تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد15
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

اگر قرآن بر عجم نازل شده بود!...!

در این آیات نخست به یکی دیگر از بهانه های احتمالی کفار و پیشگیری از آن پرداخته و بحثی را که در آیات گذشته درباره نزول قرآن به زبان عربی مبین

@@تفسیر نمونه جلد 15 صفحه 351@@@

آمده است تکمیل می کند.

می فرماید: اگر ما این قرآن را بر بعضی از مردم عجم (غیر عرب و غیر فصیح) نازل می کردیم... (و لو نزلناه علی بعض الاعجمین).

و او این آیات را بر آنها می خواند هرگز به وی ایمان نمی آوردند (فقرأ ه علیهم ما کانوا به مؤمنین).

قبلا گفتیم واژه عربی گاه به معنی کسی می آید که از نژاد عرب باشد، و گاه به معنی کلام فصیح است، و عجمی در مقابل آن نیز دو معنی دارد: نژاد غیر عرب، و کلام غیر فصیح، و در آیه فوق هر دو معنی محتمل است، ولی بیشتر به نظر می رسد که اشاره به نژاد غیر عرب بوده باشد.

یعنی نژاد پرستی و تعصبهای قومی آنها بقدری شدید است که اگر قرآن بر فردی غیر عرب نازل می شد، امواج تعصبها مانع از پذیرش آن می گردید، تازه حالا که بر مردی شریف از خانواده اصیل عربی، و با بیانی رسا و گویا، نازل شده، و در کتب آسمانی پیشین نیز بشارت آن آمده، و علمای بنی اسرائیل نیز به آن گواهی داده اند، بسیاری از آنها ایمان نمی آورند، چه رسد اگر پیامبرشان اصلا چنین شرائطی را نداشت.

سپس برای تاکید بیشتر می افزاید: این گونه ما قرآن را در دلهای مجرمان وارد می کنیم (کذلک سلکناه فی قلوب المجرمین)

با بیانی رسا، و با زبان مردی که از میان خودشان برخاسته و به اخلاق و آهنگ سخن او آشنا هستند، و با محتوائی که تایید آن در کتب پیشین آمده است، خلاصه آن را با تمام شرائطی که پذیرش آن را سهل و آسان و مطبوع سازد به دلهای این قوم گنهکار می فرستیم، ولی این دلهای بیمار از پذیرش آن، امتناع می کنند،

@@تفسیر نمونه جلد 15 صفحه 352@@@

همانند غذای سالم و حیاتبخشی که معده ناسالم، آن را باز پس می گرداند (توجه داشته باشید که سلکناه از ماده سلوک به معنی عبور از راه است، از سوئی آمدن و از سوی دیگر خارج شدن.

لذا می فرماید: با این حال این قوم لجوج به آن ایمان نمی آورند، تا عذاب دردناک را با چشم خود ببینند (لا یؤ منون به حتی یروا العذاب الالیم).

بعضی از مفسران احتمال دیگری در تفسیر آیه گفته اند و آن اینکه: منظور از کذلک سلکناه فی قلوب المجرمین این است که ما این عصبیت و لجاجت و نفوذ ناپذیری را در دلهای مجرمان بر اثر جرم و گناهشان وارد ساختیم.

طبق این معنی آیه فوق شبیه آیه ختم الله علی قلوبهم: خداوند بر دلهای آنها مهر نهاده خواهد بود.

ولی تفسیر اول با آیات قبل و بعد هماهنگتر است، لذا جمع عظیمی از مفسران نیز آن را برگزیده اند.**در چند آیه فوق پنج ضمیر مفرد در جمله های (نزلناه)-(قراه)-(ماکانوابه)-(سلکناه)-(لایومنون به)-وارد شده که طبق تفسیر اول همه آنها به قرآن باز می گردد اما مطابق تفسیر دوم بعضی به قرآن و بعضی به تعقیب و لجاجت و حالت نفوذ ناپذیری باز میگردد و این بدون وجود قرینه مشکل است***

آری آنها ایمان نمی آورند تا عذاب الهی ناگهانی و بطور غافلگیرانه و در حالی که آنها توجه ندارند دامانشان را فرو گیرد (فیاتیهم بغتة و هم لا یشعرون).**باید توجه داشت که جمله (فیاتیهم) منصوب است و معطوف یر جمله (حتی یروا) می باشد و معنی آن را در همین رابطه باید بیان کرد***

بدون شک منظور از این عذاب الهی که آنها را ناگهانی فرو می گیرد،

@@تفسیر نمونه جلد 15 صفحه 353@@@

عذابهای دنیا و بلاهای نابود کننده و مجازات استیصال است.

لذا به دنبال آن می فرماید: در این حال آنها به خود می آیند و از گذشته ننگین خود پشیمان، و از آینده وحشتناک خویش سخت نگران می شوند و می گویند آیا به ما مهلت داده می شود تا ایمان بیاوریم و گذشته خراب خود را آباد سازیم؟! (فیقولوا هل نحن منظرون).

نکته ها: