تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد18
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

3 - چهره سلیمان در قرآن و تورات کنونی ؟

در حالی که قرآن سلیمان را پیامبری بزرگ میخواند با علم سرشار و تقوای بسیار پیامبری که با داشتن حکومت عظیم هرگز اسیر مقام و مال نشد، و به آنها که از سوی ملکه سبا برای فریفتنش هدایای بسیار گرانبهائی آورده بودند گفت : اتمدونن بمال فما آتانی الله خیر مما آتاکم : ((آیا مرا به وسیله مال میخواهید کمک کنید؟ در حالی که آنچه خدا به من داده است از آنچه به شما داده برتر است )) (نمل - 36).

پیامبری که تمام آرزویش این بود بتواند شکر نعمتهای پروردگار را

@@تفسیر نمونه جلد 18 صفحه 48@@@

بجا آورد و قال رب اوزعنی ان اشکر نعمتک التی علی و علی والدی : ((گفت پروردگارا! مرا یاری و الهام کن تا بتوانم شکر نعمتهائی را که بر من و پدر و مادرم ارزانی داشته ای بجای آورم (نمل - 19).

رهبری که حتی اجازه نمیداد کسی آگاهانه به مورچه ای ستم کند، لذا در وادی نمل، مورچه ای صدا زد یا ایها النمل ادخلوا مساکنکم لا یحطمنکم سلیمان و جنوده و هم لا یشعرون : ای مورچگان به لانه ها بروید مبادا سلیمان و لشکریانش نا آگاهانه شما را پایمال کنند! (نمل - 18).

عبادتکاری بود که هر گاه لحظه ای به دنیا مشغول و از ذکر خدا غافل میشد در مقام جبران بر می آمد و میگفت : انی احببت حب الخیر عن ذکر ربی : افسوس که علاقه به نیکیها مرا لحظه ای از یاد خدایم به خود مشغول داشت (ص - 32).

حکیمی بود که در عین قدرت جز با منطق سخن نمیگفت، و حتی در گفتگو با پرنده ای همچون هدهد، حق و عدالت را از دست نمی داد.

حاکمی بود که معاونش آنچنان از ((علم کتاب )) سرشار بود که در یک لحظه می توانست تخت بلقیس را حاضر کند.

و قرآن او را با اوصافی همچون اواب (بسیار بازگشت کننده به سوی خدا) و نعم العبد (بنده بسیار خوب ) خوانده .

کسی که خداوند ((حکومت )) و ((علم )) را در اختیار او قرار داده بود و کسی که او را مشمول هدایت خویش فرموده بود، و کسی که یک لحظه در عمرش به خدا شرک نورزید.

ولی با این حال ببینیم تورات تحریف یافته کنونی چگونه دامان پاک این پیامبر بزرگ را آلوده به شرک و غیر آن می کند.

تورات بدترین نسبتها را در زمینه بنا کردن بتکده و ترویج از بت پرستی

@@تفسیر نمونه جلد 18 صفحه 49@@@

و عشق بیحساب به زنان و تعبیرات بسیار زننده از توصیف های عاشقانه او بیان کرده که نقل همه آن شرم آور است تنها به یک قسمت که ملایمتر به نظر میرسد قناعت می کنیم .

در کتاب اول ملوک و پادشاهان چنین میخوانیم :

و سلیمان ملک سوای دختر فرعون زنان بیگانه بسیاری را از ((مو آبیان )) و ((عمونیان )) و ((ادومیان )) و ((صیدونیان )) و ((حتیان )) دوست می داشت از امتهائی که خداوند بنی اسرائیل را فرموده بود که شما به ایشان در نیائید (و ازدواج نکنید) و ایشان به شما در نیایند که ایشان قلب شما را به خدایان خودشان مایل خواهند گردانید، و سلیمان از راه محبت به ایشان ملصق شد!

و او را هفتصد زن بانویه (عقدی ) و سیصد متعه (موقت ) بود! و ایشان قلبش را برگردانیدند، و واقع شد وقت پیری سلیمان که زنهایش قلبش را به سمت خدایان غریب برگردانیدند، و قلبش مثل قلب پدرش داود با خدایش کامل نبود! و سلیمان در عقب ((عشترون )) خدای صیدونیان و ((ملکوم )) مکروه عمونیان (بت عمونیان ) رفت، و سلیمان در نظر خداوند بدی کرد و مثل پدرش داود راه خداوند را تماما نرفت

آنگاه سلیمان مقام بلندی را به کوهی که روبروی ((اورشلیم )) است بخصوص ((کموش )) مکروه پسران عمون بنا کرد، پس خداوند به سلیمان غضبناک شد، بسبب اینکه قلبش از خداوند خدای اسرائیل که وی را دو مرتبه مرئی شد برگردانید... و خداوند به سلیمان گفت چونکه این عمل از تو صادر شد، و عهد مرا و فرائضی که به تو امر فرموده نگاه نداشتی، البته مملکت تو را از دست تو خواهم گرفت ! و به بنده ات خواهم داد! نهایت به ایام تو این را نخواهم کرد، به سبب پدرت داود، و از دست پسرت آنرا خواهم گرفت ... نهایت تمامی مملکت را از دست او (سلیمان ) نخواهم گرفت، بلکه به پاس خاطر بنده من

@@تفسیر نمونه جلد 18 صفحه 50@@@

داود که برگزیدم بجهت اینکه اوامر و فرائض مرا نگاه داشته بود! او را در تمامی روزهای عمرش سلطان خواهم نمود...).**(تورات) کتاب اول (ملوک و پادشاهان) فصل یازدهم جمله های 1 تا 34***

از مجموع این داستان دروغین تورات چنین بر می آید:

1 - سلیمان علاقه زیادی به زنان طوایف بت پرست داشت، و بر خلاف دستور خدا عده زیادی از آنان را گرفت، و کم کم به مذهب آنها تمایل پیدا کرد! و با اینکه شخص زن ندیده ای هم نبود، بلکه 700 زن عقدی و 300 زن متعه داشت ! علاقه شدید او به زنها او را از راه خدا بیرون برد! (نعوذ بالله ).

2 - سلیمان صریحا دستور ساختن بتخانه داد، و روی کوهی که در برابر اورشلیم آن مرکز مقدس اسرائیل قرار داشت، بتکده ای برای بت کموش بت معروف طایفه موابیان و بت مولک - بت مخصوص طایفه بنی عمون بنا کرد و به بت عشترون بت صیدونیان نیز علاقه خاصی پیدا کرد و همه اینها در سر پیری واقع شد!

3 - خداوند بخاطر این انحراف و گناه بزرگ مجازاتی برای او قائل شد و آن مجازات این بود که کشور او را از دستش بگیرد، ولی نه از دست خودش بلکه از دست فرزندش رحبعام ! و به او مهلت خواهد داد هر چه می خواهد سلطنت کند، اینهم بخاطر بنده خاص خدا داود پدر سلیمان بود، همان بنده خاص خدا که طبق تصریح تورات العیاذ بالله مرتکب قتل نفس و زنای محصنه و تصاحب زن افسر رشید و خدمتگزار خود گردیده بود آیا این تهمت های ناروا را کسی می تواند به ساحت مقدس ‍ مردی مانند سلیمان نسبت دهد؟!

اگر ما سلیمان را - همانطور که قرآن می گوید - پیامبر بدانیم که وضع روشن است و اگر هم او را در ردیف پادشاهان بنی اسرائیل بدانیم باز چنین نسبت هائی ممکن نیست درباره او صادق باشد.

@@تفسیر نمونه جلد 18 صفحه 51@@@

چه اینکه اگر او را پیامبر ندانیم مسلما تالی تلو پیامبر بوده، زیرا دو کتاب از کتب عهد قدیم یکی بنام ((مواعظ سلیمان - یا - حکمتهای سلیمان )) و دیگری بنام ((سرود سلیمان )) از گفته های این مرد بزرگ الهی است .

به راستی یهودیان و مسیحیان که به تورات کنونی معتقدند چه جوابی برای این سوالات دارند؟ و این رسوائیها را چگونه می پذیرند؟!