تربیت
Tarbiat.Org

پرتوی از اسرار نماز
حاج شیخ محسن قرائتی

تسلیم، بزرگترین فلسفه تکلیف‏

بدون شک، دستورهای خدا و احکام شرع، دارای فلسفه و دلیل است، ولی لازم نیست در تمام احکام و فرمان‏های الهی، در پی یافتن دلیل اقتصادی، بهداشتی و علمی آن باشیم. مسلمان، باید در برابر فرمانِ وحی، تسلیم باشد و این روحیه تسلیم و پذیرش، کمال آدمی است و برخی از دستورها برای آزمودن روح تسلیم و بندگی است.
فرمان خداوند به ابراهیم، برای قربانی کردن اسماعیل، نمونه‏ای از آنست و نشانه کمال بندگی است.
آنگونه که همیشه در راه رفتن، مقصود ما رسیدن به جایی نیست، گاهی خودِ «راه رفتن» هدف است، مثل راه‏پیمایی یا پیاده‏روی برای ورزش یا دویدن در مسابقه که هدف، دویدن است نه‏رسیدن به‏جایی.
در دستورهای عبادی و احکام الهی هم، گاهی هدف، تسلیم و پذیرش دستور و تمرین برای جلب رضایت معبود و اطاعت محض از آفریدگار است. هدف عبادات، پرورش روح انسان است، آنگونه که حرکات ورزشی برای تربیت جسم است.
امام سجّاد علیه السلام وامام علی علیه السلام می‏گویند: «کفی‏ بی فخراً اَنْ اَکُون لَکَ عَبداً»
خدایا افتخارم همین بس که بنده تو هستم.
در مناجات شعبانیه می‏خوانیم: «لَئِنْ اَدْخَلْتَنِی النّارَ اَعْلَنتُ اَهْلَها اَنّی اُحِبُکَّ»
خدایا اگر مرا به دوزخ افکنی، به دوزخیان اعلام خواهم کرد که من تورا دوست دارم...!
«علی علیه السلام اعلام می‏دارد که خدایا، عبادت من، نه از روی طمع به بهشت یا ترس از دوزخ است، بلکه تو را شایسته عبادت یافته‏ام و می‏پرستم». اولیاء خدا از عبادت او لذّت می‏برند و گناهکاران از شیرینی عبادت و یاد خدا محرومند.
گاهی کسی علاقه دارد خدمتگزاری کسی را بکند. بدون آنکه چشمداشتِ مالی و هدف اقتصادی داشته باشد. خود خدمت به آن شخصیّت والا، برایش هدف و ارزشمند است، و نه حتّی کسب دانش یا کسب وجهه و رسیدن به موقعیّت اجتماعی.
بسیارند کسانی که از نشستن در کنار یک شخصیّت یا داشتن عکس با او، خوشحال می‏شوند، هر چند نفعی برایشان نداشته باشد. خود این نزدیکی برایشان محبوب است. وقتی برای انسان‏ها در این دنیا، اینگونه امور، گرانبهاست، بندگی خدا و در محضر الهی بودن مایه افتخار نیست؟