تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر سوره صاد
حاج شیخ محسن قرائتی

سوره 38. صاد آیه 75-78

آیه
قَالَ یَآ إِبْلِیسُ مَا مَنَعَکَ أَن تَسْجُدَ لِمَا خَلَقْتُ بِیَدَیَّ أَسْتَکْبَرْتَ أَمْ کُنتَ مِنَ الْعَالِینَ‏
قَالَ أَنَاْ خَیْرٌ مِّنْهُ خَلَقْتَنِی مِن نَّارٍ وَخَلَقْتَهُ مِن طِینٍ‏
قَالَ فَاخْرُجْ مِنْهَا فَإِنَّکَ رَجِیمٌ
وَإِنَّ عَلَیْکَ لَعْنَتِی إِلَی‏ یَوْمِ الدِّینِ‏
ترجمه
(خداوند) فرمود: «ای ابلیس! چه چیز تو را مانع شد که برای موجودی که به دستان قدرت خویش خلق کردم سجده کنی؟ تکبّر کردی یا از بلند مرتبه‏گانی؟!»
ابلیس گفت: «من از او بهترم، مرا از آتش آفریدی و او را از گِل»
خداوند فرمود: «پس از این درگاه بیرون شو که تو رانده شده‏ای.
و همانا لعنت من تا روز رستاخیز بر تو خواهد بود.»
نکته ها
مراد از «عالین» به گفته پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله گروهی هستند که از فرشته‏ها برترند و از مقام و مرحله و مکان دیگری سرچشمه می‏گیرند.**تفسیر اطیب‏البیان.*** شاید مراد پیامبر همان باشد که در زیارت جامعه خطاب به اهل‏بیت‏علیهم السلام می‏خوانیم: «خلقکم اللّه انوارا فجعلکم بعرشه محدقین حتّی من علینا بکم فجعلکم فی بیوت اذن اللّه ان یرفع و یذکر» یعنی خداوند شما را نورهایی در عرش قرار داد، آنگاه برای دسترسی بشر به هدایت، شما را در مناطقی از زمین قرار داد، تا محل ندای توحید باشید. واللّه العالم.
مراد از دو دست در آیه به گفته امام صادق علیه السلام دست قدرت و حکمت است وگرنه خداوند جسم نیست تا دست ظاهری داشته باشد.**تفسیر اطیب‏البیان.***
پیام ها
1- از خلافکار توضیح بخواهید و خلاف‏ها را ریشه‏یابی کنید. «یا ابلیس ما منعک» (به مجرم فرصت حرف زدن بدهید).
2- اصل، گرایش و پذیرش حقّ است، هر کجا خلاف آن را دیدید مانعی پیدا شده است. «ما منعک»
3- آفرینش انسان با توجّه خاص خداوند بوده است. «خلقت بیدیّ»
4- اجتهاد در برابر نصّ کار ابلیس است. «فقعوا له ساجدی... انا خیر»
5 - ایمان به خداوند و خالق بودن او کافی نیست بلکه اطاعت و تسلیم در برابر او لازم است. (ابلیس خالق بودن را قبول داشت ولی تسلیم و اطاعت نداشت). «خلقتنی»
6- مقایسه‏های ظنّی نمی‏تواند سرچشمه‏ی ارزیابی درست شود. (ابلیس خود را با انسان مقایسه کرد و نتیجه‏گیری نمود). «انا خیر منه - خلقتنی...»
7- نژاد پرستی، تفکّر شیطانی است. «من نار - من طین»
8 - تعصّب مانع شناخت حقیقت است. (ابلیس نژاد آتشی خود را می‏بیند ولی نفخه‏ی الهی انسان را نمی‏بیند). «خلقتنی من نار»
9- شرافت به کسب کمالات است نه مادّه و عنصر اوّلی که گفته شود انسان از گل و ابلیس از آتش است. «من نار - من طین... فاخرج»
10- در مدیریّت، اخراجِ فرد متمرّد از قانون لازم است. «فاخرج منها»
11- نتیجه‏ی تکبّر و حسادت، محرومیّت است. «فاخرج»
12- عناصر نامطلوب باید از جامعه طرد شوند. (در قرآن شش مرتبه کلمه‏ی رجیم آمده که همه‏ی آنها در مورد ابلیس است). «فاخرج... انک رجیم»
13- تحقیر شیطان، هم مکانی بود «فاخرج» هم مقامی. «لعنتی»