در مفهوم این ذکر، تنزیه و تقدیس خداوند و بی عیب و نقص دانستن او از هر جهت، نهفته است.
«سبحان الله»، حقیقتی را بیان میکند که هم، ریشه تمام عقائد و تفکرات اسلامی، و هم، زیر بنای همه روابط انسان با خدا و صفات کمال است. اما توضیح:
«توحید» بر اساس تسبیح خداست، یعنی منزه دانستن او، از شرک و شریک: «سُبْحَنَ اللَّهِ عَمَّا یُشْرِکُونَ»**طور، آیه 43.***
«عدل» بر اساس تسبیح است، یعنی منزه دانستن خداوند از ظلم. خداوند به کسی ستم نمیکند، و اگر مشکلات و آفات و بلاهایی برای بشر پیش میآید، یا برای آزمایش است، برای شکوفا ساختن استعدادها، یا نتیجه و عکس العمل کارهای خود ماست. «مَآ أَصَبَکُم مِن مُّصِیبَةٍ فَبَِما کَسَبَتْ أَیْدِیکُمْ»**شوری، آیه 30.***. پس، خدا منزه است، مائیم که ستم میکنیم: «سُبْحَنَ رَبِّنَآ إِنَّا کُنَّا ظَلِمِینَ»**قلم، آیه 29.***
«نبوت و امامت» بر اساس تسبیح است. به این معنی که خداوند، برای نجات انسان از چنگ غرائز و طواغیت، و هدایت او به سوی حق و کمال و سعادت، برای او رهبر و پیشوا میفرستد و به حال خود، رها نمیکند. پس منزه است خدا، از اینکه بشر را گیج و سرگردان و بدون هدایت، رها کند. و آنانکه پندار باطلی دارند، حقّ خدا را نشناخته و او را حکیم ندانستهاند که چنین نسبتی میدهند: «وَمَا قَدَرُواْ اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ إِذْ قَالُواْ مَا أَنزَلَ اللَّهُ عَلَی بَشَرٍ مِن شَیْءٍ»**انعام، آیه 91.***
«معاد» بر اساس تسبیح است. بدون حیات جاویدان آخرت و بازگشت انسانها برای محاسبه و پاداش و کیفر، زندگی و خلقت، عبث خواهد بود و حق انسانها ادا نخواهد شد. خداوند، منزه است که آفرینش را بیهوده قرار دهد. و معادی در کار نباشد: «أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَکُمْ عَبَثاً وَأَنَّکُمْ إِلَیْنَا لَا تُرْجَعُونَ»**مؤمنون، آیه 115.***
سبحان الله! خدا منزه از اینگونه بیهوده کاری است که سرنوشت انسان، این عصاره هستی را چنین پوچ و بی محتوا سازد.
«عشق به خدا»، بر اساس تسبیح است. زیرا او کمال مطلق و وجود بی عیب و نقص است. پس چرا به او محبّت نداشته باشیم؟
«رضای انسان»، بر این اساس است.
آن که از خدا راضی باشد، به کارهای او عیب نمیگیرد و با تمام وجود، او را تسبیح و تقدیس میکند.
«اطاعت»، بر مبنای تسبیح است.
انسان، مطیع وخاضع وبنده کسی میشود که او را معبود کامل و منزه از هر کاستی و زشتی و نقص بداند.
«توکّل»، بر مبنای تسبیح است. کسی بر خدا تکیه میکند که به قدرت و مهربانی او معتقد باشد و او را از هر جهل و ضعف و قساوت، منزّه بشمارد.
«تقوا» بر اساس تسبیح است. انسان متّقی، خدا را آگاه و دقیق و عادل و حسابگر میشناسد و جهان را محضر خدا میداند و او را از هر بیخبری و غفلت، پاک و منزّه میشناسد، از این رو از او پروا میکند و دست به گناه نمیآلاید.
پس... «تسبیح»، این کلمه مبارک و عمیق، یک دنیا مفهوم دارد و منزه دانستن خدا، اساس محبت و عشق و بندگی و توکل و تقوا و اطاعت و اعتقاد به توحید و نبوت و معاد و امامت و عدل است. پس چون منزه است، شایسته ستایش و حمد است. از این رو در تسبیحات اربعه، بلافاصله پس از سبحان اللّه، الحمداللّه میگوییم.
قرآن خدا را منزّه از شریک میداند: «سُبْحَنَ اللَّهِ عَمَّا یُشْرِکُونَ»**طور، آیه 43.*** و منزه از آنچه توصیفش کنند و به خیال خود برای خدا وصف آورند: «فَسُبْحَنَ اللَّهِ رَبِّ الْعَرْشِ عَمَّا یَصِفُونَ»**انبیاء، آیه 22.***
منزه از فقر و دست بسته بودن است: «سُبْحَنَهُ هُوَ الْغَنِیُّ»**یونس، آیه 68.***
منزه است از آفرینش پوچ و بیهدف: «رَبّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلاً سُبْحانَک»**آل عمران، آیه 193.***
منزه است از ستم به بندگان، بلکه مردم خود به خویش ستم میکنند: «سُبْحَنَکَ إِنِّی کُنتَ مِنَ الظَّلِمِینَ»**انبیاء، آیه 87.***
منزه است از داشتن فرزندان دختر: «وَیَجْعَلُونَ لِلَّهِ الْبَنَتِ سُبْحَنَهُ»**نحل، آیه 57.***
و این است راز تکرار فراوان این ذکر، در رکوع و سجود و حالات مختلف نماز و غیر نماز... که درسی از توحید است.
تسبیح، بیشترین فرمان
رسول خدا صلی الله علیه و آله که مورد عنایت و تربیت خاصّ الهی است، برنامههای ویژهای هم از سوی خدا بر عهده دارد. فرمان به او برای تسبیح، بیش از فرمانهای دیگر است. آیات قرآن را اگر بنگریم، میبینیم که خطاب خداوند به پیامبر، و دستور به توکّل، هشت مرتبه، به سجده دو مرتبه، به استغفار هشت مرتبه، به عبادت پنج مرتبه، به ذکر خدا پنج مرتبه و به تکبیر دو مرتبه است، ولی فرمان به تسبیح، شانزده مرتبه آمده است، آن هم در حالات مختلف و شرایط گوناگون، به نحوی که پیامبر، همواره توجّه به خدا داشته باشد. از این رو، در کنار دستور به تسبیح، جملاتی از این قبیل وجود دارد:
1- «قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ غُرُوبِهَا»**طه، آیه 130.*** پیش از طلوع خورشید و پس از غروب آن.
2- «وَمِنْ ءَانَآیِ الَّیْلِ فَسَبِّحْ وَأَطْرَافَ النَّهَارِ»**طه، آیه 130.*** در ساعات شب و روز، خدا را تسبیح کن.
3- «وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ بِالْعَشِیِّ وَالْإِبْکَارِ»**غافر، آیه 55.*** در شب و اوّل روز، خدا را تسبیح و ستایش کن.
4- «وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ حِینَ تَقُومُ»**طور، آیه 48.*** هنگام برخاستن از خواب یا غیر آن، خدا را تسبیح کن.
این، اهمیّت ذکر «سبحان الله» را میرساند و سازندگی آنرا در فکر و عمل انسان نمازگزار بیان میکند.
امام سجاد علیه السلام فرمود:
«اذا قالَ العبدُ: سُبحانَ اللّه، صلّی عَلیه کُلَ مَلَکٍ»**توحید، صدوق، ص 312.*** هر گاه بندهای سبحان الله بگوید، همه فرشتگان بر او درود میگویند.