تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد14
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

اقوام سرکش یکی بعد از دیگری هلاک شدند

پس از پایان داستان قوم ثمود، قرآن در آیات مورد بحث اشاره به اقوام دیگری که بعد از آنها و قبل از موسی (علیه السلام ) روی کار آمدند کرده، می گوید: ((بعد از آنان جمعیتهای دیگری را روی کار آوردیم )) (ثم انشانا من بعدهم قرونا آخرین ).
@@تفسیر نمونه جلد 14 صفحه 244@@@
چرا که این قانون و سنت خداوند بزرگ است که فیض خود را قطع نمی کند و اگر گروهی مانعی بر سر راه تکامل نوع بشر شدند آنها را کنار زده و این قافله را در مسیرش همچنان پیش می برد.

اما این اقوام و طوائف گوناگون هر کدام دارای زمان و اجل معینی بودند و ((هیچ امتی از اجل خود پیشی نمی گیرند و از آن عقب نمی افتند)) (ما تسبق من امة اجلها و ما یستاخرون ).

بلکه هنگامی که فرمان قطعی پایان حیات آنها صادر می شد از میان می رفتند، نه یک لحظه زودتر و نه دیرتر.

((اجل )) به معنی عمر و مدت چیزی است، و گاه به نقطه پایان و انتها نیز اجل گفته می شود، مثل اینکه می گوئیم : اجل فلان بدهی فلان زمان است (یعنی سر رسید آن ).

البته ((اجل )) همانگونه که قبلا هم گفته ایم دو گونه است : ((حتمی )) و ((مشروط یا معلق )).

اجل حتمی زمان پایان قطعی عمر شخص یا قوم یا چیزی است که هیچگونه دگرگونی در آن امکان ندارد، ولی اجل مشروط یا معلق زمانی است که با دگرگون شدن شرائط و موانع ممکن است کم و زیاد بشود، قبلا در این زمینه بقدر کافی صحبت کرده ایم .**شرح بیشتر در این زمینه را در جلد پنجم تفسیر نمونه صفحه 148 به بعد (ذیل آیه 2 سوره انعام) مطالعه فرمائید.***

به هر حال روشن است که آیه فوق به اجل حتمی اشاره می کند.

آیه بعد ناظر به این حقیقت است که دعوت پیامبران در طول تاریخ هیچگاه
@@تفسیر نمونه جلد 14 صفحه 245@@@
قطع نشده، می فرماید: ((ما سپس رسولان خود را یکی بعد از دیگری فرستادیم )) (ثم ارسلنا رسلنا تترا).

((تترا)) از ماده ((وتر)) به معنی پی در پی در آمدن است، و تواتر اخبار به معنی خبرهائی است که یکی بعد از دیگری می رسد و از مجموعه آنها انسان یقین پیدا می کند، این ماده در اصل از ((وتر)) به معنی ((زه کمان )) گرفته شده است چرا که زه به کمان چسبیده و پشت سر آن قرار گرفته است و دو سر کمان را به هم نزدیک می کند، (از نظر ساختمان کلمه، ((تترا)) در اصل ((وترا)) بوده که واو آن تبدیل به ((ت )) شده ).

به هر حال این معلمان آسمانی یکی پس از دیگری می آمدند و می رفتند، ولی اقوام سرکش همچنان بر کفر و انکار خود باقی بودند، به طوری که ((هر زمان رسولی برای هدایت امتی می آمد او را تکذیب می کردند)) (کلما جاء امة رسولها کذبوه ).

هنگامی که این کفر و تکذیب از حد گذشت و بقدر کافی اتمام حجت شد ((ما این امتهای سرکش را یکی بعد از دیگری هلاک نمودیم و از صفحه روزگار محوشان کردیم )) (فاتبعنا بعضهم بعضا).

آنچنان نابود شدند که تنها گفتگوئی از آنها در میان مردم باقی ماند آری ((ما آنها را احادیثی قرار دادیم )) (و جعلناهم احادیث ).

اشاره به اینکه گاه امتی منقرض می شود اما نفرات و آثار چشمگیری از آنها در گوشه و کنار به صورت پراکنده باقی می ماند، ولی گاه چنان نابود می شود که جز اسمی از آنها بر صفحات تاریخ یا در گفتگوهای مردم باقی نمی ماند و این امتهای سرکش و طغیانگر از دسته دوم بودند.**(احادیث) جمع (حدیث) است و تفسیرش همان است که در بالا گفتیم، ولی بعضی احتمال داده اند که جمع (احدوثه) باشد که به معنی اخبار عجیبی است که مردم پیرامون آن با یکدیگر گفتگو می کنند (تفسیر فخر رازی ذیل آیه مورد بحث).***

@@تفسیر نمونه جلد 14 صفحه 246@@@
و در پایان آیه، همچون آیات پیشین می گوید: ((دور باد از رحمت خدا قومی که ایمان نمی آورند)) (فبعدا لقوم لا یؤمنون ).

آری این سرنوشتهای دردناک نتیجه بی ایمانی آنها بود، و به همین دلیل مخصوص آنها نیست، هر گروه بی ایمان و سرکش و ستمگر خواه ناخواه به چنین سرنوشتی گرفتار می شود، چنان نابود می گردد که تنها نامی از او در صفحات تاریخ و گفتگوها باقی می ماند.

آنها نه تنها در این دنیا دور از رحمت خدا بودند که در سرای دیگر نیز از رحمت الهی دورند، چرا که تعبیر آیه، مطلق است و همه را شامل می شود.

@@تفسیر نمونه جلد 14 صفحه 247@@@