تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه ، جلد25
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

به کدام روسفیدی طمع بهشت داری ؟ !

در آیات گذشته این سوره بحثهائی پیرامون نشانه های مؤمنان و کفار

@@تفسیر نمونه جلد 25 صفحه 42@@@

و سرنوشت هر یک از این دو گروه آمده است ، در آیات بالا بار دیگر به شرحی پیرامون وضع کفار و استهزای آنها نسبت به مقدسات باز می گردد .

بعضی گفته اند این آیات در مورد گروههائی از مشرکان نازل شده که وقتی پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) در مکه آیات معاد را برای مسلمانان می خواند ، آنها از هر گوشه و کنار می آمدند و می گفتند : اگر معادی در کار باشد وضع ما از این افرادی که به تو ایمان آورده اند در آن عالم بهتر است ، همانگونه که در این دنیا وضع ما از آنها بهتر می باشد !

قرآن در پاسخ آنها چنین می گوید :

((این کافران را چه می شود که با سرعت نزد تو می آیند)) (فمال الذین کفروا قبلک مهطعین ) .

((از راست و چپ گروه گروه می آیند و طمع بهشت دارند)) (عن الیمین و عن الشمال عزین ) .

((آیا هر یک از آنها طمع دارد که در بهشت پر نعمت الهی وارد شود)) (ایطمع کل امری ء منهم ان یدخل جنة نعیم ) .

با کدام ایمان و با کدام عمل چنین شایستگی برای خود قائلند ؟ !

((مهطعین )) جمع ((مهطع )) به معنی کسی است که گردن می کشد و با سرعت راه می رود و در جستجوی چیزی است ، و گاه تنها به معنی گردن کشیدن برای خبر گرفتن می آید .

((عزین )) جمع ((عزة )) (بر وزن هبه ) به معنی جماعتهای پراکنده است و ریشه اصلی آن عزو (بر وزن جذب ) به معنی نسبت دادن است ، و از آنجا

@@تفسیر نمونه جلد 25 صفحه 43@@@

که هر گروهی که با هم هستند به یکدیگر نسبت و ارتباطی دارند ، و یا هدف واحدی را تعقیب می کنند ، به جماعت و گروه عزه گفته شده .

به هر حال مشرکان خود خواه و خودپرست از این ادعاهای بی اساس ‍ بسیار داشتند ، و مرفه بودن زندگی مادی خود را که غالبا از طرق نامشروع و غارتگری و مانند آن حاصل شده بود ، دلیل بر بلندی مقامشان در پیشگاه خدا و محبوبیت نزد پروردگار می پنداشتند ، سپس ‍ با یک مقایسه بی معنی مقامات والائی در قیامت برای خود قائل بودند .

درست است که آنها به معاد البته به آن صورتی که قرآن بیان می کرد . عقیده نداشتند ولی گاه به صورت احتمال روی آن بحث می کردند که اگر معادی باشد ما در جهان دیگر چنین و چنان خواهیم بود ، شاید این سخن را از روی استهزا نیز می گفتند .

در اینجا قرآن مجید به پاسخ آنها پرداخته ، می گوید : ((هرگز چنین نیست که آنها وارد باغهای پر نعمت بهشت شوند ، چرا که ما آنها را از آنچه خودشان می دانند آفریده ایم )) (کلا انا خلقناهم مما یعلمون ) .

در حقیقت خداوند می خواهد با این جمله اولا غرور آنها را درهم بشکند ، زیرا می گوید : خودتان بهتر می دانید که ما شما را از چه چیز آفریده ایم ؟ از نطفه ای بی ارزش ، از آبی گندیده و پست ، پس اینهمه غرور و نخوت برای چیست ؟ .

((ثانیا)) پاسخی به استهزا کنندگان معاد می گوید که اگر شما در امر معاد شک دارید بروید و حال نطفه را بررسی کنید ، و ببینید چگونه از یک قطره آب بی ارزش موجودی بدیع می سازیم که در تطورات جنینی هر روز خلقت و آفرینش تازه ای به خود می گیرد .

@@تفسیر نمونه جلد 25 صفحه 44@@@

آیا خالق انسان از نطفه قادر نیست که بعد از خاک شدن لباس حیات در تن انسان بپوشاند .

((ثالثا)) اینها چگونه طمع بهشت دارند با اینکه در صحیفه اعمال خود اینهمه عمل گناه دارند ، زیرا موجودی که از نطفه ای بی ارزش ‍ آفریده شده از نظر مادی شرافتی ندارد ، اگر شرفی هست به خاطر ایمان و عمل صالح است که اینها فاقد آنند ، پس چگونه انتظار دارند در باغهای بهشتی گام بنهند .**در تفسیر آیه فوق احتمالات دیگری نیز داده شده است از جمله اینکه منظور از جمله (مما یعلمون) این است که ما آنها را با عقل و شعور آفریدیم نه چون حیوانات و بهائم بنابراین در برابر اعمال خود مسئولیت دارند دیگر اینکه منظور این است که ما آنها را برای هدفهائی که خودشان می دانند یعنی تکلیف و اطاعت آفریدیم ولی این احتمالات بسیار بعید به نظر می رسد لذا غالب مفسران همان معنی را که در بالا ذکر کرده ایم پذیرفته ایم***

سپس برای تاءکید این مطلب می افزاید : ((سوگند به پروردگار مشرقها و مغربها که ما قادریم . . . (فلا اقسم برب المشارق و المغارب انا لقادرون ) .

((بر اینکه جای آنها را به کسانی بدهیم که از آنها بهترند و ما هرگز در این کار مغلوب نخواهیم شد)) (علی ان نبدل خیرا منهم و ما نحن بمسبوقین ) .

این جمله ممکن است اشاره به آن باشد که ما نه تنها قادریم که آنها را بعد از خاک شدن به زندگی و حیات نوین باز گردانیم ، بلکه می توانیم آنها را به موجوداتی کاملتر و بهتر تبدیل کنیم ، و هیچ چیز مانعی از این کار نخواهد بود .

@@تفسیر نمونه جلد 25 صفحه 45@@@

و به این ترتیب ، تعبیر فوق ادامه ای بر بحث معاد است .

و یا اشاره به این باشد که برای ما هیچ مانعی ندارد شما را به کیفر اعمالتان نابود کنیم ، و افرادی شایسته و آگاه و مؤمن جانشین شما سازیم ، تا یار و یاور پیامبر ما باشند ، و چیزی مانع ما از این کار نخواهد بود .

بنابراین اگر اصرار به شما می کنیم ایمان بیاورید نه از روی نیاز و عجز است ، بلکه مصلحت کلی تربیت و هدایت بشر ایجاب می کند .

تعبیر به ((رب المشارق و المغارب )) (پروردگار مشرقها و مغربها) ممکن است اشاره به این باشد که همان خداوندی که قادر است خورشید با عظمت را هر روزی در مشرق و مغرب جدیدی قرار دهد ، و آنچنان این حساب دقیق باشد که میلیونها سال دوره سالانه خود را بی کم و کاست طی کند ، قادر است بار دیگر انسان را به زندگی باز گرداند و حیات نوینی بخشد و یا گروهی را ببرد و گروهی شایسته تر جانشین آنها کند .

نکته :