تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد14
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

همگی امت واحدید

در آیات پیشین سخن از سرگذشت پیامبران و امتهایشان بود، در نخستین
@@تفسیر نمونه جلد 14 صفحه 255@@@
آیه مورد بحث همه را مخاطب ساخته چنین می گوید: ((ای پیامبران ! از غذاهای پاکیزه و طیب تغذیه کنید و عمل صالح بجا آورید که من به آنچه شما عمل می کنید آگاهم )) (یا ایها الرسل کلوا من الطیبات و اعملوا صالحا انی بما تعملون علیم ).

فرق میان شما و دیگر انسانها این نیست که شما صفات بشری همانند نیاز به تغذیه ندارید، تفاوت این است که شما حتی تغذیه را نیز به عنوان یک وسیله تکامل پذیرفته اید و به همین دلیل برنامه شما خوردن از طیبات و پاکیزه ها است در حالی که مردمی که خوردن را هدف نهائی خود قرار داده اند به هیچ وجه مقید به این برنامه نیستند، به دنبال چیزی می روند که هوس حیوانی آنها را اشباع کند خواه خبیث باشد یا طیب .

و با توجه به اینکه نوع تغذیه در روحیات انسان مسلما مؤثر است و غذاهای مختلف، آثار اخلاقی متفاوتی دارد ارتباط این دو جمله روشن می شود که می فرماید: ((از غذاهای پاکیزه بخورید)) و ((عمل صالح انجام دهید)).

در روایات اسلامی نیز می خوانیم خوردن غذای حرام جلو استجابت دعای انسان را می گیرید، حدیث معروفی که از پیامبر اسلام (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) نقل شده شاهد این مدعی است : مردی خدمتش عرض کرد دوست دارم دعایم مستجاب شود، فرمود: طهر ماکلتک و لا تدخل بطنک الحرام : ((غذای خود را پاک کن، و از هر گونه غذای حرام بپرهیز))!.**(وسائل الشیعه) جلد چهارم ابواب الدعا باب 67 حدیث 4.*****در جلد اول تفسیر نمونه ذیل آیه 186 سوره بقره مشروحا در این زمینه بحث کرده ایم.***

ذکر این نکته نیز لازم است که جمله انی بما تعملون علیم (من از آنچه انجام می دهید آگاهم ) خود دلیل مستقلی برای انجام عمل صالح است، چرا که وقتی انسان بداند کسی همواره ناظر عمل او است که چیزی بر او مخفی نمی شود
@@تفسیر نمونه جلد 14 صفحه 256@@@
و حساب اعمال او را دقیقا نگاه می دارد، بدون شک این توجه در اصلاح عمل او مؤثر است .

و از این گذشته تعبیرات آیه فوق از طریق برانگیختن حس شکرگزاری انسان در برابر نعمتهای پاکیزه ای که نصیب او شده نیز روی اعمال انسان مؤثر است .

به این ترتیب در این آیه از سه جهت برای انجام عمل صالح کمک گرفته شده است : از جهت تاءثیر غذای پاک بر صفای قلب، و از جهت تحریک حس شکر - گزاری، و از جهت توجه دادن به اینکه خدا شاهد و ناظر اعمال آدمی است .

و اما واژه ((طیب )) چنانکه قبلا هم گفته ایم به معنی هر چیز پاک و پاکیزه در مقابل ((خبیث )) (ناپاک ) است، راغب در مفردات می گوید: ((طیب )) در اصل به معنی هر امر لذتبخش است خواه حواس انسان از آن لذت ببرد و یا روح و جان انسان، ولی در شرع به معنی چیزی است که پاک و حلال باشد.

به هر حال بسیاری از بحثهای قرآن پیرامون طیب و طیبات دور می زند:

- به پیامبران دستور می دهد تنها از غذای طیب تغذیه کنند.

- نه تنها به پیامبران، به همه مؤمنان خطاب می کند: یا ایها الذین آمنوا کلوا من طیبات ما رزقناکم، ((ای کسانی که ایمان آوردید از طیباتی که به شما روزی داده ایم بخورید)) (بقره - 172).

- اعمال و سخنانی به مقام قرب او راه مییابند که طیب و پاک باشند الیه یصعد الکلم الطیب و العمل الصالح یرفعه : ((کلمات طیب به مقام قرب او صعود می کند و عمل صالح را بالا می برد)) (فاطر - 10).

- و نیز یکی از افتخارات بزرگی که خداوند به انسان داده، و به عنوان یکی از نشانه های برتری او بر سایر موجودات می شمرد استفاده از طیبات است و لقد کرمنا بنی آدم و حملناهم فی البر و البحر و رزقناهم من الطیبات
@@تفسیر نمونه جلد 14 صفحه 257@@@
و فضلناهم علی کثیر ممن خلقنا تفضیلا: ((ما فرزندان آدم را اکرام کردیم و بزرگ داشتیم، و آنها را در خشکی و دریا بر مرکبهائی حمل نمودیم، و از روزیهای طیب و پاکیزه به آنها بخشیدیم و بر بسیاری از مخلوقات خود فضیلت دادیم )) (اسراء - 70).

در یک حدیث کوتاه و پر معنی از پیامبر گرامی اسلام (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) نیز این حقیقت بازگو شده است فرمود: یا ایها الناس ! ان الله طیب لا یقبل الا طیبا: ای مردم ! خداوند پاک و پاکیزه است و جز عمل پاک و پاکیزه چیزی را قبول نمی کند)).**تفسیر قرطبی جلد هفتم صفحه 4519 (ذیل آیه مورد بحث).***

سپس آیه بعد همه پیامبران و پیروان آنها را به توحید و تقوی دعوت کرده چنین می گوید: ((همه شما امت واحدی هستید)) (و تفاوتهای میان شما و همچنین پیامبرانتان هرگز دلیل بر دوگانگی و چند گانگی نیست ) (و ان هذه امتکم امة واحدة ).

((و من پروردگار شما هستم، از مخالفت فرمان من بپرهیزید)) (و انا ربکم فاتقون ).

به این ترتیب، آیه فوق به وحدت و یگانگی جامعه انسانی، و حذف هر گونه تبعیض و جدائی دعوت می کند، همانگونه که او پروردگار واحد است انسانها نیز امت واحد هستند.

به همین دلیل باید از یک برنامه پیروی کنند همانگونه که پیامبرانشان نیز به آئین واحدی دعوت می کردند که اصول و اساس آن همه جا یکی بود: توحید و شناسائی حق، توجه به معاد و زندگی تکاملی بشر و استفاده از طیبات و انجام اعمال صالح، و حمایت از عدالت و اصول انسانی .

بعضی از مفسران ((امت )) را در اینجا به معنی دین و آئین می دانند،
@@تفسیر نمونه جلد 14 صفحه 258@@@
نه به معنی جمعیت و جماعت، در حالی که ضمیر جمع در جمله ((اناربکم )) شاهد بر آن است که منظور از امت همان جماعت انسانها است .

و لذا در تمام مواردی که کلمه امت در قرآن مجید به کار رفته همین معنی جمعیت و گروه از آن اراده شده است، مگر در بعضی از موارد استثنائی که تواءم با قرینه خاصی بوده و امت مجازا به معنی مذهب به کار رفته است، مانند انا وجدنا آبائنا علی امة و انا علی آثار هم مقتدون . ((ما پدران خود را بر مذهبی یافتیم و از آنها پیروی می کنیم )) (زخرف - 23 ).

قابل توجه اینکه مضمون همین آیه با تفاوت مختصری در سوره انبیاء آیه 92 آمده است (ان هذه امتکم امة واحدة و انا ربکم فاعبدون ) در حالی که قبل از آن شرح حال بسیاری از انبیاء بیان شده است و در واقع ((هذه )) اشاره به امتهای انبیای پیشین است که همه از دیدگاه فرمان الهی امت واحده بودند و همگی به دنبال یک هدف در حرکت .

آیه بعد - به دنبال دعوتی که به وحدت و یگانگی در آیه قبل شد - انسانها را از پراکندگی و اختلاف با این عبارت بر حذر می دارد: ((اما آنها کارهای خود را به پراکندگی کشاندند و هر گروهی به راهی رفتند)) (فتقطعوا امرهم بینهم زبرا).

و عجب اینکه ((هر یک از این احزاب و گروهها به آنچه نزد خود دارند خوشحالند)) و از دیگران بیزار (کل حزب بما لدیهم فرحون ).

((زبر)) جمع زبرة (بر وزن لقمه ) به معنی قسمتی از موی پشت سر حیوان است که آن را جمع و از بقیه جدا کنند، سپس این واژه به هر چیزی که مجزا از دیگری شود اطلاق شده است، بنابراین جمله ((فتقطعوا امرهم بینهم زبرا)) اشاره به تجزیه امتها به گروههای مختلف است .
@@تفسیر نمونه جلد 14 صفحه 259@@@
بعضی نیز احتمال داده اند: ((زبر)) جمع ((زبور)) به معنی کتاب بوده باشد، یعنی هر یک از آنها دنباله رو کتابی از کتب آسمانی شدند، و بقیه کتب الهی را نفی کردند، در حالی که همه از مبدء واحدی سرچشمه گرفته بود.

ولی جمله ((کل حزب بما لدیهم فرحون )) تفسیر اول را تقویت می کند چرا که از احزاب مختلف و تعصب هر یک از آنها بر گفته های خویش سخن می گوید.

به هر حال آیه فوق یک حقیقت مهم روانی و اجتماعی را بازگو می کند و آن تعصب جاهلانه احزاب و گروهها است که هر یک راه و آئینی را برای خود برگزیده، و دریچه های مغز خود را به روی هر سخن دیگری بسته اند، و اجازه نمی دهند شعاع تازه ای به مغز آنها بتابد، نسیمی به روحشان بوزد و حقیقتی را بر آنها روشن سازد!.

این حالت که از خود خواهی و حب ذات افراطی و خود بینی و خودپسندی سرچشمه می گیرید بزرگترین دشمن تبیین حقایق و رسیدن به اتحاد و وحدت امتها است .

این خوشحال بودن به راه و رسم خویشتن و احساس تنفر و بیگانگی از هر چه غیر آن است گاه به جائی می رسد که اگر انسان سخنی بر خلاف راه و رسم خویش بشنود انگشت در گوش می گذارد و جامه بر سر میکشد و پا به فرار می نهد مبادا حقیقتی بر خلاف آنچه با آن خو گرفته بر او روشن شود، آنچنان که قرآن درباره مشرکان عصر نوح (علیه السلام ) بیان می کند و انی کلما دعوتهم لتغفر لهم جعلوا اصابعهم فی آذانهم و استغشوا ثیابهم و اصروا و استکبروا استکبارا:

((بار الها هر زمان که من از اینها دعوت کردم که به سوی تو آیند و گناهانشان را ببخشی، انگشتها بر گوش نهادند و جامه بر خود پیچیدند و در راه غلطشان اصرار ورزیدند و به شدت در برابر حق استکبار کردند)) (نوح - 7).
@@تفسیر نمونه جلد 14 صفحه 260@@@
و تا به این حالت پایان داده نشود راه وصول به حق برای انسان ممکن نیست و هر کس بر طریقه خود اصرار می ورزد و لجاجت می کند.

لذا در آخرین آیه مورد بحث می گوید: ((اکنون که چنین است بگذار آنها در جهل و گمراهی و غفلت و سرگردانیشان فرو روند تا مرگشان فرا رسد و یا گرفتار عذاب الهی شوند که این قبیل افراد سرنوشتی غیر از این ندارند (فذرهم فی غمرتهم حتی حین ).

کلمه ((حین )) ممکن است اشاره به وقت مرگ یا وقت نزول عذاب و یا هر دو باشد.

واژه ((غمرة )) (بر وزن ضربه ) در اصل از ((غمر)) به معنی از بین بردن اثر چیزی است، سپس به آب زیادی که مسیر خود را می شوید و پیش می رود ((غمر)) و ((غامر)) گفته شده و بعد از آن به جهل و نادانی و گرفتاریهائی که انسان را در خود فرو می برد نیز اطلاق گردیده است، و در آیه مورد بحث به معنی غفلت و سرگردانی و جهل و گمراهی است .
@@تفسیر نمونه جلد 14 صفحه 261@@@