل» به معناى «قد» مىباشد. «هل اتى على الإنسان...» یعنى به تحقیق، بر هر انسانى دورانى گذشته كه چیز قابل ذكر نبوده است.
ناچیز بودن انسان گاهى طبیعى است، «لم یكن شیئاً مذكوراً» ولى گاهى به خاطر عملكرد نامناسب، انسان خودش را به مرز ناچیز بودن مىرساند. چنانكه قرآن مىفرماید: «یا أهل الكتاب لستم على شىءٍ حتّى تقیموا التوراة والانجیل و ...» اى اهل كتاب! اگر كتاب آسمانى را برپا ندارید، هیچ هستید.**مائده 68.***
قرآن، 12 مرتبه از آفرینش انسان از نطفه یاد كرده است، تا هم قدرت خداوند معلوم شود كه از نطفهاى انسان مىسازد و هم انسان دچار غرور و تكبّر نگردد.
پیام ها
1- انسان، باید درباره منشأ وجود خود فكر كند. «لم یكن شیئاً مذكوراً»
2- انسان موجودى نوآفریده و حادث است. «لم یكن شیئاً مذكورا»
3- انسان در مسیر وجودى خود، روند تكاملى داشته و مراحلى را طى نموده است: ابتدا وجود نداشت، «لم یك شیئاً»**مریم، 67.*** بعد از بوجود آمدن هم، چیز قابل ذكرى نبود «لم یكن شیئاً مذكوراً»
4- یاد ضعفها، غرور انسان را برطرف و او را تسلیم خداوند مىكند. «لم یكن شیئاً مذكورا»
5 - آفرینش انسان از نطفهاى ناچیز، جلوهاى از عظمت الهى است. «إنّا خلقنا الإنسان من نطفة...»
6- خداوند، با صورتگرى روى آب، قدرت نمایى مىكند. «من نطفة امشاج»
7- آفرینش انسان، حكیمانه و هدفدار است. «خلقنا الانسان ... نبتلیه»
8 - انسان، موجودى مسئول و مكلّف است. (آزمایش كردن نشانه تكلیف است.) «نبتلیه»
9- همه انسانها در طول تاریخ مورد آزمایش الهى واقع مىشوند. «نبتلیه»
10- بیان دو ویژگى شنوایى و بینایى براى نمونه است وگرنه تمام اعضاى بدن مورد امتحان واقع مىشوند. «سمیعاً بصیراً»
توضیحات