آیه
لِلَّهِ مُلْکُ السَّمَوَاتِ وَالْأَرْضِ یَخْلُقُ مَا یَشَآءُ یَهَبُ لِمَن یَشَآءُ إِنَاثاً وَیَهَبُ لِمَن یَشَآءُ الذُّکُورَ
أَوْ یُزَوِّجُهُمْ ذُکْرَاناً وَإِنَاثاً وَیَجْعَلُ مَن یَشَآءُ عَقِیماً إِنَّهُ عَلِیمٌ قَدِیرٌ
ترجمه
فرمان روایی آسمانها و زمین مخصوص خداست، هر چه بخواهد میآفریند، به هر که بخواهد دختران بخشد و به هر که بخواهد پسران بخشد.
یا (در یک رحم) پسران و دختران را در کنار هم قرار دهد و هر که را بخواهد نازا گرداند، همانا اوست دانای توانا.
نکته ها
از آنجا که اعراب جاهلی پسر را برتر از دختر میدانستند، خداوند در این آیه درباره آفرینش هر دو کلمه «یَهَبُ» را به کار برد تا بفهماند پسر و دختر، هر دو هدیهی الهی هستند و کلمه «ذکور» را با حروف «ال» آورد تا بگوید: آن پسرانی که شما به آن دل خوشید، آنان نیز هدیه الهی هستند.
مراد از «یزوّجهم» آن است که خداوند گاهی پسر و دختر را توأم با یکدیگر عطا میکند.** تفسیر نورالثقلین.***
پیام ها
1- کفر و ناسپاسی مردم، اثری در حاکمیّت خداوند ندارد. «فان الانسان کفور للّه ملک السموات...»
2- فرزند، هدیهی الهی است. «یَهَبُ»
3- پسر یا دختر بودن فرزند را به او واگذار کنیم او بهتر میداند. «یهب لمن یشاء اناثاً... علیم قدیر»
4- نمونه فرمانروایی مطلق خداوند این است که به هر کس هر نوع فرزندی که بخواهد میدهد. «للّه ملک السموات... یهب لمن یشاء»
5 - ناخرسندی از داشتن فرزند دختر یا پسر، کفران نعمت الهی و هدیه اوست. «فان الانسان کفور... یهب لمن یشاء...»
6- خداوند همواره در حال آفرینش است. «یهب... یخلق... یشاء» (فعل مضارع، نشانهی استمرار است.)
7- فرزند دادن یا عقیم ساختن انسان، نمودی از علم و قدرت خداوند است. «یهب... انه علیم قدیر»
8 - عقیم بودن، دلیل عدم قدرت خدا نیست. «عقیماً... قدیر»