تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد21
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

1 - قرآن کتاب اندیشه و عمل

آیات مختلف قرآن این حقیقت را فاش می گوید که این کتاب بزرگ آسمانی تنها برای تلاوت نیست، بلکه هدف نهائی از آن ((ذکر)) (یادآوری )

@@تفسیر نمونه جلد 21 صفحه 468@@@

((تدبر)) (بررسی عواقب و نتائج کار) ((انذار))، ((خارج کردن انسانها از ظلمات به نور)) و ((شفا و رحمت و هدایت )) است .

در آیه 50 سوره انبیاء می خوانیم : و هذا ذکر مبارک انزلنا: این یادآوری پر برکتی است که ما نازل کرده ایم )).

در آیه 29 سوره (ص ) می خوانیم : کتاب انزلناه الیک مبارک لیدبروا آیاته : ((این کتاب پربرکتی است که بر تو نازل کرده ایم تا در آیاتش تدبر کنند)).

و در آیه 19 سوره انعام آمده است : و اوحی الی هذا القرآن لانذرکم به و من بلغ : ((این قرآن به من وحی شده است تا شما و تمام کسانی را که این پیام به آنها می رسد به وسیله آن انذار کنم )).

و در آیه 1 سوره ابراهیم می فرماید: کتاب انزلناه الیک لتخرج الناس من الظلمات الی النور: ((این کتابی است که بر تو نازل کردیم تا مردم را به وسیله آن از ظلمتها به سوی نور خارج سازی )).

و بالاخره در آیه 82 سوره اسراء آمده است : و ننزل من القرآن ما هو شفاء و رحمة للمؤمنین : ((آیاتی از قرآن نازل می کنیم که مایه شفا و رحمت برای مؤمنان است )).

و به این ترتیب باید قرآن مجید در متن زندگی مسلمانان قرار گیرد و آنرا قدوه و اسوه خویش قرار دهند دستوراتش را مو به مو اجرا کنند، و تمام خطوط زندگی خویش را با آن هماهنگ سازند.

اما متاءسفانه برخورد گروهی از مسلمانان با قرآن برخورد با یک مشت اوراد نامفهوم است، تنها به تلاوت سرسری می پردازند، و در نهایت به تجوید و مخارج حروف و زیبائی صوت اهمیت می دهند، و بیشترین بدبختی مسلمانان از همینجاست که قرآن را از شکل یک برنامه جامع زندگی خارج ساخته و تنها

@@تفسیر نمونه جلد 21 صفحه 469@@@

به الفاظ آن قناعت کرده اند.

قابل توجه اینکه در آیات مورد بحث با صراحت می گوید این منافقان بیماردل در قرآن تدبر نکردند که به این روز سیاه افتادند.

((تدبر)) از ماده ((دبر)) (بر وزن ابر) به معنی بررسی نتائج و عواقب چیزی است، به عکس تفکر که بیشتر به بررسی علل و اسباب چیزی گفته می شود، و به کاربردن هر دو تعبیر در قرآن مجید پر معنی است .

اما نباید فراموش کرد که بهره گیری از قرآن نیاز به یک نوع خودسازی دارد، هر چند خود قرآن نیز به خودسازی کمک می کند، چرا که اگر بر دلها قفلها باشد، قفلهائی از هوی و هوس، کبر و غرور، لجاجت و تعصب، اجازه ورود نور حق به آن نمی دهد، در آیات مورد بحث به همین امر نیز اشاره شده است .

و چه زیبا می گوید: امیر مؤمنان علی (علیه السلام ) در خطبه ای که پیرامون صفات پرهیزگاران فرموده : اما اللیل فصافون اقدامهم، تالین لاجزاء القرآن یرتلونها ترتیلا، یحزنون به انفسهم، و یستثیرون به دواء دائهم، فاذا مروا بایة فیها تشویق رکنوا الیها طمعا، و تطلعت نفوسهم الیها شوقا، و ظنوا انها نصب اعینهم، و اذا مروا بایة فیها تخویف اصغوا الیها مسامع قلوبهم، و ظنوا ان زفیر جهنم و شهیقها فی اصول آذانهم :

((آنها شب هنگام برپا ایستاده، قرآن را شمرده و با تدبر تلاوت می کنند، و جان خود را با آن محزون می سازند، داروی درد خود را از آن می گیرند، هر گاه به آیه ای رسند که در آن تشویق است با علاقه فراوان به آن روی می آورند، و چشم جانشان با شوق بسیار در آن خیره می شود، و آن را همواره نصب العین خود می سازند، و هر گاه به آیه ای رسند که در آن بیم و انذار است گوشهای دل خود را برای شنیدنش باز کرده، فکر می کنند صدای ناله آتش ‍ سوزان دوزخ و به هم خوردن زبانه هایش در گوش جانشان طنین انداز است )).**نهج البلاغه خطبه 193 معروف به خطبه حمام***

@@تفسیر نمونه جلد 21 صفحه 470@@@