با توجه به آنچه گذشت، معلوم میشود که کسانی هستند که روحیه تعبّد و تسلیم ندارند و در پی بهانهاند تا شانه از بار تکلیف و دینداری خالی کنند. از این رو مسئله «تحقیق» را عنوان میکنند و برای هر دستور دینی، دنبال فلسفه و دلیل میگردند و خیلی هم خود را روشنفکر جا میزنند. قرآن کریم نسبت به برخی از اینگونه افراد درباره اعتقاد به قیامت میفرماید:
«بَلْ یُرِیدُ الْإِنسَنُ لِیَفْجُرَ أَمَامَهُ ، یَسْئَلُ أَیَّانَ یَوْمُ الْقِیَمَةِ؟»**قیامت، آیه 5.*** گروهی میخواهند راه گناه را در پیش گیرند، میپرسند: روز قیامت کی است؟
آنان مثل کودکان بهانهگیری هستند که هر لحظه بهانه میگیرند و آن که انجام شد، بهانهای دیگر. قرآن درباره چنین کسانی میگوید:
«وَإِن یَرَوْاْ ءَایَةً یُعْرِضُواْ وَیَقُولُواْ سِحْرٌ مُّسْتَمِرٌّ»**قمر، آیه 2.*** اگر نشانهای از قدرت خدا و معجزات انبیاء مشاهده کنند اعراض کرده، میگویند: این هم همان سحر و جادوی معمولی و همیشگی است!
اینان در مقابل مکانیک وپزشک ومدهای خارجی ووسوسههای نفس و تمایلات شیطانی تسلیماند وچون وچرا ندارند، ولی وقتی نوبت به دستور دین میرسد، اهل تحقیق و استدلال میشوند و قیافه هم میگیرند.
یک برخورد
روزی کسی پرسید: چرا نماز صبح دو رکعت است؟ گفتم نمیدانم. دستور خداوند است و باید انجام دهیم. همین که فهمید نمیدانم، قیافه روشنفکری گرفت و گفت: دنیا، دنیای علم است، امروز دیگر دین بدون علم صحیح نیست و... پرسیدم: حال تو بگو: چرا برگ درخت انار کوچک است ولی برگ درخت انگور بزرگ و پهن؟
گفت: نمیدانم، من هم همان قیافه را گرفته، گفتم: دنیا، دنیای علم است، علم باید ثابت کند و... اندکی از غرورش کاسته شد. گفتم برادر! قبول داریم که دنیا، دنیای علم است، ولی نه به این معنی که همه اسرار هستی را باید همین امروز بدانیم. حتماً میان برگ باریک انار و برگ پهن انگور و مزه میوههایشان، رابطهای در کار است که هنوز، برگ شناس و خاک شناس و گیاه شناس و میوه شناس، آنرا کشف نکرده است. پس وجود اسرار را میپذیریم ولی ادعای فهمیدن همه آنها را هرگز از هیچکس قبول نمیکنیم.
راستی... اگر ما قبل از عمل، اوّل فلسفه احکام را بدانیم، آنگاه عمل کنیم، پس خدا پرستی و تسلیم کجا میرود؟ وحی، برتر از علم و اسرار آمیزتر از دانش بشری است. روشنفکران چرا هر قانون و برنامه را میپذیرند ولی در برابر قوانین خدا و دین، در تنگنا قرار میگیرند و اهل منطق! میشوند؟