تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه ، جلد25
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

حساب این گنهکاران مستکبر را با من واگذار !

در آخرین آیه از آیات پیشین اشاره ای به کارشکنیها و سخنان ناروا و اذیت و آزار دشمنان اسلام بود ، آیات مورد بحث آنها را زیر رگباری از تهدیدات شدید ، دائر به عذابهای دنیا و آخرت از سوی خداوند ، قرار داده ، و آنها را دعوت به تجدید نظر در برنامه های شوم خود می کند ، و هم به مسلمانان صدر اول در برابر هجوم سخت این دشمنان دلداری می دهد و پایمردی می بخشد .

نخست می فرماید : ((مرا با این تکذیب کنندگان ثروتمند و صاحب نعمت واگذار ، و آنها را کمی مهلت ده )) ! (و ذرنی و المکذبین اولی النعمة و مهلهم قلیلا) .

یعنی طرف آنها تو نیستی ، منم مجازات و کیفر آنها را به خود من واگذار ، و کمی به آنها مهلت ده ، تا هم اتمام حجت گردد ، و هم ماهیت خود را آشکار سازند ،

@@تفسیر نمونه جلد 25 صفحه 184@@@

و پشت خود را از بار گناه سنگین کنند ، آن گاه عذاب من گلوی آنها را خواهد فشرد !

و می دانیم مدت کمی گذشت که مسلمانان نیرومند شدند ، و ضربات سنگین و شکننده خود را در جنگهای ((بدر)) و ((حنین )) و ((احزاب )) و مانند آن بر پیکر دشمن وارد آوردند ، و نیز مدت کمی بیشتر نگذشت که این گردنکشان از دنیا رفتند ، و گرفتار عذاب الهی در برزخ شدند و عذاب قیامت نیز از آنها چندان دور نیست .

ضمنا تعبیر به ((اولی النعمة )) (صاحبان نعمت ) اشاره به غرور و غفلت ناشی از فزونی مال و ثروت و امکانات مادی است که غالبا دامنگیر صاحبان آنها می شود و به همین دلیل در طول تاریخ انبیاء چنانکه قرآن شاهد و گواه است این دسته همیشه در صف اول مخالفان قرار داشتند .



در حقیقت این آیه شبیه آیه 34 سوره سباء است که می گوید : و ما ارسلنا فی قریة من نذیر الا قال مترفوها انا بما ارسلتم به کافرون : ((ما در هیچ شهر و دیاری انذار کننده ای نفرستادیم ، مگر اینکه مترفین آنها (کسانی که مست ناز و نعمت بودند) گفتند : ما به آنچه شما به آن فرستاده شده اید کافریم )) .

در حالی که اینگونه افراد باید قبل از دیگران دعوت منادیان حق را لبیک گویند ، تا شکر اینهمه نعمت الهی را از این طریق بجا آورند .

سپس در ادامه همین تهدید به صورت صریحتر می گوید : ((نزد ما غل و زنجیرها و آتش دوزخ است )) ! (ان لدینا انکالا و جحیما) .

((انکال )) جمع ((نکل )) (بر وزن فکر) به معنی زنجیرهای سنگین است ، و در اصل از ماده نکول ، به معنی ضعف و ناتوانی گرفته شده ، و از آنجا که

@@تفسیر نمونه جلد 25 صفحه 185@@@

زنجیرهائی که بر دست و پا و گردن می نهند انسان را از حرکت باز می دارد و ناتوان می سازد ، این واژه در معنی زنجیر به کار رفته است ، آری در برابر آزادی بی قید و شرط و تنعمی که در این دنیا داشتند بهره آنها در آنجا اسارت است و آتش !

و باز می افزاید : ((و غذائی گلو گیر و عذابی دردناک )) (و طعاما ذا غصة و عذابا الیما) .

غذائی بر عکس غذاهای چرب و شیرین دنیای آنها که به راحتی از گلو فرو می رفت و گوارا بود ، و زندگی دردناک در برابر آسایش بی حساب این مغروران خود خواه و مستکبر در این جهان .

با اینکه غذای خشن و گلو گیر خود عذابی است الیم ، بعد از آن عذاب الیم را جداگانه ذکر می کند ، و این نشان می دهد ابعاد عذاب الیم آخرت از نظر شدت و عظمت بر هیچکس جز خدا معلوم نیست ، و لذا در حدیثی می خوانیم که روزی یکی از مسلمانان این آیه را تلاوت می کرد ، و پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) استماع می فرمود : ناگهان شخص ‍ مزبور صیحه ای زد و مدهوش شد .**(مجمع البیان) جلد 10 صفحه 380***

و در حدیث دیگری آمده است که خود پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) این آیه را تلاوت می فرمود و چنین حالی به او دست داد .**(روح المعانی) جلد 29 صفحه 107***

چگونه این غذای گلوگیری نباشد ؟ در حالی که در آیه 6 سوره غاشیه می خوانیم لیس لهم طعام الا من ضریع : ((آنها غذائی جز از خارهای جانگداز ندارند)) .

و نیز در آیه 43 و 44 سوره دخان می خوانیم : ان شجرت الزقوم طعام

@@تفسیر نمونه جلد 25 صفحه 186@@@

الاثیم : ((درخت زقوم (همان گیاه تلخ بد بو و بد طعم و تلخ و کشنده ) غذای گنهکاران است )) !

سپس به شرح روزی می پردازد که این عذابها در آن ظاهر می شوند ، می فرماید : ((این در روزی خواهد بود که زمین و کوهها سخت به لرزه در می آید و چنان کوهها در هم کوبیده می شود که به شکل توده هائی از رمل و شن نرم در می آید)) (یوم ترجف الارض و الجبال و کانت الجبال کثیبا مهیلا) .

((کثیب )) به معنی شنهای متراکم است ، و ((مهیل )) از ماده هیل (بر وزن کیل ) به معنی ریختن شی ء نرمی مانند رمل و آرد بر چیزی است ، و در اینجا منظور شنهای نرمی است که هرگز استقرار و ثبات ندارد .

بنابراین معنی ، کوهها در قیامت آنچنان از هم متلاشی می شوند که به صورت شنهای نرمی در می آیند که اگر پا روی آن بگذارند فرو می رود .

درباره سرنوشت کوهها در آستانه قیامت ، قرآن تعبیرات مختلفی دارد که همگی حکایت از نابودی و تبدیل آنها به خاکهای نرم می کند (شرح بیشتر درباره مراحل مختلف نابودی کوهها ، و تعبیرات متفاوت قرآن در این زمینه در ذیل آیه 105 سوره طه آمده است .**(تفسیر نمونه جلد 13 صفحه 302)***

سپس به مقایسه ای در میان بعثت پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) و مخالفت زورمندان عرب ، و قیام موسی بن عمران در مقابل فرعونیان پرداخته ، می فرماید : ((ما پیامبری به سوی شما فرستادیم که گواه بر شما است ، همانگونه که به سوی فرعون رسولی فرستادیم )) (انا ارسلنا الیکم رسولا شاهدا علیکم کما ارسلنا الی فرعون رسولا) .

@@تفسیر نمونه جلد 25 صفحه 187@@@

هدف او ، هدایت شما و نظارت بر اعمال شما است ، همانگونه که هدف موسی بن عمران ، هدایت فرعون و فرعونیان و نظارت بر اعمال آنها بود .

ولی فرعون به مخالفت با آن رسول ، برخاست ، ما هم او را به مجازات شدیدی گرفتار ساختیم (فعصی فرعون الرسول فاخذناه اخذا وبیلا) .

نه لشکر عظیم او مانع از عذاب الهی شد ، و نه وسعت مملکت و قدرت حکومت و اموال و ثروتمندانشان جلو این کار را گرفت و سرانجام همگی در امواج خروشان نیل که به آن مباهات می کردند غرق شدند شما که در سطحی بسیار پائینتر از آنها قرار دارید و از نظر عده و عده به مراتب از فرعون و فرعونیان ضعیفترید درباره خود چه می اندیشید ؟ و چگونه به این مختصر اموال و نفراتتان مغرور می شوید ؟

((وبیل )) از ماده ((وبل )) در اصل به معنی باران شدید و سنگین است ، و سپس به هر چیز شدید و سنگین اطلاق شده ، مخصوصا در مورد مجازات ، و در آیه مورد بحث نیز اشاره به شدت عذاب است که گوئی اشخاص را مانند یک باران شدید زیر رگبار خود قرار می دهد .

سپس روی سخن را به کفار زمان پیامبر اسلام کرده ، به آنها چنین هشدار می دهد : ((اگر شما کافر شوید چگونه خود را از عذاب شدید الهی برکنار می دارید در آن روز کودکان را پیر می کند)) ! (فکیف تتقون ان کفرتم یوما یجعل الولدان شیبا) .**(یوما) مفعول تتقون است و پرهیز از آن روز به معنی پرهیز از عذاب آن روز است بعضی احتمال داده اند که ظرف برای (تتقون) یا مفعول (کفرتم) بوده باشد که هر دو بعید به نظر می رسد*** و **(شیب) (بر وزن سیب) جمع (اشیب) به معنی (پیر) است و در اصل از ماده شیب (بر وزن عیب) و مشیب به معنی سفید شدن مو گرفته شده***

@@تفسیر نمونه جلد 25 صفحه 188@@@

آری عذاب آن روز آنقدر زیاد ، سنگین ، شدید ، هولناک و کمرشکن است که کودکان را پیر می کند ، و این کنایه از شدت آن است

عذاب آخرت که سهل است بعضی نقل می کنند در همین دنیا گاه که انسان در تنگناهای فوق العاده شدید قرار می گیرد محسوس است که در یک لحظه زودگذر موهای او رو به سفیدی می رود !

به هر حال آیه فوق اشاره به این است به فرض اینکه شما در این جهان همچون فرعونیان گرفتار عذاب نابود کننده نشوید ، قیامت و عذاب قیامت را چه خواهید کرد ؟ !

در آیه بعد توصیف بیشتری درباره آن روز وحشتناک بیان کرده ، می افزاید : ((در آن روز کرات آسمانی از هم شکافته می شود ، و وعده الهی تحقق می یابد)) (السماء منفطر به کان وعده مفعولا) .

بسیاری از آیات قیامت و ((اشراط الساعة )) (حوادثی که در آستانه پایان جهان و آغاز رستاخیز صورت می گیرد) حکایت از انفجارهای عظیم ، و زلزله های شدید ، و دگرگونیهای سریع می کند که آیه مورد بحث تنها به گوشه ای از آن اشاره نموده است .

وقتی آسمان و کرات آسمانی با آنهمه عظمت نتوانند در برابر حوادث عظیم آن روز مقاومت کنند از این انسان ضعیف و ناتوان و آسیب پذیر چه کاری ساخته است ؟ ! .**(منفطر) از ماده (انفطار) به معنی انشقاق و شکافتن است و ضمیر در (به) به یوم باز می گردد یعنی آسمان به واسطه آن روز از هم شکافته می شود (توجه داشته باشید (سماء) هم به صورت مذکر و هم مونث مجازی استعمال می شود)***

@@تفسیر نمونه جلد 25 صفحه 189@@@

در پایان این بحث اشاره ای به تمام هشدارها و انذارهای گذشته کرده می فرماید : ((آنچه گفته شد تذکر و یادآوری است )) (ان هذه تذکرة ) .

شما در انتخاب راه آزاد هستید ، ((و هر کس بخواهد هدایت شود و طالب سعادت ابدی باشد راهی به سوی پروردگارش بر می گزیند)) (فمن شاء اتخذ الی ربه سبیلا) .

اگر پیمودن این راه از طریق اجبار و اکراه صورت گیرد ، نه افتخاری است ، نه فضیلتی ، فضیلت آن است که انسان با اراده و اختیار خود این راه را انتخاب کرده ، و بپوید .

خلاصه اینکه خداوند راه و چاه را نشان داده ، و دیده بینا ، و آفتاب روشنی بخش را در اختیار گذارده ، و مردم را مخیر ساخته تا در اطاعت فرمانش با اراده و تصمیم وارد عمل شوند .

در اینکه جمله ((ان هذه تذکرة )) (اینها تذکر و یادآوری است ) اشاره به چیست ؟ احتمالات متعددی از سوی مفسران داده شده است : گاه گفته اند اشاره به مواعظی است که در آیات قبل آمد ، و گاه گفته شده اشاره به تمام سوره است ، و یا اشاره به تمام قرآن مجید .

بعضی نیز گفته اند ممکن است اشاره به دستور نماز و عبادت شبانه باشد که در آیات نخستین سوره آمده بود و مخاطب در آن پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) بود ، این جمله می خواهد آن را تعمیم و گسترش ‍ به سایر مسلمانان دهد ، بنابراین منظور از ((سبیل )) (راه ) در جمله بعد نیز نماز شب است که از جمله راههای مهم به سوی پروردگار است همانگونه که در آیه 26 سوره دهر بعد از دستور عبادت شبانه (و من اللیل فاسجد له و سبحه لیلا طویلا) با فاصله مختصری می فرماید ان هذه تذکرة فمن شاء اتخذ الی ربه سبیلا که عینا همان آیه مورد بحث است**تفسیر (المیزان) جلد 20 صفحه 147***

@@تفسیر نمونه جلد 25 صفحه 190@@@

البته این تفسیر مناسبی است ولی مناسبتر این است که مفهوم آیه گسترده باشد و تمام برنامه های انسان ساز این سوره در بر گیرد چنانکه در بالا اشاره کردیم

نکته :