تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه ، جلد25
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

وعده های الهی حق است ، وای بر تکذیب کنندگان !

در آغاز این سوره مقدمه در پنج آیه ، پنج سوگند آمده که در تفسیر معنی آنها سخن بسیار است :

می فرماید : ((سوگند به آنها که پی درپی فرستاده می شوند)) (و المرسلات عرفا) .**(عرف) به معنی متتابع و پی در پی آمده و در اصل به معنی (یال اسب) است که روی هم می ریزد و گاه آن را به معنی (کار خوب و شناخته شده) نیز تفسیر کرده اند***

((و آنها که همچون طوفان و تند باد حرکت می کنند)) (فالعاصفات عصفا) .

((و سوگند به آنها که می گسترانند و منتشر می سازند)) (و الناشرات نشرا) .

((و آنها که جدا می کنند)) (فالفارقات فرقا) .

((و آنها که آیات بیدار کننده را القا می نمایند)) (فالملقیات ذکرا) .

@@تفسیر نمونه جلد 25 صفحه 397@@@

((برای اتمام حجت یا انذار)) (عذرا او نذرا) .**محل اعراب (عذرا اونذرا) نصب به خاطر مفعول لاجله است و بعضی آنرا حال دانسته اند***

اکنون ببینیم این سوگندهای سربسته که از مسائل مهمی خبر می دهد مفهومش چیست ؟

در اینجا سه تفسیر معروف وجود دارد :

1 - تمام این قسمتهای پنجگانه اشاره به بادها و طوفانها است ، که نقش ‍ مؤثری در بسیاری از مسائل جهان طبیعت دارند ، بنابراین مفهوم آیات چنین می شود : سوگند به بادهائی که پشت سر هم می وزند .

و سوگند به طوفانهائی که شدیدا حرکت می کنند .

و قسم به آنها که ابرها را می گسترانند و قطرات حیاتبخش باران را از لابلای آنها روانه سرزمینهای خشک می کنند .

و سوگند به آنها که ابرها را بعد از ریزش باران پراکنده می سازند .

و قسم به این بادها که با این برنامه انسانها را به یاد خدا می اندازند .

(بعضی نیز ((فالعاصفات عصفا)) را اشاره به طوفانهای عذاب که نقطه مقابل بادهای حیاتبخش است دانسته اند که آن هم به نوبه خود مایه تذکر و بیداری است ) .

2 - تمام این سوگندها اشاره به ((فرشتگان آسمان )) است ، یعنی قسم به فرشتگانی که پی درپی به سوی انبیاء فرستاده می شوند (یا فرشتگانی که با برنامه های شناخته شده و معروف فرستاده می شوند) .

و قسم به آنها که همچون طوفان با سرعت تمام به دنبال ماءموریت خود می روند .

@@تفسیر نمونه جلد 25 صفحه 398@@@

و به آنها که آیات کتب آسمانی را در برابر پیامبران می گسترانند و نشر می دهند .

و آنها که با این عمل حق را از باطل جدا می سازند .

و آنها که ذکر حق و دستورات او را به انبیاء القا می کنند .

3 - سوگند اول و دوم ناظر به مساءله ((بادها و طوفانها)) است ، و سوگند سوم و چهارم و پنجم را ناظر به نشر آیات حق به وسیله ((فرشتگان )) ، و سپس جدا کردن حق از باطل ، و بعد القاء ذکر و دستورهای الهی به پیامبران ، به منظور اتمام حجت و انذار است .

چیزی که می تواند شاهد بر تفسیر سوم باشد اولا جداسازی این دو دسته از سوگندها در آیات به وسیله ((واو)) است ، در حالی که بقیه به وسیله ((فاء)) عطف شده که نشانه ارتباط و پیوند آنها است .

ثانیا چنانکه خواهیم دید همه این سوگندها برای مطلبی است که در آیه هفتم آمده یعنی حقانیت و واقعیت رستاخیز و معاد ، و می دانیم در آستانه رستاخیز دگرگونی عظیمی در عالم پیدا می شود ، طوفانهای شدید زلزله ها و حوادث تکاندهنده از یکسو ، و سپس تشکیل دادگاه عدل الهی از سوی دیگر که در آنجا فرشتگان نامه های اعمال را نشر می دهند ، و میان صفوف مؤمنان و کافران جدائی می افکنند ، و حکم الهی را در این زمینه القا می کنند .

اگر قسمتهای پنجگانه فوق طبق این تفسیر بیان شود تناسبی با مقسم به یعنی چیزی که برای آن سوگند یاد شده است خواهد داشت و تفسیر اخیر از این نظر برتری دارد .

ذکر در جمله ((فالملقیات ذکرا)) یا به معنی علوم و دانشهائی است که به انبیاء القا شده ، یا آیاتی است که بر آنها نازل گشته است ، و می دانیم در آیات قرآن از خود قرآن تعبیر به ((ذکر)) شده است ، چنانکه در آیه 6 سوره حجر

@@تفسیر نمونه جلد 25 صفحه 399@@@

آمده است و قالوا یا ایها الذی نزل علیه الذکر انک لمجنون (دشمنان ) می گفتند ای کسی که ذکر بر تو نازل شده است تو دیوانه ای !

تعبیر به ((الملقیات )) به صورت ((جمع )) با اینکه فرشته وحی یعنی جبرئیل یک فرد بیشتر نبود ، به خاطر این است که از بعضی از روایات استفاده می شود که گاه برای نزول آیات قرآن گروههای عظیمی از فرشتگان جبرئیل را همراهی می کردند ، در آیه 15 سوره عبس نیز آمده است بایدی سفرة یعنی ((آیات قرآنی به دست سفیران الهی (فرشتگان ) بر پیامبر اسلام نازل شده است )) .

حال باید دید که این سوگندها برای چه منظوری است ؟ در آیه بعد پرده از روی این معنی برداشته ، می گوید : آنچه به شما وعده داده می شود واقع خواهد شد (انما توعدون لواقع )

بعث و نشور ، ثواب و عقاب ، حساب و جزا ، همه حق است ، و تردیدی در آن نیست .

بعضی نیز آن را اشاره به تمام وعده های الهی ، اعم از وعده هائی که به نیکان یا بدان در دنیا ، یا در آخرت داده است ، ولی آیات بعد نشان می دهد که منظور فقط وعده قیامت است .**عطف با (فاء) نیز این مطلب را تقویت می کند***

گرچه در این آیه استدلالی بر مساءله معاد نشده است و تنها به ادعا قناعت گردیده ، ولی لطف مطلب اینجا است که در قسمهای پیشین مطالبی آمده که خود از دلائل معاد است ، از جمله زنده شدن زمینهای مرده به وسیله نزول بارانها که خود نمونه ای از صحنه معاد است دیگر نزول تکالیف الهی بر پیامبران و ارسال رسل که بدون وجود معاد نامفهوم است ، خود نشان می دهد که وعده رستاخیز قطعی است .

@@تفسیر نمونه جلد 25 صفحه 400@@@

نظیر این مطلب در آیه 23 سوره ذاریات نیز آمده است که خداوند می فرماید : فو رب السماء انه لحق : ((سوگند به پروردگار آسمان که روزی شما حق است )) سوگند به ((رب )) که اشاره به ربوبیت پروردگار و تدبیر او در جهان آفرینش است ایجاب می کند که بندگان را بی روزی نگذارد .

سپس به بیان نشانه های این روز موعود پرداخته ، می فرماید : ((این روز موعود زمانی فرا می رسد که ستاره ها از صفحه آسمان محو و تاریک گردند)) . (فاذا النجوم طمست ) .

((و آسمان (کواکب آسمان ) از هم شکافته شود)) (و اذا السماء فرجت )

((و زمانی که کوهها از جا کنده شود)) (و اذا الجبال نسفت ) .

((طمست )) از ماده ((طمس )) (بر وزن شمس ) به معنی محو کردن و زائل کردن آثار چیزی است ، و در اینجا ممکن است اشاره به محو نور ستارگان باشد یا متلاشی شدن آنها ، ولی تفسیر اول مناسبتر است ، همانگونه که در آیه 2 - تکویر آمده است و اذا النجوم انکدرت : ((در آن هنگام که ستارگان تاریک شوند)) .

و ((نسفت )) از ماده ((نسف )) (بر وزن حذف ) در اصل به معنی ریختن دانه های غذائی در غربال و تکان دادن آن است تا پوست از دانه جدا شود ، و در اینجا به معنی خرد شدن و سپس بر باد رفتن کوهها است .

اصولا از آیات متعددی در قرآن مجید استفاده می شود که پایان این جهان

@@تفسیر نمونه جلد 25 صفحه 401@@@

با یک سلسله حوادث بسیار هول انگیز و کوبنده همراه است ، به طوری که نظام آن را به کلی متلاشی می سازد ، و جهان آخرت با نظامی نوین جایگزین آن می گردد .

به طوری که این حوادث عجیب و وحشتناک است که با هیچ بیانی نمی توان آن را توصیف کرد ، آیا حوادثی که کوهها را از جا می کند و چنان به هم می کوبد که تبدیل به غبار می شود ، و به صورت پشمهای زده شده در می آورد قابل توصیف است ؟

و به تعبیر بعضی از مفسران عظمت این حوادث به قدری است که عظیمترین زلزله هائی که انسان به چشم دیده در برابر آن مانند ترقه های کوچکی است که بچه ها برای بازی منفجر می کنند در برابر بزرگترین بمب اتم .

و به هر حال این تعبیرات قرآنی دلیل بر تفاوت زیاد نظامات آخرت با نظامات دنیا است .

و به دنبال آن اشاره ای به صحنه رستاخیز کرده می افزاید : ((و این در هنگامی است که برای پیامبران تعیین وقت می شود که به نوبت بیایند و شهادت خود را درباره امتها بدهند)) (و اذا الرسل اقتت ) .**(اقتت) در اصل (وقتت) از ماده (وقت) بوده که واو مضموم در آن تبدیل به همزه شده و به معنی (تقویت وقت) برای رسولان پروردگار است و این نیز معلوم است که وقت برای خود آنها تعیین نمی شود بلکه برای عمل آنها یعنی شهادتشان تعیین می گردد و لذا گفته اند که آیه محذوفی دارد***

همانگونه که در آیه 6 سوره اعراف آمده است ، فلنسئلن الذین ارسل الیهم و لنسئلن المرسلین : ((ما هم از کسانی که رسولان به آنها مبعوث شدند سؤال می کنیم ، و هم از رسولان )) .

@@تفسیر نمونه جلد 25 صفحه 402@@@

سپس می افزاید : ((برای چه روزی شهادت این رسولان و گواهی آنها بر امتها به تاءخیر افتاده )) ؟ ! (لای یوم اجلت ) .**طبق این تفسیر ضمیر در (اجلت) به شهادت انبیا و رسل باز می گردد که از آیه قبل استفاده می شود ولی بعضی گفته اند: به تمام امور مربوط به انبیا و اخباری که آنها در مورد ثواب و عقاب و حوادث قیامت و مانند آن دادند باز می گردد بعضی نیز آن را اشاره به تمام اموری که در آیات قبل آمده مانند تاریک شدن ستارگان و ... می دانند ولی روشن است که تفسیر اول از همه مناسبتر می باشد چرا که مرجع ضمیر در آیه متصل به آن است***

((برای روز جدائی )) (لیوم الفصل ) .

روز جدائی حق از باطل ، جدائی صفوف مؤمنان از کافران ، و نیکوکاران از بدکاران ، و روز داوری مطلق حق درباره همگان .

این سؤال و جواب برای بیان عظمت آن روز بزرگ است و چه تعبیر پر معنی و گویائی از آن روز شده است روز جدائیها !

سپس برای بیان عظمت آن روز می فرماید : ((تو چه می دانی یوم الفصل و روز جدائیها چیست )) ؟ (و ما ادریک ما یوم الفصل ) .

جائی که پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) با آن علم وسیع و گسترده ، و با آن دیده تیز بینی که اسرار غیب را مشاهده می کرد ابعاد عظمت آن روز را به درستی نداند ، تکلیف بقیه مردم روشن است ، و همان گونه که بارها گفته ایم درک تمام اسرار با عظمت قیامت برای ما زندانیان قفس دنیا ممکن نیست تنها شبحی از آن را می بینیم و به آن ایمان داریم .

@@تفسیر نمونه جلد 25 صفحه 403@@@

و در آخرین آیه مورد بحث ، تکذیب کنندگان آن روز را شدیدا مورد تهدید قرار داده ، می فرماید : ((وای در آن روز بر تکذیب کنندگان )) (ویل یومئذ للمکذبین ) .

((ویل )) را بعضی به معنی ((هلاکت )) ، و بعضی به معنی ((انواع عذاب )) و بعضی آن را به معنی ((وادی پر عذابی در جهنم )) تفسیر کرده اند ، این کلمه معمولا در مورد حوادث اسفناک به کار می رود ، و در اینجا حکایت از سرنوشت دردناک تکذیب کنندگان در آن روز می کند .**توضیح بیشتری در زمینه معنی (ویل) و تفاوت آن با (ویس) و (ویح) در جلد 22 صفحه 402 ذیل آیه 60 سوره (ذاریت) آمده است***

منظور از ((مکذبین )) در اینجا کسانی است که قیامت را تکذیب می کنند ، و می دانیم کسی که ایمان به قیامت و دادگاه عدل خداوند و حساب و جزا نداشته باشد به آسانی مرتکب هر گونه گناه و ظلم و فسادی می شود ، اما ایمان راسخ به آن روز به انسان تعهد و احساس ‍ مسؤولیت و تقوی و پرهیزگاری می بخشد .

نکته :