تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نور جلد 10(دوره 10 جلدی)
حاج شیخ محسن قرائتی

سوره 63. منافقون آیه 1

آیه
إِذَا جَآءَكَ الْمُنَافِقُونَ قَالُواْ نَشْهَدُ إِنَّكَ لَرَسُولُ اللَّهِ وَاللَّهُ یَعْلَمُ إِنَّكَ لَرَسُولُهُ وَاللَّهُ یَشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِینَ لَكَاذِبُونَ‏
ترجمه
هنگامى كه منافقان نزد تو آیند، گویند: «گواهى مى‏دهیم كه تو پیامبر خدا هستى» و خدا مى‏داند كه تو پیامبرش هستى وخدا شهادت مى‏دهد كه منافقان دروغگویند.
نکته ها
«نفاق» از «نَفَق»، به معناى تونل‏هاى زیرزمینى است كه براى استتار یا فرار از آن استفاده مى‏شود. بعضى از حیوانات مثل موش صحرایى و سوسمار، لانه‏هایى براى خود درست مى‏كنند كه دو سوراخ دارد. منافق نیز، راه پنهان و مخفى براى خود قرار مى‏دهد تا به هنگام خطر از طریق آن فرار كند.
مردم چهار دسته هستند:
الف) گروهى قلباً ایمان دارند و به وظیفه خود عمل مى‏كنند كه اینان مؤمن واقعى هستند.
ب) گروهى قلباً ایمان دارند، ولى اهل عمل نیستند كه این دسته فاسق‏اند.
ج) گروهى قلباً ایمان ندارند، ولى در ظاهر، رفتار مؤمنان را انجام مى‏دهند كه منافق‏اند.
د) گروهى نه قلباً ایمان دارند و نه به وظیفه عمل مى‏كنند كه این دسته كافرند.** تفسیر اثنى‏عشرى.***
حضرت على‏علیه السلام مى‏فرماید: نفاق انسان، برخاسته از احساس حقارتى است كه از درون دارد. «نفاق المرء ذلّ یجده فى نفسه»**غررالحكم.***
ویژگى‏هاى منافق در قرآن‏
1. دروغ گویى: «انّ المنافقین لكاذبون»**منافقون، 1.***
2. بى‏هدف و سرگردان: «لا الى هؤلاء و لا الى هؤلاء»** نساء، 143.*** نه با این گروه و نه با آن گروهند.
3. عدم درك عمیق: «لكن المنافقین لا یفقهون»**منافقون، 7.***
4. جمود و عدم‏انعطاف: «كانّهم خُشب مسنّدة»**منافقون، 4.***
5. نماز بى‏نشاط: «قاموا كُسالى‏»**نساء، 142.*** با كسالت به نماز مى‏ایستند.
6. تندگویى وتندخویى: «سلقوكم بالسنةٍ حداد»**احزاب، 19.*** زبان‏هاى تند وخشن را به شما مى‏گشایند.
7. سوگند دروغ: «اتّخذوا أیمانهم جُنّة» سوگندهایشان را سپر توطئه‏هایشان قرار دادند.
8. انتقاد از رهبر معصوم: «یلمزك فى الصدقات»** توبه، 58.*** در تقسیم زكات، نیش مى‏زنند و تو را در تقسیم آن عادل نمى‏دانند.
9. تضعیف رزمندگان: «لاتنفروا فى الحَرّ»**توبه، 81.*** مى‏گویند: هوا گرم است، به جبهه نروید.
10. ایجاد مركز توطئه به نام مسجد: «و الّذین اتّخذوا مسجداً ضرارا»**توبه، 107.***(در برابر مسجد پیامبر) مسجدى مى‏سازند تا (با توطئه‏هاى شوم خود) به مسلمانان ضرر بزنند.
11. پیمان شكنى: «و منهم من عاهد اللّه لئن اتانا من فضله لنصدّقنّ و لنكوننّ من الصّالحین فلمّا اتاهم من فضله بخلوا»** توبه، 75 - 76.*** بعضى از آنان با خداوند پیمان بستند كه اگر از فضلش به ما داد حتماً صدقه مى‏دهیم و از افراد صالح خواهیم بود، پس چون خداوند از فضلش به آنان عطا كرد، بخل ورزیدند و زكات مال خود را ندادند.
12. تحقیر مسلمانان: «أ نؤمن كما آمن السفهاء» آیا همچون سفیهان ایمان بیاوریم؟
13. محاصره اقتصادى مسلمانان: «لاتنفقوا على من عند رسول اللّه حتى ینفضّوا» به اطرافیان پیامبر چیزى ندهید تا از دور او پراكنده شوند.
14. فریب‏كارى و نیرنگ‏بازى: «یخادعون اللّه و الّذین آمنوا و ما یخدعون الاّ انفسهم»**بقره، 9.***مى‏خواهند خدا و مؤمنان را فریب دهند، در حالى كه جز خودشان را فریب نمى‏دهند.
15. بخل در انفاق: «لاینفقون الاّ و هم كارهون»**توبه، 54.*** جز با كراهت انفاق نمى‏كنند.
16. امر به زشتى‏ها و نهى از خوبى‏ها: «یأمرون بالمنكر و ینهون عن المعروف»** توبه، 67.***
17. فراراز جهاد: «فرح المخلّفون بمقعدهم خلاف رسول اللّه و كرهوا ان یجاهدوا»** توبه، 81.*** بازماندگان (از جنگ تبوك) از مخالفت با رسول خدا خوشحالند و از اینكه به جهاد بروند، ناراحت.
18. شایعه پراكنى: «و اذا جاءهم امر من الامن او الخوف اذاعوا به»**نساء، 83.*** هرگاه خبرى از آرامش یا ترس را دریافت كنند، (قبل از تحقیق یا مصلحت‏سنجى) آن را پخش مى‏كنند.
چون خطر منافقان زیاد است، ویژگى‏هاى آنان در سوره‏هاى متعدّد قرآن مطرح شده است و كمتر سوره‏اى در مدینه نازل شده كه با صراحت یا كنایه به منافقان اشاره نشده باشد.** تفسیر فى ظلال‏القرآن.***
نفاق یك دروغ عملى است، كتمان كفر و اظهار ایمان است؛ البتّه هر كتمانى بد نیست، مانند كتمان فقر یا كتمان عبادت.
منافقان دو گروه بودند: گروهى كه پس از به قدرت رسیدن اسلام، اظهار ایمان كردند ولى در درون ایمان نداشتند و گروه دیگر كسانى كه از ابتدا ایمان آوردند ولى كم‏كم گرفتار دنیا شدند و ایمان خود را از دست دادند، ولى تظاهر به ایمان مى‏كردند. امّت اسلامى همواره از هر دو گروه ضربه‏هاى جبران ناپذیرى خورده است.
در زمان پیامبر اكرم‏صلى الله علیه وآله، سخن از منافقان زیاد بود، ولى بعد از رحلت آن حضرت، مسئله مسكوت ماند. در اینجا چند سؤال است:
1. آیا زنده بودن حضرت سبب نفاق گروهى بود و بعد از رحلت، همه مؤمن واقعى شدند؟!
2. آیا منافقان در همان اقلیتى بودند كه دور حضرت على جمع شده بودند؟!! نظیر سلمان، ابوذر، مقداد و...، در حالى كه هیچ كس این افراد را منافق ندانسته است، یا منافقان، اهداف خود را در نظر اكثریت یافته و ساكت شدند؟
منافقان، هم در دنیا دروغگویند: «انّ المنافقین لكاذبون»، هم در آخرت سوگندهایى مى‏خورند كه خداوند آنان را دروغگو مى‏نامد: «یوم یبعثهم اللّه جمیعاً فیحلفون له كما یحلفون لكم و یحسبون انّهم على شى‏ء ألا انّهم هم الكاذبون»**مجادله، 18.***
پیامبرصلى الله علیه وآله فرمود: من از مؤمن و كافر نمى‏ترسم، ولى از منافق مى‏ترسم.**نهج البلاغه، نامه 27.***از سوى دیگر فرمود: من از فقر امت نمى‏ترسم از بى‏تدبیرى آنان مى‏ترسم.**عوالى اللئالى، ج 4، ص 39.***آرى اگر منافقانِ رِند با جاهلان بى‏تدبیر گره بخورند، جنگ صفین و واقعه كربلا پیش مى‏آید.
پیام ها
1- در صدر اسلام، عناصر منافقى بودند كه تا مركز تصمیم‏گیرى جامعه نفوذ كرده حتى پیامبر در معرض توطئه‏هاى آنان بود. «اذا جاءك المنافقون»
2- منافق، از كلمه حق، استفاده باطل مى‏كند. «قالوا نشهد انّك لرسول اللّه»
3- شعارها و كلمات حق را از دست نااهلان بگیرید و خود بكار برید. «قالوا نشهد انّك لرسول اللّه و اللّه یعلم انّك لرسوله»
4- چرب زبانى و چاپلوسى، شیوه منافقان است. «نشهد انّك لرسول اللّه»
5 - منافقان با تأكید و سوگند حرف مى‏زنند تا شنونده، سخن آنها را باور كند. «نشهد انّك لرسول اللّه»
6- تأكید را با تأكید پاسخ دهید. «نشهد انّك لرسول... واللّه یشهد انّ المنافقین لكاذبون»
7- به هر اظهار ارادت وادّعاى حمایت دل خوش نكنید. «نشهد انك لرسول... لكاذبون»
8 - منافقان را رسوا كنید. «واللّه یشهد ان المنافقین لكاذبون»
9- بر خلاف اعتقاد، سخن گفتن دروغ است، گرچه آن سخن راست باشد. (خداوند، سخن منافقان را كه به پیامبر اسلام مى‏گفتند: تو پیامبر خدا هستى، دروغ مى‏داند، چون آنان بر خلاف اعتقاد خود مى‏گفتند، گرچه در واقع پیامبر رسول خدا بود). «قالوا نشهد... و اللّه یشهد انّ المنافقین لكاذبون»
10- ایمان واقعى، اعتقاد قلبى است نه اقرار زبانى. «قالوا... انّ المنافقین لكاذبون»
توضیحات