تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد21
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

آیا قیام پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) از نشانه های نزدیکی قیامت است ؟

در اینجا این سؤال پیش می آید که چگونه قیام پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) را از

@@تفسیر نمونه جلد 21 صفحه 451@@@

نشانه های نزدیکی قیامت شمرده اند؟ در حالی که 15 قرن می گذرد و هنوز از قیامت خبری نیست ؟

پاسخ این سؤال با توجه به یک نکته روشن می شود و آن اینکه : باقی مانده دنیا را در مقایسه با گذشته آن باید محاسبه کرد، و در چنین مقایسه ای آنچه از عمر دنیا باقی مانده چیز مهمی نیست، چنانکه در حدیثی از پیغمبر گرامی اسلام (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) آمده است که روزی بعد از عصر و نزدیک غروب آفتاب برای یارانش خطبه می خواند فرمود: و الذی نفس محمد (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) بیده مثل ما مضی من الدنیا فیما بقی منها الا مثل ما مضی من یومکم هذا فیها بقی منه، و ما بقی منه الا الیسیر: ((سوگند به کسی که جان محمد (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) به دست او است آنچه از دنیا گذشته نسبت به آنچه باقی مانده مانند مقداری است که امروز شما گذشته نسبت به آنچه باقی مانده است و می بینید که جز مقدار کمی باقی نمانده است )).**روح المعانی جلد 26 صفحه 48***

آخرین آیه مورد بحث به عنوان نتیجه گیری از گفتگوهائی که در آیات قبل پیرامون ایمان و کفر و سرنوشت مؤمنان و کافران آمده بود، می فرماید: ((پس بدان که معبودی جز الله نیست )) (فاعلم انه لا اله الا الله ).

یعنی روی خط توحید محکم بهایست که داروی شفابخش و بهترین وسیله نجات همین توحید است که آثار آن در آیات قبل بیان شد.

بنابراین مفهوم این سخن آن نیست که پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) از توحید آگاه نبوده بلکه منظور ادامه این خط است، درست شبیه آنچه در تفسیر سوره حمد در آیه اهدنا الصراط المستقیم گفته اند که مفهومش هدایت نیافتن نیست بلکه مفهومش این است که ما را بر خط هدایت ثابت بدار.

@@تفسیر نمونه جلد 21 صفحه 452@@@

این احتمال نیز وجود دارد که منظور تفکر بیشتر در امر توحید، و ارتقاء به مقامات بالاتر است، چرا که این مساءله ای است که هر چه در آن بیشتر بیندیشند و آیات خدا را بیشتر مطالعه کنند به مرحله عالیتری می رسند، و بررسی آنچه در آیات قبل در مورد ایمان و کفر گفته شد خود عاملی است برای افزایش ایمان و کفر.

سومین تفسیر این است که منظور از آن جنبه های عملی توحید است یعنی بدان تنها پناهگاه در عالم او است، به او پناه بر، و حل مشکلاتت را فقط از او بخواه، و از انبوه دشمنان هرگز وحشت مکن .

این تفسیرهای سه گانه منافاتی با هم ندارند و ممکن است در مفهوم آیه جمع شود.

به دنبال این مساءله عقیدتی باز به سراغ مساءله تقوا و پاکی از گناه رفته، می افزاید: ((برای گناه خود و مردان و زنان با ایمان استغفار کن )) (و استغفر لذنبک و للمؤمنین و المؤمنات ).

پیدا است پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) به حکم مقام عصمت هرگز مرتکب گناهی نشده، اینگونه تعبیرها یا اشاره به مساءله ترک اولی و ((حسنات الابرار سیئات المقربین )) است، و یا سرمشقی است برای مسلمانان .

در حدیثی آمده است که ((حذیفة یمان )) می گوید: ((من مرد تندزبانی بودم و نسبت به خانواده ام تندی می نمودم، عرض کردم ای رسول خدا! می ترسم عاقبت زبانم مرا دوزخی کند))! پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) فرمود: فاین انت من الاستغفار؟ انی لاستغفر الله فی الیوم ماة مرة !: ((از استغفار غفلت مکن، حتی خود من هر روز یکصد مرتبه استغفار می کنم ))! (در بعضی از روایات نیز هفتاد مرتبه آمده است ).**(مجمع البیان) جلد 9 صفحه 102 (ذیل آیات مورد بحث)***

@@تفسیر نمونه جلد 21 صفحه 453@@@

اگر دیگران از گناهان و معاصی خود استغفار می کنند پیغمبر اکرم (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) از آن لحظه ای که از یاد خدا غافل مانده و یا کار خوبتری را رها کرده و به سراغ خوب رفته است .

این نکته نیز قابل توجه است که در اینجا خداوند برای مؤمنین و مؤمنات شفاعت کرده، و دستور استغفار به پیامبرش داده، تا آنها را مشمول رحمت خود کند، و از اینجا عمق مساءله ((شفاعت )) در دنیا و آخرت، و همچنین مشروعیت و اهمیت مساءله توسل ظاهر می شود.

و در ذیل آیه به عنوان بیان علت می فرماید: ((خداوند محل حرکت و قرارگاه شما را می داند)) (و الله یعلم متقلبکم و مثویکم ).

از ظاهر و آشکار و درون و برون و سر و نجوای شما با خبر است، و حتی از اندیشه ها و نیات شما در حرکات و سکونتان کاملا آگاهی دارد، به همین دلیل باید به سوی او بروید و از درگاه او طلب عفو کنید.

((متقلب )) به معنی جایگاه رفت و آمد و مثوی به معنی محل استقرار است .**بنابراین (متقلب) اسم مفعول است که در اینجا به معنی اسم مکان آمده ولی جمعی آنرا (مصدر میمی) می دانند که به معنی انتقال از حالی به حالی می باشد ول معنی اول با توجه به قرینه مقابله با (مثوی) که مسلما اسم مکان است مناسب تر است***

ظاهر این است که این دو کلمه مفهوم وسیعی دارد که تمام حرکات و سکون آدمی را چه در دنیا و چه در آخرت، چه در دوران جنینی و چه در قبور، را شامل می شود، هر چند بسیاری از مفسران معانی محدودی برای آن نموده اند.

بعضی گفته اند منظور حرکات انسان در روز و سکونت او در شب است .

بعضی دیگر گفته اند منظور مسیر انسان در دنیا، و قرارگاه او در آخرت است .

@@تفسیر نمونه جلد 21 صفحه 454@@@

بعضی دگرگونی انتقال انسان را در صلب پدران و رحم مادران، و ثبات او را در قبر مطرح کرده اند.

و بالاخره بعضی حرکات او را در سفر و آرامش او را در حضر عنوان نموده اند.

ولی همانگونه که گفتیم آیه مفهوم گسترده ای دارد که همه اینها را شامل می شود.