تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد14
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

مجازات تهمت

از آنجا که در آیات گذشته مجازات شدیدی برای زن و مرد زناکار بیان شده بود و ممکن است این موضوع دستاویزی شود برای افراد مغرض و بی تقوا که از این طریق افراد پاک را مورد اتهام قرار دهند، بلا فاصله بعد از بیان مجازات شدید زناکاران، مجازات شدید تهمت زنندگان را که در صدد سوء استفاده از این حکم هستند بیان می کند، تا حیثیت و حرمت خانواده های پاکدامن از خطر اینگونه اشخاص مصون بماند، و کسی جرات تعرض به آبروی مردم پیدا نکند.

نخست می گوید: کسانی که زنان پاکدامن را متهم به عمل منفی عفت
@@تفسیر نمونه جلد 14 صفحه 370@@@
می کنند باید برای اثبات این ادعا چهار شاهد (عادل ) بیاورند، و اگر نیاورند هر یک از آنها را هشتاد تازیانه بزنید! (و الذین یرمون المحصنات ثم لم یاتوا باربعة شهداء فاجلدوهم ثمانین جلدة ).

و به دنبال این مجازات شدید، دو حکم دیگر نیز اضافه می کند:

((و هرگز شهادت آنها را نپذیرید)) (و لا تقبلوا لهم شهادة ابدا).

((و آنها فاسقانند)) (و اولئک هم الفاسقون ).

به این ترتیب نه تنها این گونه افراد را تحت مجازات شدید قرار می دهد، بلکه در دراز مدت نیز سخن و شهادتشان را از ارزش و اعتبار می اندازد، تا نتوانند حیثیت پاکان را لکه دار کنند، بعلاوه داغ فسق بر پیشانیشان می نهد و در جامعه رسوایشان می کند.

این سختگیری در مورد حفظ حیثیت مردم پاکدامن، منحصر به اینجا نیست در بسیاری از تعلیمات اسلام منعکس است، و همگی از ارزش فوق العاده ای که اسلام برای حیثیت زن و مرد با ایمان و پاکدامن قائل شده است حکایت می کند.

در حدیثی از امام صادق (علیه السلام ) می خوانیم : اذا تهم المؤمن اخاه انماث الایمان من قلبه کما ینماث الملح فی الماء: ((هنگامی که مسلمانی برادر مسلمانش را به چیزی که در او نیست متهم سازد ایمان در قلب او ذوب می شود، همانند نمک در آب ))!.**اصول کافی ج 2 صفحه 269 باب التهمة و سوء الظن.***

ولی از آنجا که اسلام هرگز راه بازگشت را بر کسی نمی بندد، بلکه در هر فرصتی آلودگان را تشویق به پاکسازی خویش و جبران اشتباهات گذشته می کند، در آیه بعد می گوید : مگر کسانی که بعدا از این عمل توبه کنند و به اصلاح و جبران پردازند که خداوند آنها را مشمول عفو و بخشش خود قرار
@@تفسیر نمونه جلد 14 صفحه 371@@@
می دهد، خدا غفور و رحیم است (الا الذین تابوا من بعد ذلک و اصلحوا فان الله غفور رحیم ).

در اینکه این استثناء تنها از جمله ((اولئک هم الفاسقون )) است و یا به جمله و ((لا تقبلوا لهم شهادة ابدا)) نیز باز می گردد، در میان مفسران و دانشمندان گفتگو است، اگر به هر دو جمله باز گردد نتیجه اش این است که به وسیله توبه هم شهادت آنها در آینده مقبول است، و هم حکم فسق در تمام زمینه ها و احکام اسلامی از آنها بر داشته می شود.

اما اگر تنها به جمله اخیر باز گردد، حکم فسق در سایر احکام از آنها برداشته خواهد شد، ولی شهادتشان تا پایان عمر بی اعتبار است .

البته طبق قواعدی که در اصول فقه پذیرفته شده استثناهائی که بعد از دو یا چند جمله می آیند به جمله آخر می خورد مگر اینکه قرائنی در دست باشد که جمله های قبل نیز مشمول استثناء است، و اتفاقا در محل بحث چنین قرینه ای موجود است، زیرا هنگامی که بوسیله توبه حکم فسق برداشته شود دلیلی ندارد که شهادت پذیرفته نشود، چرا که عدم قبول شهادت به خاطر فسق است، کسی که توبه کرده و مجددا تحصیل ملکه عدالت را نموده از آن بر کنار می باشد.

در روایات متعددی که از منابع اهلبیت (علیهمالسلام ) رسیده نیز روی این معنی تاءکید شده است، تا آنجا که امام صادق (علیه السلام ) بعد از تصریح به قبول شهادت چنین افرادی که توبه کرده اند از شخص سؤال کننده می پرسد: ((فقهائی که نزد شما هستند چه می گویند))؟

عرض می کند: آنها می گویند: توبه اش میان خودش و خدا پذیرفته می شود اما شهادتش تا ابد قبول نخواهد شد!

امام می فرماید: بئس ما قالوا کان ابی یقول اذا تاب و لم یعلم منه الاخیر جازت شهادته : ((آنها بسیار بد سخنی گفتند، پدرم می فرمود: هنگامی که توبه
@@تفسیر نمونه جلد 14 صفحه 372@@@
کند و جز خیر از او دیده نشود شهادتش پذیرفته خواهد شد)).**وسائل الشیعه ج 18 کتاب الشهادات باب 36 صفحه 282.***

احادیث متعدد دیگری نیز در این باب در همین موضوع آمده، تنها یک حدیث مخالف دارد که آن نیز قابل حمل بر تقیه است .

ذکر این نکته نیز لازم است که کلمه ((ابدا)) در جمله ((لا تقبلوا لهم شهادة ابدا)) دلیل بر عمومیت حکم است، و می دانیم هر عموم قابل استثناء می باشد (مخصوصا استثنای متصل ) بنابراین تصور اینکه تعبیر ((ابدا)) مانع از تاءثیر توبه خواهد بود اشتباه محض است .

نکته ها: