تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد21
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

کدام معبودان در دوزخند؟

این آیات که پیرامون مقام عبودیت حضرت مسیح (علیه السلام ) و نفی گفتار مشرکان درباره الوهیت او و بتها سخن می گوید تکمیلی است برای بحثهائی که در آیات گذشته پیرامون دعوت موسی و مبارزه او با بت پرستان فرعونی آمد، و هشداری است به مشرکان عصر پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) و همه مشرکان جهان .

گر چه این آیات سربسته سخن می گوید، ولی با قرائنی که در خود آیات و آیات دیگر قرآن وجود دارد محتوای آن علی رغم تفسیرهای گوناگونی که

@@تفسیر نمونه جلد 21 صفحه 95@@@

مفسران ذکر کرده اند پیچیده نیست .

نخست می فرماید: ((هنگامی که درباره فرزند مریم مثلی زده شد قوم تو از آن می خندیدند و رویگردان می شدند)) (و لما ضرب ابن مریم مثلا اذا قومک منه یصدون ).**(یصدون) از ماده (صد) (در صورتی که فعل مضارعش با کسر صاد بوده باشد) به معنی خندیدن و فریاد کشیدن و سروصدا راه انداختن است(که معمولا به هنگام استهزا دست به دست هم می دهند) (به لسان العرب ماده (صدد) مراجعه شود)***

این مثل چه بوده ؟ و چه کسی آن را در مورد عیسی بن مریم بیان کرده است ؟

این همان سؤالی است که در پاسخ آن میان مفسران گفتگو است، و کلید فهم تفسیر آیه نیز در آن نهفته است، ولی دقت در آیات بعد روشن می سازد که مثل از ناحیه مشرکان بوده، و در ارتباط با بتها بیان شده است، زیرا در آیات بعد می خوانیم : ما ضربوه لک الا جدلا: ((آنها این مثال را فقط از روی مجادله بیان کردند)).

با توجه به این حقیقت و آنچه در شاءن نزول آمده روشن می شود که منظور از مثال همانست که مشرکان به عنوان استهزاء به هنگام شنیدن آیه شریفه انکم و ما تعبدون من دون الله حصب جهنم : شما و آنچه را غیر از خدا می پرستید هیزم دوزخید (انبیا - 98) گفتند و آن این بود که عیسی بن مریم نیز معبود واقع شده و به حکم این آیه باید در دوزخ باشد چه بهتر که ما و بتهایمان نیز همسایه عیسی باشیم ! گفتند و خندیدند و مسخره کردند!

سپس : ((گفتند: آیا خدایان ما بهتر است یا مسیح ))؟! (و قالوا ء آلهتنا خیر ام هو).

@@تفسیر نمونه جلد 21 صفحه 96@@@

هنگامی که او دوزخی باشد، خدایان ما که از او بالاتر نیستند!.

ولی بدان آنها حقیقت را می دانند ((و این مثل را جز از روی جدال برای تو نزده اند)) (ما ضربوه لک الا جدلا).

((بلکه آنها گروهی کینه توز و پرخاشگرند))، و برای جلوگیری از حق به باطل متوسل می شوند (بل هم قوم خصمون ).**(خصمون) جمع (خصم) (بر وزن فطن) به معنی کسی است که بسیار خصومت و مجادله می کند***

آنها به خوبی می دانند تنها معبودانی وارد دوزخ می شوند که راضی به عبادت عابدان خود بودند، همچون فرعون که آنها را به عبادت خود دعوت می نمود، نه مانند مسیح (علیه السلام ) که از عمل آنها بیزار بوده و هست بلکه او فقط بنده ای بود که ما نعمت خود را بر او ارزانی داشتیم و او را به نبوت و رهبری خلق مبعوث کردیم (ان هو الا عبد انعمنا علیه ) و او را نمونه و الگوئی برای بنی اسرائیل قرار دادیم (و جعلناه مثلا لبنی اسرائیل ).

تولدش از مادر بدون پدر آیتی از آیات خدا بود، سخن گفتنش در گاهواره آیت دیگر، و معجزاتش هر یک نشانه بارزی از عظمت خداوند و مقام نبوت او بود.

او در تمام عمرش به مقام عبودیت پروردگار اعتراف داشت، و همه را به عبودیت او دعوت کرد، و همانگونه که خودش ‍ می گوید: ((مادام که در میان امت بود اجازه انحراف از مسیر توحید به کسی نداد))، بلکه خرافه الوهیت مسیح (علیه السلام ) یا تثلیث را بعد از او به وجود آوردند.**در تفسیر آیات فوق احتمالات دیگری داده اند که در مجموع هیچ کدام با محتوای آیات سازگار نیست :
1-بعضی گفه اند منظور از مثلی که مشرکان زدند این است که آنها بعد از ذکر مسیح و سرگذست او در آیات قرآن گفتند محمد زمینه سازی می کند که ما را به عبودیت خود دعوت کند!
قرآن در مقام دفاع از پیامبر (ص) می گوید: نه مسیح مدعی الوهیت بود و نه مدع خواهد بود.
2-بعضی دیگر گفته اند منظور از مثل در آیات فوق تشبیهی است که خداوند در آیه 59 سوره آل عمران در مورد مسیح و آدم ذکر کرده آنجا که می فرماید: (ان مثل عیسی عندالله کمثل آدم خلقه من تراب ثم قال له کن فیکون): مثل عیسی نزد خداوند همچون آدم است که او را از خاک آفرید سپس فرمود موجود باش و او موجود شد (اگر عیسی بدون پدر متولد شد جای تعجب نیست آدم بدون پدر و مادر به فرمان خدا از خاک تولد یافت)
3-بعضی دیگر احتمال داده اند که منظور از مثل گفتار مشرکان بود که می گفتند وقتی مسیحیان حضرت مسیح را پرستش کنند معبودان ما که از او برترند چرا لایق پرستش نباشند؟
ولی توجه در خصوصیاتی که در آیات فوق مطرح شده نشان می دهد که هیچ یک از این تفسیر های سه گانه درست نیست زیرا آیات به خوبی نشان می دهد که اولا مثل ناحیه مشرکان بود که بر خلاف مقام عبودیت مسیح (ع) بوده است و رابعا هدف آنها را که جدال بر سر یک امر دروغین بوده است تامین می کرد و این ویژگی ها تنها تفسیری که در متن گفتیم سازگار است مه با غیر آن***

@@تفسیر نمونه جلد 21 صفحه 97@@@

جالب اینکه در روایات متعددی که از طربق شیعه و اهل سنت نقل شده می خوانیم که پیغمبر به علی (علیه السلام ) فرمود: ان فیک مثلا من عیسی، احبه قوم فهلکوا فیه، و ابغضه قوم فهلکوا فیه، فقال المنافقون اما رضی له مثلا الا عیسی، فنزلت قوله تعالی و لما ضرب ابن مریم مثلا اذا قومک منه یصدون :

((در تو نشانه ای از عیسی است، گروهی او را دوست داشتند (و آنچنان

@@تفسیر نمونه جلد 21 صفحه 98@@@

غلو کردند که خدایش خواندند) و به همین جهت هلاک شدند، و گروهی او را مبغوض داشتند (همچون یهود که کمر به قتلش ‍ بستند) آنها نیز هلاک شدند، (گروهی نیز تو را به مقام الوهیت می رسانند، و گروهی کمر بر عداوتت می بندند و هر دو دوزخی خواهند بود) هنگامی که منافقان این سخن را شنیدند از روی استهزا گفتند: آیا مثال دیگری برای او جز عیسی پیدا نکرد، در این هنگام بود که آیه فوق نازل شد: و لما ضرب ابن مریم مثلا....

آنچه در بالا گفتیم متن روایتی است که حافظ ابوبکر بن مردویه از علمای معروف اهل سنت در کتاب مناقب (طبق نقل کشف الغمه صفحه 95) آورده است .

همین مضمون را با تفاوت مختصری میرمحمد صالح کشفی ترمذی در مناقب مرتضوی آورده

جمعی دیگر از دانشمندان اهل سنت و علمای بزرگ شیعه در کتابهای متعددی این ماجرا را گاه بدون ذکر آیه فوق، و گاه با ذکر آیه نقل کرده اند.**برای اطلاع بیشتر به کتاب (احقاق الحق) جلد 3 صفحه 398 به بعد و تفسیر نورالثقلین جلد 4 صفحه 609 به بعد و تفسیر مجمع البیان ذیل آیات مورد بحث مراجعه فرمائید***

قرائن موجود در آیات نشان می دهد که این حدیث معروف از قبیل تطبیق است نه شاءن نزول، و به تعبیر دیگر شاءن نزول آیه همان داستان عیسی و گفتگوی مشرکان عرب و بتهای آنها است، اما چون ماجرائی شبیه آن برای علی (علیه السلام ) بعد از آن گفتار تاریخی پیغمبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) روی داد، پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) این آیه را در اینجا تلاوت فرمود که این ماجرا از جهات مختلفی همانند مصداق آن بود.

در آیه بعد برای اینکه توهم نکنند خدا نیازی به عبودیت و بندگی آنها دارد که اصرار بر ایمانشان می کند می فرماید: ((اگر ما بخواهیم بجای شما

@@تفسیر نمونه جلد 21 صفحه 99@@@

فرشتگانی در زمین قرار می دهیم که جانشین شما باشند)) (و لو نشاء لجعلنا منکم ملائکة فی الارض یخلفون ).

فرشتگانی که سر بر فرمان حق دارند، و جز اطاعت و بندگی او کاری را نمی شناسند.

جمعی از مفسران تفسیر دیگری برای آیه برگزیده اند که بر طبق آن مفهوم آیه چنین است اگر ما بخواهیم فرزندان شما را فرشتگانی قرار می دهیم که جانشین شما در زمین گردند.

بنابراین تعجب نکنید که مسیح بدون پدر متولد گردد خداوند حتی قادر است فرشته را که نوع جداگانه ای است از انسان بیافریند.**تفسیر اول را طبرسی در مجمع البیان و شیخ طوسی در تبیان و ابوالفتوح رازی و بعضی دیگر برگزیده اند اما تفسیر دوم را قرطبی و فخر رازی و آلوسی در روح المعانی و زمخشری در کشاف و مراغی به عنوان تنها معنی آیه یا یکی از دو معنی آیه نقل کرده اند***

و از آنجا که تولد فرشته از انسان چندان مناسب به نظر نمی رسد بعضی از مفسران بزرگ آن را به تولد فرشته صفتان تفسیر کرده اند، و گفته اند منظور این است تعجب نکنید بنده ای همچون مسیح قدرت بر زنده کردن مردگان و شفای بیماران به فرمان خدا داشته باشد و در عین حال بنده ای مخلص و مطیع فرمان او باشد، خدا می تواند از فرزندان شما کسانی را بیافریند که تمام خلق و خوی فرشتگان را داشته باشند.**(المیزان) ذیل آیه مورد بحث***

ولی تفسیر اول از همه با ظاهر آیه سازگارتر است، و این تفسیرها بعید به نظر می رسد.**مطابق تفسیر اول (من) برای (بدلیت) است و بنابر تفسیر دوم و سوم من (نشویه) می باشد***

@@تفسیر نمونه جلد 21 صفحه 100@@@

آیه بعد اشاره به یکی دیگر از ویژگیهای حضرت مسیح (علیه السلام ) است می فرماید: ((او (عیسی ) سبب آگاهی بر روز قیامت است )) (و انه لعلم للساعة ).

یا از این جهت که تولد او بدون پدر دلیلی است بر قدرت بی پایان خداوند که مساءله زندگی بعد از مرگ در پرتو آن حل می شود.

و یا از این نظر که نزول حضرت مسیح (علیه السلام ) از آسمان طبق روایات متعدد اسلامی در آخر زمان صورت می گیرد و دلیل بر نزدیک شدن قیام قیامت است .

جابر بن عبدالله می گوید: از پیامبر شنیدم که می فرمود: ینزل عیسی بن مریم فیقول امیرهم تعال صل بنا، فیقول : لا، ان بعضکم علی بعض امراء تکرمة من الله لهذه الامة : ((حضرت عیسی نازل می شود و امیر مسلمانان (منظور از این امیر حضرت مهدی (عج ) است به طوری که از احادیث دیگر استفاده می شود) می گوید: بیا تا با تو نماز بگذاریم، می گوید: نه بعضی از شما امام و امیر بعض دیگرید و این احترامی است که خدا برای این امت قائل شده (سپس مسیح به مهدی اقتدا می کند)**این حدیث را (مجمع البیان) از (صحیح مسلم) ذیل آیات مورد بحث نقل کرده است***

در حدیث دیگری از پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) می خوانیم که فرمود: کیف انتم اذا نزل فیکم ابن مریم و امامکم منکم چگونه خواهید بود هنگامی که فرزند مریم در میان شما نازل شود در حالی که امام شما از خود شما است .**(مجمع البیان) ذیل آیه مورد بحث و تفسیر (روح المعانی) جلد 25 صفحه 88***

به هر حال اطلاق کلمه ((علم )) بر حضرت مسیح یکنوع تاءکید و مبالغه است، اشاره به اینکه نزول او حتما از نشانه های رستاخیز است .

این احتمال نیز داده شده است که مرجع ضمیر در ((انه )) به ((قرآن )) بازگردد که بر طبق آن معنی آیه چنین می شود: نزول قرآن به خاطر اینکه آخرین کتب

@@تفسیر نمونه جلد 21 صفحه 101@@@

آسمانی است دلیلی بر نزدیکی رستاخیز است، و از قیام قیامت خبر می دهد.

ولی محتوای آیات قبل و بعد که درباره عیسی است تفسیر اول را تقویت می کند.

به هر حال به دنبال آن می فرماید: قیام قیامت قطعی است و وقوع آن نزدیک است و هرگز شک و تردید از ناحیه آن به خود راه ندهید (فلا تمترن بها).

نه از نظر عقیده، و نه از نظر عمل همچون غافلان از قیامت رفتار نکنید.

((و از من پیروی کنید که این راه مستقیم است )) (و اتبعون هذا صراط مستقیم ).

چه راهی از این مستقیمتر که شما را از آینده خطرناکی که در پیش دارید با خبر می سازد، و راه نجات از خطرات را در روز بعث به شما نشان می دهد؟

ولی شیطان می خواهد پیوسته شما را در غفلت و بی خبری نگهدارد، به هوش باشید شیطان شما را از راه خدا و از توجه به سرنوشتتان در رستاخیز باز ندارد، چرا که او دشمن آشکاری برای شما است (و لا یصدنکم الشیطان انه لکم عدو مبین ).

او عداوت و دشمنی خود را از روز نخست یکبار به هنگام وسوسه پدر و مادرتان آدم و حوا و اخراج آنها از بهشت نشان داد، و بار دیگر به هنگامی که سوگند یاد نمود که همه فرزندان آدم جز مخلصین را گمراه خواهد ساخت، چگونه در برابر چنین دشمن قسم خوردهای خاموش می نشینید، و به او اجازه می دهید که بر قلب و روح شما مسلط گردد، و با وسوسه های مداومش شما را از راه حق باز دارد؟!



@@تفسیر نمونه جلد 21 صفحه 102@@@