تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نور جلد 10(دوره 10 جلدی)
حاج شیخ محسن قرائتی

سوره 70. معارج آیه 40-44

آیه
فَلَا أُقْسِمُ بِرَبِ‏ّ الْمَشَارِقِ وَالْمَغَارِبِ إِنَّا لَقَادِرُونَ
عَلَى‏ أَن نُّبَدِّلَ خَیْراً مِّنْهُمْ وَمَا نَحْنُ بِمَسْبُوقِینَ
فَذَرْهُمْ یَخُوضُواْ وَیَلْعَبُواْ حَتَّى‏ یُلاَقُواْ یَوْمَهُمُ الَّذِى یُوعَدُونَ
یَوْمَ یَخْرُجُونَ مِنَ الْأَجْدَاثِ سِرَاعاً كَأَنَّهُمْ إِلَى‏ نُصُبٍ یُوفِضُونَ
خَاشِعَةً أَبْصَارُهُمْ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ ذَ لِكَ الْیَوْمُ الَّذِى كَانُواْ یُوعَدُونَ‏
ترجمه
به پروردگار مشرق‏ها و مغرب‏ها سوگند مى‏خورم كه ما تواناییم.
بر این كه بهتر از آنان را به جاى ایشان بیاوریم و ما قطعاً مغلوب و ناتوان نیستیم.
پس آنان را به حال خود واگذار، یاوه بگویند و بازى كنند تا روزى را كه وعده داده شده‏اند، ملاقات كنند.
روزى كه شتابان از قبرها بیرون آیند، چنان كه گویى به سوى نشان‏هایى نصب شده مى‏دوند.
چشمانشان فرو افتاده و ذلّتى (وصف‏ناپذیر) آنان را فرا گرفته است. این است آن روزى كه به ایشان وعده داده مى‏شد.
نکته ها
مراد از «المشارق و المغارب»، مشرق و مغرب‏هاى خورشید است، زیرا خورشید در هر روز از ایّام سال، مشرق و مغربى جداگانه دارد و از نقطه‏اى طلوع و در نقطه‏اى دیگر غروب مى‏كند و هیچ گاه از مشرق دیروزش طلوع و در مغرب دیروزش غروب نمى‏كند.** تفسیر المیزان.***
مراد از «خیراً منهم» بهتر بودن در ایمان است. یعنى ما قادریم منافقان را از میان برداریم و به جاى آنان مردمانى با ایمان بیاوریم كه پیرو حق باشند و آن را انكار نكنند.
در باره‏ى مشرق و مغرب، در قرآن سه گونه تعبیر آمده است:
به صورت مفرد: «المشرق و المغرب»** بقره، 115.***، به صورت تثنیه: «المشرقَین و المغربَین»** الرّحمن، 17.*** و به صورت جمع. «المشارق و المغارب»
در نگاه كلّى یك سمت مشرق و یك سمت مغرب است.
در نگاه دیگر، تغییر مدار در تابستان و زمستان است كه مدار تابستان در شمال و مدار زمستان در جنوب است پس خورشید، دو مشرق و دو مغرب دارد.
و در نگاه دقیق‏تر، هر روز یك نقطه طلوع و غروب دارد كه در واقع 365 مشرق و 365 مغرب مى‏شود. حدیثى از حضرت على‏علیه السلام نیز مؤیّد این معناست.** تفسیر نورالثقلین.***
همانند آیه 41، خداوند در آیات دیگر نیز كافران و مشركان و منافقان را تهدید كرده كه قادر است آنان را از میان بردارد و بهتر از آنان را بیاورد: «ان یشاء یذهبكم و یأت بخلق جدید»(**فاطر، 16.***، «ان تتولوا یستبدل قوماً غیركم ثم لا یكونوا امثالكم»** محمّد، 38.***
آیه 42 این سوره، همانند آیه 83 سوره زخرف است. «فذرهم یخوضوا...»
خروج از قبرها همراه با سراسیمگى است. «یخرجون من الاجداث سراعا» چنانكه در جاى دیگر مى‏فرماید: «یخرجون من الاجداث كانّهم جراد منتشر»** قمر، 7.***و یا «من الاجداث الى ربّهم ینسلون»** یس، 51.***
«نُصُب» به علامتى گویند كه در راهها نصب مى‏شود تا راه گم نشود. البتّه برخى مفسّران با توجّه به آیه «و ما ذبح على النُّصب»**مائده، 3.*** كه در مورد قربانى كردن در پاى بت‏هاست، مراد از «نُصُب» در این آیه را نیز بت‏ها دانسته‏اند كه این معنا از كلام خدا به دور است.** تفسیر المیزان.***
در سوره قلم آیه 44 مى‏خوانیم: «فذَرنى و مَن یكذّب بهذا الحدیث سنستدرجهم من حیث لا یعلمون و املى لهم انّ كیدى مَتین» مرا با تكذیب كنندگان این قرآن واگذار تا از جایى كه فكرش را هم نمى‏كنند آنها را با قهر خود مى‏گیریم و البتّه به آنان مهلت مى‏دهم و تدبیر من قوى است.
جبهه‏گیرى در برابر پیامبر سبب ذلّت در دنیا: «یحادّون اللّه و رسوله اولئك فى الاذلّین»** مجادله، 20.***و آخرت است. «ترهقهم ذلّة»
آنان كه در دنیا قصد دارند با چشمان خود به پیامبر آسیبى بزنند، «لیزلقونك بابصارهم»** قلم، 51.***در آخرت چشم‏هاى فرو افتاده و شرمنده دارند. «خاشعة ابصارهم»
پیام ها
1- سوگند خداوند به مشرق و مغرب، باید انسان را به فكر درباره آن‏ها وادار كند. «فلا اقسم بربّ المشارق و المغارب»
2- مشرق و مغرب، تحت ربوبیّت الهى قرار دارند. «ربّ المشارق و المغارب»
3- نظام هستى، بر پایه نظم و حكمت استوار است، به گونه‏اى كه مى‏توان طلوع‏ها و غروب‏هاى هر روز در هر مكان را دقیق حساب كرد. «المشارق و المغارب»
4- هم آفرینش به دست اوست و هم تبدیل آن. «خلقناهم... نبدّل خیراً منهم»
5 - هیچگاه خود را بهترین ندانید كه خداوند بهتر از شما را بیاورد. «نُبدّل خیراً»
6- تا احتمال اثر هست، ارشاد لازم است، امّا بعد از یأس از هدایت باید آنان را رها كرد. «فذرهم»
7- سخنان یاوه و بى‏پایه درباره دین و رهبران دینى، انسان را در باتلاق گناه فرومى‏برد و او را گرفتار و مشغول مى‏سازد. «یخوضوا و یلعبوا»
8 - وظیفه دعوت و ارشاد، مادامى است كه زمینه‏اى براى پذیرش باشد، امّا اگر آنان یاوه‏گویى مى‏كنند و همه چیز را به بازى گرفته‏اند، باید به حال خود رها شوند. «ذرهم یخوضوا و یلعبوا»
9- رها كردن مردم لجوج، همان مهلت دادن به آنهاست. «فذرهم یخوضوا»
10- معاد، جسمانى است. «یخرجون من الاجداث»
11- سرعت در جمعیّت انبوه، نشانه وحشت و اضطراب كافران در قیامت است. «سراعاً»
12- رسوایى و ذلّت در قیامت، سراسر وجود كافران را فرامى‏گیرد. «ترهقهم ذلّة»
13- انبیا، همواره مردم را نسبت به قیامت هشدار مى‏دادند. «یومهم الّذى یوعدون... الیوم الّذى كانوا یوعدون»