آیه
إِنَّ هَذَآ أَخِی لَهُ تِسْعٌ وَتِسْعُونَ نَعْجَةً وَ لِیَ نَعْجَةٌ وَاحِدَةٌ فَقَالَ أَکْفِلْنِیهَا وَعَزَّنِی فِی الْخِطَابِ
ترجمه
این برادر من است که برای او نود و نه میش و برای من تنها یک میش است، امّا (با آن همه سرمایه به من) میگوید: آن یک میش را هم به من واگذار و در گفتگو بر من غلبه نموده است.
نکته ها
جملهی «اکفلنیها» یعنی کفالت آن را به من واگذار و این کنایه از بخشش و هدیه است و «عزّنی» از عزّت به معنای غلبه است.
پیام ها
1- نزاع، به معنای نفی برادری نیست. «خصمان بغی»، «ان هذا اخی»
2- انسان، حریص و زیادهطلب است و هرگز از مال دنیا سیر نمیشود. «اکفلنیها» (بر خلاف نظریه برخی فلاسفه که آزادی در رسیدن به شهوات و غرایز را وسیله آرامش میدانند و میگویند: انسان همین که سیر شد آرام میشود).
3- کسانی که قصد تصاحب حقّ دیگران را دارند، مقدّمات حقوقی و استدلالی کار خود را هم برای دادگاه آماده میکنند. «عزّنی فی الخطاب»
4- چه بسا مظلومی که نتواند حقّ خود را درست بیان کند و در سخن، از ظالم کم بیاورد. پس قاضی باید بدنبال کشف حقیقت باشد و فریب خوشزبانی متهم را نخورد. «عزّنی فی الخطاب»