آیه
إِنَّ الَّذِینَ یَتْلُونَ کِتَابَ اللَّهِ وَأَقَامُواْ الصَّلاةَ وَأَنفَقُواْ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرّاً وَعَلَانِیَةً یَرْجُونَ تِجَارَةً لَّن تَبُورَ
ترجمه
همانا کسانی که کتاب خدا را تلاوت میکنند و نماز بر پا میدارند و از آن چه ما روزیشان کردهایم، پنهان و آشکار انفاق میکنند، به تجارتی دل بستهاند که هرگز زوال نمیپذیرد.
نکته ها
در آیه قبل سخن از این بود که تنها علما خشیت الهی دارند، گویا این آیه سیمای علمای واقعی را شرح میدهد که آنان: اُنس با قرآن دارند. نماز به پا میدارند و انفاق آنان خالصانه است زیرا هم عَلَنی انفاق میکنند و هم پنهانی و اگر ریاکار بودند تنها علنی انفاق میکردند.
«تبور» از «بوار» به معنای کسادی شدید در تجارت است. از آنجا که این امر موجب فساد و نابودی است به هلاکت هم بوار گفته میشود.
در آیه قبل «یخشی اللّه» مطرح شد و در این آیه «یرجون»؛ آری، مردان خدا میان خوف و رجا هستند.**تفسیر اطیبالبیان.***
در قرآن بارها نماز و قرآن، در کنار هم مطرح شدهاند:
«یتلون کتاب اللّه و اقاموا الصلاة»**فاطر، 29.*** کتاب خداوند را تلاوت میکنند و نماز به پا میدارند.
«یمسّکون بالکتاب و اقاموا الصلاة»**اعراف، 170.*** به کتاب آسمانی تمسک میکنند و نماز به پا میدارند.
«اتل ما اُوحی الیک من الکتاب و اقم الصلاة»**عنکبوت، 45.*** آنچه از کتاب به سوی تو وحی شده تلاوت کن و نماز به پا دار.
امتیازات تجارت با خدا
1- آنچه از سرمایه داریم، (سلامتی، علم، عمر، آبرو، مال و...) از اوست پس به خود او بفروشیم. آری، اگر فرزندی زمین و مصالح و پولی از پدر گرفت و منزلی ساخت بعد افرادی خریدار منزلش شدند که یکی از آنان همان پدر بود، عقل و وجدان میگوید خانه را به پدر بفروشد، زیرا خود فرزند و تمام داراییهایش از اوست و فروش به بیگانه جوانمردی نیست.
2- خداوند به بهای بهشت ابدی میخرد، ولی دیگران هر چه بخرند، ضرر و خسارت است، چون ارزان میخرند و زودگذر است.
3- خداوند کم را میپذیرد، «فمَن یَعمل مثقال ذرّة» ولی دیگران کم را نمیپذیرند.
4- خداوند، از روی عفو و اغماض، عیب جنس را میپوشاند و با همان نواقص میخرد. در دعای بعد از نماز میخوانیم: خداوندا! اگر در رکوع و سجود نمازم خلل و نقصی است نادیده بگیر و نمازم را قبول فرما. در دعای ماه رجب میخوانیم: «خاب الوافدون علی غیرک و خسر المتعرّضون الاّ لک»**مفاتیح الجنان.*** یعنی باختند کسانی که در خانه غیر تو آمدند و خسارت کردند کسانی که به سراغ دیگران رفتند.
پیام ها
1- تلاوت قرآن (گرچه مستحب است،) امّا قبل از واجبات آمده است. «یتلون... اقاموا... انفقوا»
2- فکر و فرهنگ، مقدّمهی عمل است. «یتلون کتاب اللّه - اقاموا الصلاة»
3- کسی که عاشقانه مکتب را بپذیرد، نماز و انفاقش قطعی است. (تلاوت کتاب به صورت مضارع آمده که نشانه تداوم عمل و علاقه به تلاوت است، «یتلون» ولی نماز و انفاق به صورت ماضی آمده که نشانه قطعی بودن انجام آن است.) «اقاموا - انفقوا»
4- نماز، باید با رسیدگی به محرومان همراه باشد. «اقاموا - انفقوا»
5 - دارائیهای انسان، داده الهی است. «رزقناهم»
6- اگر توجّه داشته باشیم که دارائیهای ما از خداوند است، در انفاق، بخل نمیورزیم. «انفقوا مما رزقناهم»
7- بخشی از دادهها انفاق شود، باقی برای خودتان است. «مما رزقناهم» (کلمه «مِن» به معنای بعضی است)
8 - مورد انفاق، تنها مال نیست بلکه از علم و آبرو و قدرت نیز باید به مردم کمک کرد. «ممّا رزقناهم»
9- انفاق، هم سری باشد هم آشکارا. (در انفاق پنهان، خلوص آدمی رشد میکند و در انفاق آشکار، مردم تشویق میشوند.) «سرّاً و علانیة» البتّه انفاق مخفیانه برتری دارد، لذا نام آن قبل از انفاق علنی برده شده است. «سرّاً و علانیة»
10- امید به رستگاری، باید با فکر و عمل و انفاق همراه باشد وگرنه امید بدون کار، پنداری بیش است. «یتلون، اقاموا، انفقوا، یرجون»
11- با داشتن علم و خشیت الهی (که در آیه قبل بود) و با تلاوت قرآن و اقامه نماز و کمک به محرومان، باز هم خود را مستحقّ ندانید، تنها امیدوار باشید. «یرجون»
12- در معامله با خدا، حتّی یک درصد زیان نیست. «تجارة لن تبور»
13- گمان نکنید با انفاق، مال شما تمام میشود. «تجارة لن تبور»
14- در فرهنگ اسلام، دنیا بازار است و انسان فروشنده و نعمتهای الهی، سرمایه و انتخاب مشتری با انسان است. او میتواند با خدا معامله کند و میتواند غیر خدا را انتخاب کند.