تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه ، جلد25
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

آیه 32 - 37

آیه و ترجمه

َکلا وَ الْقَمَرِ(32)

وَ الَّیْلِ إِذْ أَدْبَرَ(33)

وَ الصبْح إِذَا أَسفَرَ(34)

إِنهَا لاحْدَی الْکُبرِ(35)

نَذِیراً لِّلْبَشرِ(36)

لِمَن شاءَ مِنکمْ أَن یَتَقَدَّمَ أَوْ یَتَأَخَّرَ(37)

ترجمه :

32 - اینچنین نیست که آنها تصور می کنند ، سوگند به ماه .

33 - و به شب هنگامی که (دامن برچیند و) پشت کند .

34 - و به صبح هنگامی که چهره بگشاید .

35 - که آن (حوادث هولناک قیامت ) از مسائل مهم است .

36 - هشدار و انذاری است برای همه انسانها .

37 - برای کسانی از شما که می خواهند تقدم جویند یا عقب بمانند (به سوی هدایت خیرات پیش روند یا نروند) .

تفسیر :

در ادامه بحث با منکران نبوت پیامبر اسلام (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) ، و انکار رستاخیز ، در

@@تفسیر نمونه جلد 25 صفحه 246@@@

این آیات سوگندهای متعددی یاد کرده و بر مساءله قیامت و رستاخیز و دوزخ و عذاب آن تاءکید می نماید .

می فرماید : ((چنین نیست که آنها تصور می کنند ، سوگند به ماه )) (کلا و القمر) .

((کلا)) حرف ((ردع )) است ، وبرای نفی سخنانی که طرف قبلا ذکر کرده می باشد ، و گاهی نیز برای نفی سخنان بعد است ، و در اینجا به قرینه آیات گذشته پندار مشرکان را که منکر دوزخ و عذاب آن بودند ، و عدد فرشتگان خازن جهنم را به باد سخریه می گرفتند ، نفی می کند .

ذکر سوگند به ((ماه )) به خاطر آن است که یکی از آیات بزرگ الهی است ، هم از نظر خلقت ، و هم گردش منظم ، و هم نور و زیبائی ، و هم تغییرات تدریجی که خود تقویم زنده ای برای مشخص ساختن روزها است .

سپس می افزاید : ((و سوگند به شب هنگامی که پشت کند و دامن برچیند)) (و اللیل اذا ادبر) .

((و قسم به صبح هنگامی که نقاب از چهره برگیرد)) (و الصبح اذا اسفر) .**(اسفر) از ماده (سفر) (بر وزن فقر) به معنی بازکردن پوشش و کشف حجاب و لذا به زنان بی حجاب (سافرات) گفته می شود و این تعبیر در مورد طلوع صبح مشتمل بر یکنوع تشبیه زیبا و جالب است***

در واقع این سه سوگند به یکدیگر مربوط ، و مکمل یکدیگرند ، زیرا می دانیم : جلوه گری ماه در شبها است ، و نور ماه به هنگام روز تحت الشعاع نور خورشید است و مطلقا جلوه ای ندارد .

@@تفسیر نمونه جلد 25 صفحه 247@@@

شب نیز گر چه آرامبخش است و خاموش ، و هنگام راز و نیاز عاشقان حق ، اما این شب تاریک آن زمان جالب است که پشت کند و رو به صبح روشنی پیش رود و آخر سحرگاه باشد ، و طلوع صبح که پایانگر شب تاریک است از همه زیباتر و دل انگیزتر است که هر انسانی را به وجد و نشاط می آورد و غرق در نور و صفا می کند .

این سوگندهای سه گانه در ضمن تناسبی با نور هدایت قرآن و پشت کردن ظلمات ((شرک )) و بت پرستی و دمیدن سپیده صبحگاهان توحید دارد .

بعد از بیان این سوگندها به چیزی می پردازد که سوگند به خاطر آن یاد شده ، می فرماید : ((مسلما حوادث هولناک قیامت و دوزخ و فرشتگان عذاب از مسائل مهم است )) (انها لاحدی الکبر) .**(کبر) جمع (کبری) به معنی بزرگ است بعضی گفته اند منظور این است که سقر یکی از طبقات دوزخ می باشد ولی این تفسیر با آنچه قبلا به آن اشاره کردیم و از آیات استفاده می شود سازگار نیست***

ضمیر در ((انها)) یا به ((سقر)) (دوزخ ) برمی گردد ، یا جنود و لشکریان پروردگار ، و یا مجموعه حوادث قیامت ، و هر کدام باشد عظمت آن روشن است .

سپس اضافه می کند ((هدف از آفرینش دوزخ هرگز انتقامجوئی نیست ، بلکه این وسیله ای است برای انذار انسانها)) (نذیرا للبشر) .**(نذیرا) حال است برای ضمیر در (انها) که به (سقر) باز می گردد و بعضی آن را (تمیز) گرفته اند و در این صورتی است که (نذیر) معنی مصدری داشته باشد و به معنی (انذار) بیاید ولی احتمال اول صحیحتر به نظر می رسد***

@@تفسیر نمونه جلد 25 صفحه 248@@@

تا همگان را بیم دهد ، و از عذاب وحشتناکی که در انتظار کافران و گنهکاران و دشمنان حق است برحذر دارد .

و سرانجام برای تاءکید بیشتر می افزاید : این انذار مخصوص گروه معینی نیست بلکه ((برای همه افراد بشر است برای کسانی از شما که می خواهند تقدم جویند ، و به سوی خیرات و اطاعت فرمان خدا پیش ‍ روند ، و چه آنها که مایلند از این قافله عقب بمانند)) (لمن شاء منکم ان یتقدم او یتاخر) .

هر کس راه ((تقدم )) را پیش گیرد خوشا به حال او ، و هر کس راه ((تاءخر)) و عقب گرد را بپیماید بدا به حال او .

بعضی نیز احتمال داده اند که منظور از تقدم و تاءخر در اینجا تقدم به سوی آتش دوزخ و تاخر از آن است .

و بعضی نیز گفته اند منظور تقدم نفس انسانی و تکامل او و یا انحطاط و تاءخر او می باشد .

معنی اول و سوم مناسبتر است و تفسیر دوم چندان تناسبی ندارد .


@@تفسیر نمونه جلد 25 صفحه 249@@@