آیه
وَمَا کَانَ لَهُ عَلَیْهِم مِّن سُلْطَانٍ إِلَّا لِنَعْلَمَ مَن یُؤْمِنُ بِالْآخِرَةِ مِمَّنْ هُوَ مِنْهَا فِی شَکٍّ وَرَبُّکَ عَلَی کُلِّ شَیْءٍ حَفِیظٌ
ترجمه
و ابلیس هیچ گونه تسلّط و غلبهای بر آنان (که از او پیروی کردند) نداشت. (کار او تنها وسوسه است) تا معلوم کنیم کسی را که به آخرت ایمان دارد (و در برابر وسوسههای او مقاومت میکند) از کسی که نسبت به آخرت در تردید است، و پروردگارت بر همه چیز نگهبان است.
نکته ها
با توجّه به این که خداوند به هر چیز عالم و حافظ و مراقب و گواه است، مراد از جملهی «لنعلم...» متمایز ساختن و مشخص کردن است، یعنی تا بر انسان و دیگران معلوم کنیم که مؤمن کیست و کافر کیست، یا جدا کنیم پیروان ابلیس را از مؤمنان.
پیام ها
1- شیطان نمیتواند انسان را مجبور کند و پیروی مردم از ابلیس بر اساس اختیار و تصمیم خود آنان است. «و ما کان له علیهم من سلطان»
2- ایمان به قیامت، سدّی است در برابر شیطان. «لنعلم من یؤمن بالآخرة»
3- فلسفهی وجود شیطان و وسوسههای او، ایجاد چند راه پیش روی انسان و قدرت انتخاب و آزمایش اوست. «الاّ لنعلم...»
4- انسان با تردید و تزلزل، راه سلطهی شیطان را بر روی خود باز میکند. «ما کان له علیهم من سلطان... ممن هو منها فی شک»
5 - انسان در انتخاب راه و عمل، اختیار دارد. «من یؤمن بالآخرة ممن هو منها فی شک»
6- در علم خداوند، نسیان و سهو راه ندارد. «حفیظ»