آیه
قَالَ فَالْحَقُّ وَالْحَقُّ أَقُولُ
لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنکَ وَمِمَّن تَبِعَکَ مِنْهُمْ أَجْمَعِینَ
قُلْ مَآ أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ وَمَآ أَنَاْ مِنَ الْمُتَکَلِّفِینَ
إِنْ هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِّلْعَالَمِینَ
وَلَتَعْلَمُنَّ نَبَأَهُ بَعْدَ حِینٍ
ترجمه
(خداوند) فرمود: به حقّ سوگند و حقّ میگویم: که جهنّم را از تو و تمام کسانی که از تو پیروی کنند پر خواهم کرد.
(ای پیامبر! به مردم) بگو: من از شما (به خاطر رسالتم) هیچ پاداشی طلب نمیکنم و من اهل تکلّف نیستم.
او جز تذکّری برای جهانیان نیست.
و خبرش را پس از مدّتی خواهید دانست.
نکته ها
رابطه میان گوینده و گفتار چهار نوع است:
الف) هم گوینده باطل است، هم سخن باطل است.
ب) گوینده بر باطل است، ولی سخن حقّی میگوید.
ج) گوینده بر حقّ است ولی حرفش باطل است.
د) هم گوینده حقّ است و هم کلام او حقّ است.
خداوند، هم خودش حقّ است و هم سخنش حقّ است. «قال فالحقّ و الحقّ اقول»
در آغاز این سوره، سخن از ذکر به میان آمد، «ص والقران ذی الذکر» در پایان سوره نیز از ذکر این گونه یاد شده است: «ان هو الا ذکر للعالمین»
مراد از تکلّف که پیامبر آن را از خود نفی میکند، آن است که من سخنانم روشن و منطقی است و چیزی را بر شما تحمیل نمیکنم. «ما انا من المتکلّفین»
چنانکه در ذیل آیه 67 این سوره: «قل هم نبأ عظیم» گفتیم، بر اساس روایات مراد از «نبأ عظیم» خبر ولایتِ علیّ بن ابیطالبعلیهما السلام است که آیه پایانی سوره نیز همانند آنجا، از ضمیرِ «هو» استفاده کرده و میفرماید: این خبر پس از مدّتی آشکار گشته و از آن آگاه میشوید. «ان هو الا ذکر للعالمین و لتعلمنّ نبأه بعد حین»
جالب آنکه در آیات دیگر نیز مزد رسالت پیامبر، مودّت اهلبیت ذکر شده و در این آیات نیز پس از نفی مزد مادّی بر رسالت، به این امر توجّه شده است.
پیام ها
1- خداوند جز حقّ نمیگوید. (مقدّم شدن کلمهی «حقّ» بر «اقول» نشانهی آن است که او جز حقّ نمیگوید). «و الحقّ اقول»
2- در برابر تأکید اهل باطل، شما نیز با جدّیت سخن بگویید. شیطان گفت: «لاغوینّهم...» خداوند فرمود: «لأملئنّ جهنّم»
3- در قیامت، رهبران کفر و پیروانشان در یک جا جمع خواهند شد. «جهنّم منک و ممّن تبعک»
4- شیطان جسم دارد زیرا پر شدن جهنّم در صورتی است که ابلیس دارای جسم باشد. «لأملئنّ»
5 - مبلّغ باید بیتوقّعی خود را به مردم اعلام کند. «قل ما اسئلکم علیه من اجر»
6- شرط توفیق در تبلیغ، توقّع نداشتن از مردم است. «قل ما اسئلکم»
7- پیامبران، نه تنها توقّع مادّی، بلکه هیچ گونه انتظاری از مردم نداشتند. «من اجر»
8 - یکی از شرایط توفیق در تبلیغ، نداشتن تکلّف است. (مؤمن، در عمل و سخن و معاشرت، خود و دیگران را به زحمت نمیاندازد). «ما انا من المتکلّفین» تصنع و تکلّف و ظاهرسازی عملی ناپسند و مذموم است.
9- کسی میتواند جهان را آزاد کند که خود گرفتار قیود و عادات و رسوم ساختگی نباشد. «ما انا من المتکلّفین ان هو الا ذکر للعالمین»
10- رسالت قرآن جهانی و فرا ملّیتی است. «ذکر للعالمین»
11- قرآن کتاب بیداری و هشیاری است. «ذکر للعالمین»
12- انسان بدون قرآن در معرض انواع غفلتها و نسیانهاست. «ان هو الا ذکر للعالمین»
13- بشر در آینده از اخبار مهم قرآن (پیرامون تحقّق وعدهها و پیروزی متّقین و صالحین) آگاه خواهد شد. «لتعلمنّ نبأه بعد حین»