وقتی رحمت الهی (باران) قطع شود و چشمهها و قناتها بخشکد و کمبود آب پدید آید، برای نزول رحمت الهی و آمدن باران، نماز میخوانند. نام این نماز، نماز استسقاء یا نماز باران است.
این نیز، یک درس توحیدی و توجّه دادن به قدرت و رحمت الهی است، زیرا در خشکسالی و قحطی و بی آبی، از دست هیچکس، کاری برنمیآید، تنها خداست که میتواند با فرستادن ابرهای باران زا، رحمت خویش را بر سر مردم بگسترد.
خداوند میفرماید:
«قُل أرأیتُم اِن أصبَح مائُکم غَوراً فَمَن یَأتیکم بِماءٍ معین»**ملک، آیه 30.***
بگو: اگر آب شما بخشکد، چه کسی برای شما آب گورا میآورد؟
بی آبی یک منطقه و نیامدن باران، نشانه قهر خدا و گاهی به سبب گناهانی است که مردم جامعه انجام میدهند. پس توجّه به خدا و گریه و التماس و توبه و تضرع، سبب میشود خداوند عنایت کند و کم آبی را بر طرف سازد. نماز باران برای جلب رحمت خداوند است.
علّت نیامدن باران
همچنانکه اشاره شد، گاهی بی بارانی، نتیجه معاصی مردم و نوعی عقوبت و تنبیه الهی است.
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرموده است:
وقتی خداوند بر امّتی غضب کند و عذاب بر آنان نفرستد، نرخها گران میشود و عمرها کوتاه میگردد، تجّار سود نمیبرند و درختها میوه نمیدهند و نهرها پر آب نمیشود و باران از مردم قطع میشود و اشرار بر آنان تسلّط مییابند.**من لایحضر، ج 1، ص 524.***
در حدیث دیگری، امام صادق علیه السلام فرموده است:
«... وَ اِذا جارَالحُکام فیِ القَضاءِ امسِک القَطرُ مِنَ السَّماء»**من لایحضر، ج 1، ص 524.***
هر گاه زمامداران و حاکمان، در دادرسی ستم کنند، باران از آسمان قطع میشود.
طبق روایات، غیر از آنچه یاد شد، شیوع گناه، کفران نعمت، منع حقوق، کمفروشی، ظلم و حیله، ترک امر به معروف و نهی از منکر، ندادن زکات و... نیز، گاهی سبب قطع باران میشود.**تحریرالوسیله، ج 1، ص 245، نماز استسقاء.***
در حدیث آمده: حضرت سلیمان، با اصحاب خود برای نماز باران بیرون میرفت. در راه، به مورچهای برخورد که یکی از پاهایش را به آسمان بلند کرده و میگوید: خدایا! ما مخلوقات ضعیف تو هستیم و از روزی تو بی نیاز نیستیم، پس به سبب گناهان بنی آدم، ما را به هلاکت مرسان.
حضرت سلیمان علیه السلام به اصحاب فرمود: برگردید! همانا بخاطر دعای غیر خودتان سیراب شدید...!**من لایحضر، ج 1، ص 524.***
پس خیلی هم نباید مغرور بود، خداوند گاهی به خواسته مورچهای، رحمت خود را بر بندگان نازل میکند. حتّی گاهی دعای کافری چون فرعون را میپذیرد و باران و فراوانی آب را عطا میکند. در حدیث است از قول امام صادق علیه السلام که یاران فرعون از کاهش آب نیل پیش او سخن گفتند و اظهار کردن که این باعث هلاکت ما خواهد شد. فرعون از آنان خواست که آنروز برگردند. شب که شد، به میان رود نیل رفت و دست به سوی آسمان بلند کرد و گفت: خدایا! میدانی که میدانم، که جز تو، کسی توان آب آوردن ندارد، پس به ما آب بده. صبح که شد، رود نیل فوران زد و سرشار از آب شد.**من لایحضر، ج 1، ص 526.***
ایمنی دیدند و نا ایمن شدند - دوستی کردم، مرا دشمن شدند...
ما که دشمن را چنین میپروریم - دوستان را از نظر چون میبریم؟**از شعر «لطف حق» پروین اعتصامی.***
آری... خدای مهربان، دعای بندگان و تضرّع آنان را بی بهره و بدون پاسخ نمیگذارد، فقط باید اقبال و روی آوردنی از صمیم دل و خالصانه از سوی بندگان باشد، تا لطف الهی شامل گردد.
به قول سعدی:
ای کریمی که از خزانه غیب - گبر و ترسا وظیفه خور داری
دوستان را کجا کنی محروم - تو که با دشمنان نظر داری**دیباچه گلستان سعدی.***
کیفیّت نماز باران
مثل نماز عید، دو رکعت است و رکعت اوّل، پنج قنوت و رکعت دوّم چهار قنوت دارد و بهتر است که با جماعت خوانده شود.
در قنوتها، هر دعایی میتوان خواند، ولی بهتر است دعایی خوانده شود که در آن، از خداوند، طلب باران شده باشد و قبل از هر دعا، صلوات بر پیامبر و آلش فرستاده شود. مستحب است که حمد و سورهاش بلند خوانده شود.
از آنجا که این نماز، برای جلب رحمت پروردگار است، در مستحبّات آن اموری ذکر شده که همه، حالتِ رقّت و زاری و نیاز بندگان را میرساند و جلب رحمت میکند، از جمله:
مردم سه روز، روزه بگیرند و روز سوّم به صحرا روند و نماز بخوانند.
زیر آسمان جمع شوند.
پا برهنه باشند،
مردم، منبر را با خود به صحرا ببرند، مؤذنها هم همراه باشند. پیران و کودکان و چهار پایان را هم با خود ببرند،
بچهها را از مادران جدا کنند تا صدای گریه و ضجّه زیاد شود.
مانع بیرون رفتن کفّار همراه خود شوند،
امام جماعت و مردم، در کمال خشوع و وقار و درخواست، به بیابان بیرون روند، جای پاکی را برای نماز، انتخاب کنند...**تحریرالوسیله، ج 1، ص 245.***
و نیز، وقتی نماز به پایان رسید، پیش نماز به منبر رود، و عبای خود را واژگونه یا پشت و رو بر دوش افکند، با صدای بلند، صد بار تکبیر بگوید، رو به مردم سمت راست کرده، صد بار بلند، سبحان الله بگوید، سپس به مردم طرف چپ روی کرده و صد بار با صدای بلند، لا اله الاّ الله بگوید، مانعی ندارد که مردم هم با صدای بلند، این شعارها را بدنبال پیشنماز، تکرار کنند، چرا که رحمت و مغفرت را بهتر جلب میکند.
آنگاه، امام جماعت و مردم، دست به دعا بردارند، و بسیار التماس و دعا کنند و بنالند و بخواهند، و امام جماعت، خطبه بخواند و از خداوند، طلب باران کند. و بهتر است از خطبه هایی که از معصومین علیه السلام نقل شده استفاده شود. مانند آنچه از حضرت امیر علیه السلام **«الحمدلله سابغ النعم...» من لایحضر، ج 1، ص 527 و دعای حضرت علیعلیه السلام مستدرک نهجالبلاغه، ج 6، ص268. ***و امام سجّاد علیه السلام **«اللهم اسقنا الغیث...» صحیفه سجادیه، دعای 19.*** نقل شده است.
سابقه نماز باران
آنگونه که از روایات تاریخی برمیآید، نماز باران در زمان انبیاء گذشته هم بوده است (نمونه بیرون رفتن حضرت سلیمان را خواندید).
دعاها و حدیث هایی هم که درباره شیوه رسولخدا صلی الله علیه و آله در خواندن نماز باران نقل شده، با خطبههای مربوط به این نماز که از امیرالمؤمنین علیه السلام نقل شده، و نیز دعای امام سجّاد علیه السلام گویای این است که به این سنت، عمل میشده است.**به من لایحضر الفقیه، بحث نماز استسقاء مراجعه شود.***
در تاریخ، برخی از علمای بزرگ هم به برگزاری این نماز اقدام کرده و از خدا، باران گرفتهاند.
البته این نماز، از آن جهت حساسیّت دارد که اگر خداوند، دعاها را مستجاب نکند و باران نفرستد، مایه شرمندگی نمازگزاران میشود که خدا به آنان توجّه ننمود. از این جهت، اقدام به این نماز، جرأت و ایثاری در حدّ مایه گذاشتن از آبرو میطلبد.
یکی از معروفترین نمازهای باران تاریخ معاصر ما، نماز آیت الله العظمی سیّد محمد تقی خوانساری (رحمةالله علیه) است.
نوشتهاند که در سال 1363 قمری همان سالی که متفقین، ایران را اشغال کرده بودند، در قم باران نبارید و باغها و مزارع خشکید و خطر قحطی و خشکسالی مردم قم را تهدید میکرد.
آن مرجع بزرگوار، دو روز متوالی برای نماز باران به بیابانهای اطراف قم رفت، این حرکت، گرچه مورد استهزاء غیر معتقدان به امور معنوی و غیبی بود، ولی در روز دوّم، چنان باران آمد که سیلها روان شد و جویبارها به راه افتاد و این از آثار انفاس قدسی آن مرد الهی بود.**آثار الحجة و گنجینه دانشمندان، ج 1، ص 324. قبر آن مرحوم، در حرم حضرت معصومه علیها السلام است.***