تربیت
Tarbiat.Org

خودشناسی برای خودسازی
آیت الله محمد تقی مصباح یزدی‏‏

آیا ارتباط آگاهانه کامل با آفریدگار، عقلا ممکن است؟

طبق نتیجه‌ای که از تأملات گذشته به دست آمد، ارضای کامل خواسته‌های فطریِ انسان، تنها در سایه ارتباط کامل و آگاهانه با مبدأ هستی، امکان پذیر است. امکان چنین ارتباطی را می‌توان با برهان فلسفی اثبات کرد و آن این که همه موجودات، پیوندی ناگسستنی با آفریدگار خود دارند و حقیقت وجودشان، عین ربط و تعلق به او است، و چون انسان می‌تواند علم حضوریِ آگاهانه به حقیقت خویش پیدا کند و حقیقت او جز ربط به آفریدگار نیست، پس می‌تواند ارتباط آگاهانه کامل با او پیدا کند و به عبارت دیگر، ارتباط وجودیِ کامل خود را با او بیابد و عیاناً مشاهده کند.
اما علم حضوری به نفس، مورد اتفاق همه فلاسفه الهی است. هرگاه توجه انسان از ادراکات حسی و خواطر نفسانی، منصرف و به طرف ذات خویش منعطف شود، آن را با علم حضوری خواهد یافت. این علم، در دیگر حالات هم هست، هرچند در اثر اشتغال به مدرکات دیگر، توجه تفصیلی به آن نداشته باشد. و می‌توان با تقلیل تعلقات مادی و تمرین خودنگری و متمرکزکردن توجه به خویش، آن را تقویت کرد و به مرتبه‌ای از وضوح و آگاهی رسانید.
و اما ارتباط وجودی و وابستگیِ آفریدگار را می‌توان با اصول حکمت متعالیه، که مرحوم صدرالمتألهین آن‌ها را تبیین کرده است، اثبات کرد.
﴿ صفحه 50﴾
بدین ترتیب که وجود، دارای مراتب طولی است، و مراتب نازل، به ترتیب، شعاعی از مرتبه عالی و معلول آن و قائم به آن هستند. علیت حقیقی به معنای ربط وجودی است نه بین دو شیئ که هر کدام مستقلا وجود دارند؛ زیرا در این صورت، هیچ کدام از آن‌ها در وجود، نیازی به دیگری نخواهند داشت. بلکه میان یک شیئ مستقل و یک شیئ غیر مستقل که وجودش عین ربط و تعلق به علت است. پس وجود معلول نسبت به علت حقیقی، که افاضه کننده وجود به او است، چیزی جز ربط محض و اضافه اشراقیه نیست، و اگر کسی حقیقت آن را مشاهده کند، آن را قائم به علت و پرتوی از آن خواهد یافت.
بنابراین، کسی که به مشاهده حقیقت خویش نایل شود، خود را قائم و متعلق به آفریدگار، بلکه عین ربط و تعلق به او خواهد یافت. و چنین مشاهده‌ای از مشاهده پرتوی از انوار قیّوم متعال انفکاک نخواهد داشت؛ زیرا درک ربط وجود غیر مستقل، بدون درک ذی ربط و موجود مستقلی که قیّوم آن است، امکان ندارد:
«وَاَنِرْ اَبْصارَ قُلُوبِنا بِضِیاءِ نَظَرِها اِلَیْکَ حَتّی تَخْرِقَ اَبْصارُ الْقُلُوبِ حُجُبَ النُّورِ فَتَصِلَ اِلی مَعْدِنِ الْعَظَمَةِ وَ تَصیرَ اَرْواحُنا مُعَلَّقَةً بِعِزِّ قُدْسِکَ.»**مناجات شعبانیه.***
چشم‌های دل ما را به نور نظر به سوی خودت روشن کن تا چشم دل‌ها پرده‌های نور را بدرد و به معدن عظمت برسد و روح‌های ما به بارگاه قدس تو آویخته گردد.
پس مشاهده حقیقت نفس، توأم با مشاهده استقلالیِ پرتوی از نور جمال و جلال الهی است:
«مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ عَرَفَ رَبَّهُ.»
﴿ صفحه 51﴾
و هر قدر دایره وجودیِ نفس وسیع تر و مرتبه آن کامل تر و مشاهده آن عمیق تر و با توجه و تمرکز بیش تر باشد، درک انوار الهی بیش تر و روشن تر خواهد بود:
«وَالْحِقْنی بِنُورِ عِزِّکَ الاَبْهَجَ فَاَکُونَ لَکَ عارِفاً وَ عَنْ سِواکَ مُنْحَرِفاً»**همان.***
و مرا به پر بهجت ترین نور عزتت ملحق ساز تا تنها شناسای تو بوده، از غیر تو روگردان شوم.
و هر قدر انسان، وابستگی و عدم استقلال خود را بهتر درک کند، توجهش به صاحب ربط و موجود اصیل و مستقل، بیش تر خواهد شد و از انوار عظمت او بیش تر بهره مند خواهد گردید تا به حدی که آینه تمام نما و مظهر کامل ذات پروردگار ـ جَلَّتْ عَظَمَتُه ـ گردد:
«لا فَرْقَ بَیْنَکَ وَ بَیْنَها اِلاّ اَنَّهُمْ عِبادُکَ وَ خَلْقُکَ رَتْقُها وَ فَتْقُها بِیَدِکَ بِدْؤُها مِنْکَ وَعَودُها اِلَیْکَ.»**دعای روزهای ماه رجب.***
میان تو و آن‌ها جدایی نیست جز این که ایشان بندگان و آفریدگان تواَند و تدبیر آن‌ها به دست تو است آغاز ایشان از تو است و بازگشتشان به سوی تو است.
با یافتن چنین ارتباطی، خواست حقیقت جویی و قدرت طلبیِ انسان کاملا ارضا می‌شود و در اثر وصول به مطلوب حقیقی و یافتن ارتباط وجودیِ خود با او به عالی ترین لذت‌ها نایل می‌گردد، و کامل ترین مرتبه آن، هنگامی حاصل می‌شود که نفس به طور کلی از تدبیر بدن فارغ بوده، نیازی به توجه به غیر حق نداشته باشد، و شواغل این جهان، توجه او را به خود جلب نکند و از استغراق در مشاهده باز ندارد:
﴿ صفحه 52﴾
«وَ اَقِرَّ أَعْیُنَنا یَوْمَ لِقائِکَ بِرُؤیَتِکَ.»**مناجات زاهدین.***
و چشم‌های ما را در روز ملاقاتت به دیدارت روشن ساز.