تربیت
Tarbiat.Org

پیام امام صادق(علیه السلام) به ره جویان صادق
آیت الله محمد تقی مصباح یزدی‏‏

استغفار از نماز!

شاید تصور کنیم بالاتر از آنچه تا به حال گفتیم دیگر فرض ندارد و کسی نیست؛ اما این تصور اشتباه است. افرادی هستند که آنچه را ما عبادت می‌دانیم و دلمان خوش است که خدا توفیق انجامش را به ما داده است، گناه می‌دانند؛ که حسناتُ الابرار سیّئات المقرّبین.
یکی از بهترین کارهایی که در صدر اعمال خوب ما قرار دارد نماز است؛ که فرمودند الصّلوةُ عمودُ الدّینِ،**بحارالانوار، ج 82، باب 1، روایت 36.*** الصّلوةُ خیرُ موضوع**همان، ج 82، باب 4، روایت 9.*** والصّلوةُ قربانُ کلِّ تقیّ.**همان، ج 78، باب 16، روایت 138.*** اما آیا نمازهای ما چنین شأنی دارند؟ اولیای خدا از نمازهایی که ما می‌خوانیم استغفار می‌کنند و آنها را
﴿ صفحه 35﴾
برای خودشان گناه می‌دانند. این گونه نماز خواندن در شأن اولیای خدا نیست. مقدار وقتی را که ما در 24 ساعت صرف خواندن نماز می‌کنیم حتی به یک ساعت هم نمی‌رسد. همین یک ساعت هم غالباً با توجه کامل همراه نیست. اگر نماز سخن گفتن با خدا است، باید از توجه به غیر مبرّا باشد. کمال بی ادبی است که به هنگام سخن گفتن با خدا دل و قلبمان جای دیگر باشد. تصور کنید که یکی از دوستانتان با شما صحبت می‌کند، اما در بین صحبت پشتش را به طرف شما و رویش را به طرف دیگر می‌کند؛ آیا این کار را بی حرمتی و اهانت به خودتان تلقی نمی‌کنید؟ هنگام نماز هم که رویمان را به طرف خدا می‌کنیم، اگر دلمان متوجه چیز دیگری باشد، در واقع به خدا پشت کرده ایم. خداوند جسم نیست که رو و صورت ما به طرف او باشد، بلکه دل ما باید به طرف خدا باشد. وقتی دلمان متوجه او نیست مثل این است که رویمان را از او برگردانیده ایم. در این صورت، آیا چنین نمازی استحقاق ثواب دارد؟ آیا باز هم باید به خودمان ببالیم که چنین عبادتی کرده ایم؟ یا باید شرمنده باشیم که چقدر بی ادب بوده ایم؟
در روایتی از پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) نقل شده است که می‌فرماید: کسی که در نماز توجهش به غیر خدا است، آیا نمی‌ترسد از این که خداوند او را به صورت الاغی مسخ کند؟**بحار الانوار، ج 84، باب 15، روایت 3.***آنهایی که از ما بالاترند وقتی اعمال خود را محاسبه می‌کنند، برای مثال، از خود می‌پرسند، نماز صبحی که خواندیم، یا دعا و قرآنی که خواندیم، چقدر با حضور قلب و توجه به خدا همراه بود؟ به این دلیل، همیشه استغفار می‌کنند؛ چون می‌بینند چیزی ندارند که عرضه کنند، حتی در جایی که خواسته‌اند با محبوبشان انس بگیرند، بی ادبی کرده اند.
البته امثال بنده در این سطح نیستیم، اما توجه به این مقامات کم ترین فایده اش این است که بدانیم که هستیم و چه می‌کنیم و به این عبادت‌های دست و پا شکسته خود مغرور نشویم. اگر یک شب موفق شویم دو رکعت نافله بخوانیم، شیطان ما را وسوسه می‌کند و دچار عُجب می‌شویم که عجب عبادتی کرده ایم! اولیای خدا نه از گناهانشان، که از ذکر و عبادتشان نیز به درگاه خداوند استغفار می‌کنند. ما هم باید از خدا بخواهیم به ما توفیق
﴿ صفحه 36﴾
دهد گاهی به آنها شباهتی پیدا کنیم. تشیّع و پیروی کردن از اهل بیت(علیهم السلام) یعنی این که انسان سعی کند شباهتی به آنها پیدا کند. حضرت علی (علیه السلام) می‌فرماید: اَلا اِنّکم لا تَقْدِرونَ علی ذلک و لکن اَعینونی بِوَرَع وَ اجْتهاد و عفّة وسِداد؛**نهج البلاغه با ترجمه فیض الاسلام، نامه 45.*** بدانید که شما قدرت آن را ندارید( که مثل من به قرص نان و جرعه آبی بسازید) ولی با اجتناب از محارم، کوشش، پاک دامنی و خودنگه داری مرا یاری رسانید. باید تلاش کنیم مثل آنها بشویم. انسان وقتی بداند چنین افرادی هم وجود دارند، از خدا می‌خواهد به او توفیق دهد که گاهی از این حالات پیدا کند.
به هر حال، یکی از مراتب محاسبه این است که بعضی از بندگان خدا توجه به غیر خدا را «در هر حالی» برای خودشان گناه می‌دانند، همان‌طور که توجه به غیر خدا در نماز، برای مقربان گناه است و نمازهای امثال بنده، جزو سیئات آنها به شمار می‌آید.
البته مقرّبان هم درجاتی دارند، حتی انبیا(علیهم السلام) نیز در یک مرتبه نیستند و با یکدیگر فرق دارند: تِلْکَ الرُّسُلُ فَضَّلْنا بَعْضَهُمْ عَلی بَعْض؛**بقره (2)، 253.*** بعضی از پیامبران را بر بعضی دیگر برتری بخشیدیم. بعضی از اولیای خدا اگر توجهی به غیر او پیدا کنند آن را برای خودشان یک گناه می‌دانند؛ زیرا همیشه در حضور خدا هستند؛ در حالی که ما فقط نماز را حضور در مقابل خدا می‌دانیم و در حالات دیگر، به فکر کار، درس، بحث، خانه و فرزندمان هستیم. خودمان هم طمعی نداریم که در اوقات غیر نماز توجهی به خدا داشته باشیم. اما بعضی از بندگان خدا همیشه او را حاضر می‌بینند؛ بنا به فرمایش امام راحل(رحمه الله) ، عالم را محضر الهی می‌دانند و همیشه خودشان را با خدا روبرو می‌بینند. بنابراین اگر توجهی به غیر او پیدا کنند و قلبشان از او منصرف شود، استغفار می‌نمایند. خداوند در وصف آنان می‌فرماید: رِجالٌ لا تُلْهِیهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللّهِ؛**نور (24)، 27.*** مردانی که تجارت و معامله، آنان را از یاد خدا غافل نمی‌سازد. این مقام بسیار عالی است. هستند در میان طلبه‌ها کسانی که در حین درس و بحث از یاد خدا غافل نیستند، وقتی هم که در عمق تفکراتشان هستند و می‌خواهند یک مشکل علمی را حل کنند، آن جا نیز دلشان با خدا است.
﴿ صفحه 37﴾