تربیت
Tarbiat.Org

پیام امام صادق(علیه السلام) به ره جویان صادق
آیت الله محمد تقی مصباح یزدی‏‏

وظیفه ما در مقابل دین خدا

امروز ما مخاطب این سخن امام صادق(علیه السلام) هستیم و باید دین خدا را جدّی بگیریم؛ هم
﴿ صفحه 74﴾
عقاید مربوط به دین را، هم ارزش‌های اخلاقی و هم دستورات عملی آن را. باید مراقب باشیم با احکام خدا بازی نکنیم. هم خودمان نسبت به آنها در عمل بی اعتنایی نکنیم و هم در تفسیر و توضیح آنها درست رفتار نماییم، وگرنه مسؤول جهل و کفر دیگران خواهیم بود.
می گویند: از یکی از علمای یزد پرسیده بودند که چرا این قدر گریه می‌کنید؟ فرموده بود: «می‌ترسم در قیامت، به من بگویند: مسؤول مسلمان نشدن یهودیان یزد تو هستی؛ اگر رفتارت درست بود، اگر به وظیفه‌ات عمل می‌کردی، یهودی‌ها از تو می‌آموختند و مسلمان می‌شدند.» این سخنان از کسانی که اهل محاسبه و مراقبه هستند بعید نیست. امام صادق(علیه السلام) نیز ضمن تأیید اصل این مطلب، اعمال برخی دین داران را مسؤول جهل مردم معرفی می‌کند: یا ابنَ جُندب، قدیماً عَمُرَ الجهلُ؛‌ای پسر جندب، از گذشته، بنیان جهل آباد شده و قَوِیَ اساسُهُ؛ و پایه اش محکم گردیده است، چرا؟ و ذلکَ لِاتّخاذِهِم دینَ اللّهِ لَعِباً؛ به دلیل آن که دین خدا را به بازی گرفته اند.
فرق «لعب» با کار جدّی در این است که در کارهای جدّی، انسان می‌داند که حقایقی وجود دارد و با واقعیاتی سر و کار دارد؛ مثلاً، غذا که می‌خورد، می‌داند گرسنگی واقعاً وجود دارد؛ غذایی هم هست، می‌خورد تا سیر شود؛ اما در کارهای لعب، انسان به خیال و تصور بسنده می‌کند؛ مثل گفتوگوهای غیر جدّی و تعارفات معمول که واقعاً نمی‌گوید: «قربانت، تصدّقت و...».
بر همین اساس، رفتارهای انسان از دو بخش تشکیل می‌شود: رفتارهای جدّی و واقعی که انسان به لوازم آن مستلزم است، و رفتارهای غیر جدّی و لعب که کاری را جدّی نمی‌گیرد؛ مانند سرگرمی‌ها یا تعارفات معمول.
کسانی که دین خدا را بازی به حساب می‌آورند، اعمال عبادی مردم (مثلاً مسجد رفتن آنها) را هم مثل آداب و رسوم و تعارفات معمول، غیر جدّی حساب می‌کنند، عمل به دستورات و احکام دین را هم بازی می‌دانند و آنها را به دلخواه مردم تفسیر می‌کنند تا مردم از آنها خرسند شوند و مشتری بیش تری پیدا کنند. سایر مردم هم وقتی به اینها نگاه می‌کنند، نمی‌توانند دین را جدّی بگیرند: حتّی لقَدْ کانَ المُتَقَرِّبُ مِنهم اِلیَ اللّهِ بِعلمِه یُریدُ سِواهُ؛ تا آن جا که کسانی که می‌خواستند با علمشان (علوم دینی، نه علومی مثل فیزیک و شیمی) به خدا تقرّب پیدا کنند، غیر او را قصد کرده اند. اولئکَ هُم الظّالمونَ؛ آنان همان کسانی‌اند که (بر بشریت) ظلم کرده‌اند (همان‌گونه که بر خودشان نیز ظلم نموده اند).
﴿ صفحه 75﴾