تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه ، جلد25
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

این یک هشدار است ، و انتخاب راه با شماست !

در آیات گذشته به پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) هشدار داده شده که تحت تاءثیر افراد ((آثم )) و ((کفور)) (مجرم و کافر) هرگز واقع نشود ، و به شهادت تاریخ آنها کسانی بودند که به پندار خامشان برای نفوذ در اراده و تصمیم پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) می خواستند از تطمیع به مال و مقام و زنهای زیبا کمک بگیرند .

آیات مورد بحث معرفی بیشتری از آنها کرده می گوید : ((آنها زندگی زود گذر این جهان را دوست دارند ، در حالی که در پشت سر خود روز سخت و سنگینی را رها می کنند و نادیده می گیرند)) ! (ان هؤلاء یحبون العاجلة و یذرون وراءهم یوما ثقیلا) .

افق افکار آنها از خور و خواب و شهوت فراتر نمی رود ، و آخرین نقطه دید آنها همین لذائد بی قید و شرط مادی است ، و عجب اینکه می خواهند روح بزرگ پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) را نیز با همین مقیاس بسنجند .

اما این بیخبران کوردل توجه ندارند که چه روز سنگینی در پیش ‍ دارند ؟ ! ، سنگین از نظر مجازاتها ، سنگین از نظر محاسبه ، و سنگین از نظر طول زمان و فضاحت و رسوائی سنگین .

تعبیر به ((وراءهم )) (پشت سرشان ) با اینکه باید قاعدتا پیش روی آنها گفته شود به خاطر آن است اینها آن روز را به دست فراموشی می سپارند ،

@@تفسیر نمونه جلد 25 صفحه 383@@@

گوئی پشت سر انداخته اند ، ولی به گفته بعضی از مفسران کلمه ((وراء)) گاه به معنی پشت سر ، و گاه به معنی پیش رو به کار می رود .**در تفسیر (روح البیان) آمده است که اگر (وراء) به (فاعل) اضافه شود به معنی پشت سر است و اگر به (مفعول) اضافه شود و به معنی پیش رو است (روح البیان جلد 8 صفحه 439)***

در آیه بعد به آنها هشدار می دهد که از نیرو و قدرت خود مغرور نشوند که اینها را همه خدا داده ، و هر زمان بخواهد به سرعت باز پس می گیرد ، می فرماید : ((ما آنها را آفریدیم ، و پیوندهای وجودشان را محکم کردیم ، به آنها قوت و قدرت بخشیدیم ، و هر زمان بخواهیم آنها را می بریم و گروه دیگری را جانشینشان می سازیم )) (نحن خلقناهم و شددنا اسرهم و اذا شئنا بدلنا امثالهم تبدیلا) .**این آیه محذوفی دارد و در تقدیر چنین است بدلناهم امثالهم (توجه داشته باشید که تبدیل غالبا دو مفعول می گیرد در اینجا ضمیر (هم) مفعول اول و (امثالهم) مفعول دوم است)***

((اسر)) (بر وزن عصر) در اصل به معنی بستن چیزی با زنجیر است ، و اسیران را از این جهت اسیر نامیده اند که آنها را می بندند ولی ((اسر)) در اینجا اشاره به استحکام پیوندهای وجودی انسان است که قدرت حرکت و توانائی فعالیتهای مهم به او می دهد .

به راستی قرآن در اینجا انگشت روی نقطه حساسی گذارده ، و آن پیوندهای مختلف اجزای وجود بشر است از عصبهای کوچک و بزرگ که همچون طنابهای آهنین عضلات را به یکدیگر مربوط می سازد گرفته ، تا رباطها و عضلات مختلف ،

@@تفسیر نمونه جلد 25 صفحه 384@@@

آنچنان قطعات کوچک و بزرگ استخوان و گوشتهای اندام انسان را به یکدیگر محکم بسته که از مجموع آنها یک واحد کاملا منسجم که آماده انجام هر گونه فعالیتی است ساخته ، اما رویهمرفته این جمله کنایه از قدرت و قوت است .

این آیه در ضمن غنا و بی نیازی ذات پاک خدا را ، از آنها ، و از اطاعت و ایمانشان ، روشن می سازد ، تا بدانند اگر اصراری برای ایمان آنها است ، در حقیقت لطف و رحمتی است از ناحیه پروردگار .

نظیر این معنی در آیه 133 سوره انعام نیز آمده است ، آنجا که می فرماید : و ربک الغنی ذو الرحمة ان یشا یذهبکم و یستخلف من بعدکم ما یشاء :

((پروردگار تو بی نیاز و مهربان است ، اگر بخواهد همه شما را می برد ، و هر کس را بخواهد جانشین شما می سازد)) .

سپس به کل بحثهائی که در این سوره آمده است که مجموعا یک برنامه جامع سعادت را ارائه می دهد اشاره کرده ، می گوید : ((این یک تذکر و یادآوری است ، و هر کس بخواهد با استفاده از آن راهی به سوی پروردگارش انتخاب می کند)) (ان هذه تذکرة فمن شاء اتخذ الی ربه سبیلا) .**بعضی برای آیه محذوفی قائلند و می گویند: در تقدیر چنین است (فمن شاء اتخذ الی رضا ربه سبیلا) یا (الی طاعة ربه سبیلا) ولی انصاف این است که نیازی به تقدیر ندارد چرا که همه راههای تکامل به سوی خدا منتهی می شود***

وظیفه ما نشان دادن راه است ، نه اجبار بر انتخاب ، این شما هستید که باید با عقل و درک خود ، حق را از باطل تشخیص دهید ، و با اراده و اختیار خود تصمیم بگیرید .

این در حقیقت تاءکیدی است بر آنچه در آغاز سوره گذشته که فرمود :

@@تفسیر نمونه جلد 25 صفحه 385@@@

انا هدیناه السبیل اما شاکرا و اما کفورا : ((ما راه را به او نشان دادیم ، خواه پذیرا شود و شکر این نعمت را بجا آورد ، یا اعراض و کفران کند)) .

و از آنجا که ممکن است افراد کوته فکر از تعبیر فوق نوعی تفویض و واگذاری مطلق به بندگان تصور کنند ، در آیه بعد برای نفی این توهم می افزاید : ((شما چیزی را نمی خواهید مگر اینکه خدا بخواهد)) (و ما تشاءون الا ان یشاء الله ) .**در اینکه محل اعراب (ان یشاء الله) چیست؟ جمعی از مفسران گفته اند منصوب به ظرفیت است و در معنی چنین است (ما تشاون الاوقت مشیة الله) ولی این احتمال نیز وجود دارد که در اینجا (شیئا) در تقدیر باشد و در معنی چنین است (و ما تشاون الاشیئا یشاء الله)***

((چرا که خداوند عالم و حکیم است )) (ان الله کان علیما حکیما) .

و این در حقیقت اثبات اصل معروف ((الامر بین الامرین )) است ، از یکسو می فرماید : ((خدا راه را نشان داده و انتخاب با شما است )) و از سوی دیگر می افزاید : ((انتخاب شما منوط به مشیت الهی است )) یعنی شما استقلال کامل ندارید بلکه قدرت و توان و آزادی اراده شما همه به خواست خدا و از ناحیه او است ، و هر زمان اراده کند می تواند این قدرت و آزادی را سلب کند .

به این ترتیب نه ((تفویض )) و واگذاری کامل است و نه اجبار و سلب اختیار ، بلکه حقیقتی است دقیق و ظریف در میان این دو ، یا به تعبیر دیگر : نوعی آزادی وابسته به مشیت الهی است که هر لحظه بخواهد می تواند آن را باز پس گیرد ، تا هم بندگان بتوانند بار تکلیف و مسؤولیت را که رمز تکامل آنهاست بر دوش گیرند و هم خود را بی نیاز از خداوند تصور نکنند .

خلاصه این تعبیر برای آن است که بندگان ، خود را بی نیاز از هدایت

@@تفسیر نمونه جلد 25 صفحه 386@@@

و حمایت و توفیق و تاءیید ذات مقدس او ندانند ، و در عین تصمیم گیری در کارها ، خود را به او بسپارند ، و تحت حمایت او قرار دهند .

از اینجا روشن می شود اینکه بعضی از مفسران جبری مسلک مانند فخر رازی به این آیه چسبیده اند به خاطر پیشداوریهائی است که در این مساءله داشته اند ، او می گوید : و اعلم ان هذه الایة من جملة الایات التی تلاطمت فیها امواج الجبر و القدر ! : ((بدان که این آیه از آیاتی است که امواج جبر در آن متلاطم است )) ! .**تفسیر (فخر رازی) جلد 30 صفحه 262***

آری ، اگر این آیه را از آیات قبل جدا کنیم جای این توهم وجود دارد ولی با توجه به اینکه در یک آیه بیان تاءثیر اختیار شده ، و در یک آیه دیگر بیان تاءثیر مشیت پروردگار ، به خوبی مساءله ((الامر بین الامرین )) تثبیت می گردد .

عجیب است طرفداران تفویض به همان آیه ای می چسبند که سخن از اختیار مطلق می گوید ، و طرفداران جبر به آیه ای که به تنهائی بوی جبر می دهد ، و هر کدام می خواهند پیشداوریهای خود را با آن توجیه کنند ، در حالی که فهم صحیح کلام الهی (و هر کلام دیگر) ایجاب می کند که همه را در کنار هم بگذارند ، و بدون تعصب و پیشداوری قبلی قضاوت کنند .

ذیل آیه که می فرماید : ان الله کان علیما حکیما نیز ممکن است اشاره به همین معنی باشد چرا که علم و حکمت خدا ایجاب می کند بندگان را در پیمودن راه تکامل آزاد بگذارد ، و گرنه تکامل اجباری و تحمیلی تکامل نیست بعلاوه علم و حکمت او اجازه نمی دهد که افرادی را مجبور به کار خیر و افرادی را مجبور به کار شر ، کند ، و بعد گروه اول را پاداش دهد ، و گروه دوم را مجازات کند .

@@تفسیر نمونه جلد 25 صفحه 387@@@

و سرانجام در آخرین آیه این سوره ، به سرنوشت نیکوکاران و بدکاران در یک جمله کوتاه و پرمعنی اشاره کرده ، می فرماید : ((خدا هر کس را بخواهد در رحمتش وارد می کند ، و برای ظالمان عذاب دردناکی فراهم ساخته است )) (یدخل من یشاء فی رحمته و الظالمین اعدلهم عذابا الیما) .

جالب اینکه در آغاز آیه می گوید : ((هر کس را بخواهد در رحمت خود وارد می کند)) ولی در پایان آیه ، عذاب را روی ظالمان متمرکز می سازد ، و این نشان می دهد که مشیت او بر عذاب به دنبال مشیت انسان بر ظلم و گناه است ، و به قرینه مقابله روشن می شود که مشیت او در رحمت نیز به دنبال اراده انسان در ایمان و عمل صالح و اجرای عدل است ، و جز این از حکیم نمی توان انتظار داشت .

عجب اینکه با این قرینه روشن باز افرادی مانند فخر رازی صدر آیه را دلیل بر مساءله جبر گرفته اند بی آنکه ذیل آیه را که درباره آزادی اراده و عمل ظالمان سخن می گوید مورد توجه قرار دهند ! .**شرح بیشتر درباره آیات (مشیت) را در جلد 19 صفحه 468-461 (ذیل آیه 37 سوره زمر) مطالعه فرمائید***

خداوندا ! ما را در رحمتت داخل کن ، و از عذاب الیمی که در انتظار ظالمان است برهان .

پروردگارا ! تو راه را نشان دادی ما نیز تصمیم به پیمودن این راه داریم ، ما را مدد فرما !

بارالها ! اگر از ((ابرار)) نیستیم دوستدار آنهائیم ، ما را به آنها ملحق نما .

@@تفسیر نمونه جلد 25 صفحه 389@@@