امروز هدف بیشتر مهاجمان فرهنگی این است که از این هجوم به عنوان یک ابزار استفاده کنندو گرنه هر گز برای مسائل فرهنگی اصالتی قایل نیستند و در زندگی غیر از ارضای شهوات و ارضای جنون پول اندوزی خود چیز دیگری برایشان مطرح نیست. همه چیز درحکم وسیله است برای رسیدن به این اهداف. هر تلاشی هم که انجام دهند، چه در کشور خودشان و چه در جوامع دیگر، همه مقدّمهای است برای اقتصاد، رفاه مادی، شهوت جنسی و امثال آن حتی مسائلی مانند تسلّط سیاسی، نظامی، برتری علمی ـ تکنولوژیکی و مانند آن وسیله است. چنین مردمی وقتی به جوامع دیگر تهاجم فرهنگی میکنند آن را به عنوان یک ابزار بکار میگیرند و گرنه قصد اصلاح فرهنگ دیگران را ندارند، در فکر این نیستند که اعتقادات آنها درست است یا غلط، باورها و ارزشهایشان صحیح است یا خطا. اگر آنها برای مردم دل میسوزاندند اول سعی میکردند که باورها و ارزشهای خود را تصحیح کنند.
پس اگر در صدد تغییر فرهنگ مردم هستند به دلیل منافع اقتصادی است که به دنبال آن هستند. اوّلین نتیجهای که آنها از این کار خود میگیرند آن است که غرور مردم را میشکنند.وقتی مردم فرهنگ خود را مردود شمردند مانند آن آست که هویت اجتماعی خود
﴿ صفحه 79﴾
را از دست داده باشند. وقتی ملتی از فرهنگ خود دست بردارد و تابع دیگران شود مانند آن است که بند اطاعت و بندگی آنها را به گردن خود انداخته با شد. این بندگی و تبعیّت فرهنگی از آن رو حاصل میشود که آنان ابتدا توانستهاند غرور و شخصیت مردم را خرد کنند و آنان را تابع خود سازند. در نتیجه، به خود اتّکا ندارند واز خود هویّتی نخواهند داشت. با اینهمه، این ابتدای کار آنهاست. هدف اصلی آنها این است که آداب و رسومی را که به مردم تزریق میکنند، بپذیرند و رفتار آنها را مطابق خواست خود عوض کنند تا ارزشهای کاذب را بپذیرند، مانند دنباله روی از مدهای روز و تغییر دکورها ولباسها. اگر به چنین کاری توفیق یابند مقاصدشان تأمین شده است. مردمی که این گونه مدپرست شدند تابع هوسهای دیگران و مقلّد آنان شدند به راحتی میتوان کالاها بی شماری را در بازار آنها به فروش رساند، با این حیله که امروز این کالا مد است و فردا از مد میافتد. اینکه کالایی که مد بوده چقدر برای زندگی آنان مفیدتر بوده و راحتی و سلامت آنها را چقدر تأمین میکرده اصلا مطرح نیست. تنها چیزی که برای چنین مردمی مطرح میباشد این است که به محض آنکه مد کالایی عوض میشود در فکر تهیه نوع جدید آن باشند. در این زمینه، تبلیغات بنگاههای تجارتی هم با اهداف استعمارگران همسو و همجهت است. در این بین، جوانان بیش از سایر اقشار تحت تأثیر واقع میشوند. در گذشته، شلوار گشاد مد بود؛ اما امروزه شلوارهای تنگ مد شده است یا بر عکس. بسیاری از این قبیل چیزها که مد شده با استفاده از تبلیغات رایج در فیلمهاست. هم کسانی که طرح این مدها را به بازار عرضه میکنند از این راه منافع فراوانی به دست میآورند و هم کسانی که بااستفاده از
﴿ صفحه 80﴾
این طرحها محصولاتی را تولید میکنند.
زندگی ما پر از مظاهر هجوم فرهنگی است که هر یک از آنها برای مستکبران جهان وسیلهای است برای سلطه اقتصادی. البته استعمارگران از سلطه نظامی و سیاسی نیز برای استحکام پایه های قدرت خود یا نفوذ در جوامع استفاده میکنند ولی آنها مقدّمه است. آنچه برای آنها اصالت دارد و نقطه نهایی و هدف غایی آنهاست تسلّط اقتصادی است. آنچه امروز در دنیا مطرح است و محور بحثهای سیاستمداران بزرگ دنیاست مسأله پیشرفت اقتصادی است. آنها پیوسته در این فکر هستند که امسال در آمد سرانه فلان کشور بیشتر شده است یا کمتر؛ صادراتش چقدر افزایش پیدا کرده و مسائلی از این قبیل؛ مثلاً، آمریکا از اینکه ژاپن در حال پیشرفت سریع اقتصادی است و در حال پشت سرگذاردن آمریکاست نگران است.
پیشرفت علم و تکنولوژی یک شعار بیش نیست. اگر آمریکا بتواند از ژاپن تکنولوژی وارد کند اما کالاهای خود را بهتر و بیشتر بفروشد هیچ نگران نیست، چون دوست دارد که دانشمندان آنجا زحمت بکشند، اختراع کنند و بسازند، اما اینها آن را وارد کنند، مونتاژ کنند و به اسم خود به فروش برسانند تا منافع آن به جیب سرمایه داران آمریکایی برود. مطالبی را هم که مطرح میکنند، مبنی بر اینکه تکنولوژی ما پیشرفتهتر است، جنبه تبلیغاتی دارد، برای اینکه بتوانند از آن بهره برداری اقتصادی کنند. پس هجوم اقتصادی به انگیزه های گوناگون انجام میشود؛ اما آنچه امروز برای استکبار جهانی بیشتر اهمیت دارد تسلّط اقتصادی بر کشورهای جهان است. این مهمترین انگیزه آنان از هجوم فرهنگی است.
﴿ صفحه 81﴾