تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه ، جلد26
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

1 - چرا گناه ، زنگار دل است ؟ !

نه تنها در آیات این سوره از تاءثیر گناه در تاریک ساختن دل سخن گفته شده ، که در بسیاری دیگر از آیات قرآن مجید نیز این معنی به طور مکرر ، و با صراحت مورد توجه قرار گرفته است .

در یکجا می فرماید : کذلک یطبع الله علی قلب کل متکبر جبار : ((این گونه خداوند بر قلب هر متکبر طغیانگری مهر می نهد)) (مؤمن - 35) .

و در جای دیگر درباره گروهی از گنهکاران لجوج و عنود می فرماید : ختم الله علی قلوبهم و علی سمعهم و علی ابصارهم غشاوة و لهم عذاب عظیم : ((خداوند بر دلهای آنها مهر نهاده ، و همچنین بر گوشه ای آنها ، و بر چشمهایشان پرده ای فرو افتاده ، و برای آنها عذاب بزرگی است )) (بقره - 7) .

و در آیه 46 سوره حج می خوانیم : فانها لا تعمی الابصار و لکن تعمی القلوب التی فی الصدور : ((چشمهای ظاهر نابینا نمی شود ، بلکه دلهایی که در سینه ها جای دارد نابینا می گردد)) .

آری بدترین اثر گناه و ادامه آن ، تاریک ساختن قلب ، و از میان بردن نور علم و حس تشخیص است ، گناهان از اعضاء و جوارح سرازیر قلب می شود ، و قلب را به یک باتلاق متعفن و گندیده مبدل می سازد ، اینجاست که انسان راه و چاه را تشخیص نمی دهد ، و مرتکب اشتباهات عجیبی می شود که همه را حیران می کند .

@@تفسیر نمونه جلد 26 صفحه 266@@@

با دست خود تیشه به ریشه سعادت خویش می زند و سرمایه خوشبختی خویش را به باد فنا می دهد .

در حدیثی از پیغمبر اکرم (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) می خوانیم : کثرة الذنوب مفسدة للقلب : ((گناهان زیاد قلب انسان را فاسد می کند)) . ** در المنثور جلد 6 صفحه 326 . ***

و در حدیث دیگری از همان حضرت می خوانیم : ان العبد اذا اذنب ذنبا نکتت فی قلبه نکتة سوداء ، فان تاب و نزع و استغفر صقل قلبه ، و ان عاد زادت حتی تعلو قلبه ، فذلک الرین الذی ذکر الله فی القران : ((کلا بل ران علی قلوبهم ما کانوا یکسبون )) :

((هنگامی که بنده گناه کند نکته سیاهی در قلب او پیدا می شود ، اگر توبه کند و از گناه دست بردارد و استغفار نماید قلب او صیقل می یابد و اگر باز هم به گناه برگردد سیاهی افزون می شود ، تا تمام قلبش را فرا می گیرد ، این همان زنگاری است که در آیه ((کلا بل ران علی قلوبهم ما کانوا یکسبون )) به آن اشاره شده )) . ** در المنثور جلد 6 صفحه 325 . ***

همین معنی از امام باقر (علیه السلام ) در اصول کافی با مختصر تفاوتی نقل شده است . ** نور الثقلین جلد 5 صفحه 531 حدیث 22 و 23 . ***

و نیز در همان کتاب از رسول خدا (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) چنین نقل شده که فرمود : تذاکروا و تلاقوا و تحدثوا فان الحدیث جلاء للقلوب ان القلوب لترین کما یرین السیف ، و جلائه الحدیث : ((مذاکره کنید و یکدیگر را ملاقات نمایید و احادیث (پیشوایان دین ) را نقل نمایید که حدیث مایه جلای دلها است ، دلها زنگار می گیرد همانگونه که شمشیر زنگار می گیرد ، و صیقل آن حدیث است )) . ** نور الثقلین جلد 5 صفحه 531 حدیث 22 و 23 . ***

@@تفسیر نمونه جلد 26 صفحه 267@@@

از نظر اصول روانشناسی نیز این معنی ثابت شده که اعمال آدمی همواره بازتابی در روح او دارد ، و تدریجا روح را به شکل خود در می آورد ، حتی در تفکر و اندیشه و قضاوت او مؤثر است .

این نکته نیز قابل توجه است که انسان با ادامه گناه ، لحظه به لحظه ، در تاریکی روحی بیشتری فرو می رود ، و به جایی می رسد که گناهانش در نظرش حسنات جلوه می کند ، و گاه به گناهش افتخار می نماید ! و در این مرحله راههای بازگشت به روی او بسته می شود ، و تمام پلها پشت سرش ویران می گردد و این خطرناکترین حالتی است که ممکن است برای یک انسان پیش آید .