تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد14
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

دعوت عام برای حج !

به تناسب بحثی که در آیه گذشته پیرامون مسجدالحرام و زائران خانه خدا آمد در آیات مورد بحث نخست به تاریخچه بنای کعبه به دست ابراهیم خلیل (علیه السلام ) و سپس مساءله وجوب حج، و فلسفه آن، و بخشی از احکام این عبادت بزرگ اشاره می کند، و یا به تعبیر دیگر آیه گذشته مقدمه ای بود برای بحثهای گوناگون این آیات .

ابتدا از داستان تجدید بنای کعبه شروع کرده، می گوید: به خاطر بیاور زمانی را که محل خانه کعبه را برای ابراهیم آماده ساختیم تا در آن مکان اقدام به بنای خانه کعبه کند (و اذ بواءنا لابراهیم مکان البیت ).

((بواء)) در اصل از ماده ((بواء)) به معنی مساوات اجزای یک مکان و مسطح بودن آن است، سپس به هر گونه آماده ساختن مکان اطلاق شده است .

منظور از این جمله در آیه فوق - طبق روایات مفسران - این است که خداوند مکان خانه کعبه را که در زمان آدم ساخته شده بود و در طوفان نوح ویران و آثارش ‍ محو گشته بود به ابراهیم (علیه السلام ) نشان داد، طوفانی وزید و خاکها را به عقب برد و پایه های خانه آشکار گشت، یا قطعه ابری آمد و در آنجا سایه افکند، و یا به هر وسیله دیگر خداوند محل اصلی خانه را برای ابراهیم معلوم و آماده ساخت، و او با همیاری فرزندش اسماعیل آن را تجدید بنا نمود.**پیرامون چگونگی بنای خانه کعبه ذیل آیه 127 سوره بقره (جلد اول تفسیر نمونه) و همچنین در جلد سوم ذیل آیه 96 سوره آل عمران مشروحا بحث کرده ایم.***
@@تفسیر نمونه جلد 14 صفحه 68@@@
سپس اضافه می کند هنگامی که خانه آماده شد به ابراهیم خطاب کردیم : این خانه را کانون توحید کن، و (( چیزی را شریک من قرار مده، و خانه ام را برای طواف کنندگان و قیام کنندگان و رکوع کنندگان و سجود کنندگان پاک کن )) (ان لا تشرک بی شیئا و طهر بیتی للطائفین و القائمین و الرکع السجود).**در آیه فوق جمله ای در تقدیر است که بسیاری از مفسران به آن اشاره کرده اند و آن جمله (اوحینا) است.***

در حقیقت ابراهیم (علیه السلام ) ماءمور بود خانه کعبه و اطراف آن را از هر گونه آلودگی ظاهری و معنوی و هر گونه بت و مظاهر شرک پاک و پاکیزه دارد، تا بندگان خدا در این مکان پاک جز به خدا نیندیشند، و مهمترین عبادت این سرزمین را که طواف و نماز است در محیطی پیراسته از هرگونه آلودگی انجام دهند.

از میان ارکان نماز در آیه فوق به سه رکن عمده که ((قیام )) و ((رکوع )) و ((سجود)) است به ترتیب اشاره شده، چرا که بقیه در شعاع آن قرار دارد هر چند جمعی از مفسران ((قائمین )) را در اینجا به معنی ((مقیمین در مکه )) تفسیر کرده اند ولی با توجه به مساءله طواف و رکوع و سجود که قبل و بعد از آن آمده است شک نیست که قیام در اینجا به معنی قیام نماز است و این معنی را بسیاری از مفسران شیعه و اهل تسنن برگزیده یا به عنوان یک تفسیر نقل کرده اند.**تفسیر المیزان، تفسیر فی ظلال، تفسیر تبیان، تفسیر مجمع البیان و تفسیر کبیر فخر رازی ذیل آیه مورد بحث.***

ضمنا باید توجه داشت که ((رکع )) جمع ((راکع )) (رکوع کننده ) و ((سجود)) جمع ((ساجد)) (سجده کننده ) می باشد و اینکه در میان این دو (الرکع السجود) واو عطف نیامده، بلکه به صورت توصیف ذکر شده به خاطر نزدیکی این دو عبارت به یکدیگر است .
@@تفسیر نمونه جلد 14 صفحه 69@@@
بعد از آماده شدن خانه کعبه برای عبادت کنندگان، خدا به ابراهیم (علیه السلام ) دستور می دهد: در میان مردم برای حج اعلام کن تا پیاده و سوار بر مرکبهای لاغر، از هر راه دور قصد خانه خدا کنند (و اذن فی الناس بالحج یاتوک رجالا و علی کل ضامر یاتین من کل فج عمیق ).

((اذن )) از ماده اذان به معنی اعلام و ((رجال )) جمع ((راجل )) به معنی ((پیاده ))، و ((ضامر)) به معنی حیوان لاغر، و ((فج )) در اصل به معنی فاصله میان دو کوه و سپس به جاده های وسیع اطلاق شده و ((عمیق )) در اینجا به معنی دور است .

در روایتی که در تفسیر ((علی بن ابراهیم )) آمده می خوانیم : ((هنگامی که ابراهیم چنین دستوری را دریافت داشت عرض کرد خداوندا، صدای من به گوش ‍ مردم نمی رسد، اما خدا به او فرمود: علیک الاذان و علی البلاغ !:((تو اعلام کن و من به گوش آنها می رسانم ))!

((ابراهیم )) بر محل ((مقام )) بر آمد، و انگشت در گوش گذارد و رو به سوی شرق و غرب کرد و صدا زد و گفت : ایها الناس کتب علیکم الحج الی البیت العتیق فاجیبوا ربکم : ((ای مردم حج خانه کعبه بر شما نوشته شده، دعوت پروردگارتان را اجابت کنید.

و خداوند صدای او را به گوش همگان حتی کسانی که در پشت پدران و رحم مادران بودند رسانید، و آنها در پاسخ گفتند: لبیک اللهم لبیک !... و تمام کسانی که از آن روز تا روز قیامت در مراسم شرکت می کنند از کسانی هستند که در آن روز دعوت ابراهیم را اجابت کردند)).**نقل با تلخیص از تفسیر (علی بن ابراهیم) طبق نقل نور الثقلین ج 3 ص 488 (آلوسی) نیز در (روح المعانی) و فخر رازی در تفسیر کبیر ذیل آیه مورد بحث، نظیر آن را با کمی تفاوت نقل کرده است.***
@@تفسیر نمونه جلد 14 صفحه 70@@@
و اگر حجاج پیاده را مقدم بر سواره ذکر کرده به خاطر این است که مقام آنها در پیشگاه خدا افضل است چرا که رنج این سفر را بیشتر تحمل می کنند، و به همین دلیل در روایتی از پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) می خوانیم : کسی که پیاده حج می کند در هر گام هفتصد حسنه دارد در حالی که سواره ها در هر گام هفتاد حسنه دارند.**تفسیر (روح المعانی) و (مجمع البیان) و (فخر رازی).***

و یا به خاطر این است که اهمیت زیارت خانه خدا را مشخص کند که باید با استفاده از هر گونه امکانات به سوی او آیند و همیشه در انتظار مرکب سواری ننشینند.

تعبیر به ((ضامر)) (حیوان لاغر) اشاره به این است که این راه، راهی است که حیوانات را لاغر می کند چرا که از بیابانهای سوزان و خشک و بی آب و علف می گذرد و هشداری است برای تحمل مشکلات این راه .

و یا اینکه حیواناتی را انتخاب کنند، ورزیده و چابک و پر تحمل، حیواناتی که در میدان تمرین، لاغر شده و عضلاتی صفت و محکم دارند که در اینگونه راهها حیوانات پرواری به کار نمی آید (و انسانهای پرورش یافته در ناز و نعمت نیز مرد این راه نیستند).

تعبیر به ((من کل فج عمیق )) اشاره به این است که نه فقط از راههای نزدیک بلکه از راههای دور نیز باید به سوی این مقصد حرکت کنند (کلمه ((کل )) در اینجا به معنی استقراء و فراگیری نیست بلکه به معنی کثرت است ).

مفسر معروف ((ابوالفتوح رازی )) در ذیل این آیه سرگذشت جالبی را از مردی به نام ابوالقاسم بشر بن محمد نقل می کند که می گوید: در حال طواف پیر مردی را دیدم در نهایت ضعف و ناتوانی که آثار رنج سفر در چهره او نمایان بود و عصا به دست گرفته طواف می کرد، نزدیک او رفتم و از او پرسیدم از کجا
@@تفسیر نمونه جلد 14 صفحه 71@@@
می آئی ؟ گفت : از راهی بسیار دور و پنج سال است که راه سپرده ام تا به اینجا رسیده ام ! از رنج سفر، پیر و ناتوان شده ام، گفتم به خدا سوگند این مشقتی بزرگ و در عین حال اطاعتی نیکو و محبتی صادقانه در پیشگاه حق است .

از شنیدن این سخن شاد شد و لبخندی بر روی من زد و این دو بیت را قرائت کرد:

زر من هویت و ان شطت بک الدار - و حال من دونه حجب و استار!

لا یمنعنک بعد من زیارته - ان المحب لمن یهواه زوار!

((آنکس را که دل به او بستهای زیارت کن، هر چند خانه تو دور افتاده باشد و حجابها و پرده ها میان تو و او جدائی بیفکند.

دوری راه هرگز نباید مانع تو از زیارتش گردد چرا که دوست و عاشق به هر حال باید به زیارت محبوبش رود))! آری جاذبه خانه خدا آنقدر زیاد است که دلهای سرشار از ایمان را از تمام نقاط دور و نزدیک به سوی خود جلب و جذب می کند، پیر و جوان، کوچک و بزرگ، از هر نژاد و قبیله از راه دور و نزدیک لبیک گویان، عاشقانه به سوی او می آیند تا جلوه های ذات پاک خدا را در آن سرزمین مقدس با چشم جان تماشا کنند و رحمت بی دریغش را در روح خود لمس نمایند.**عالم و دانشمند ارجمند (مرحوم شعرانی) می گوید: برای کسانی که از آندلس یا مراکش یا نقاط دور دست چین؛ یا اقیانوسیه به سوی مکه می آیند چنین مدت طولانی با توجه به وسائل آن روز و ناامنی راهها که گاه چندین ماه آنها را متوقف می ساخت، عجیب نیست (علاوه بر این گاهی بعضی از عاشقان بیقرار خانه خدا در وسط راه اموالشان به وسیله سارقان از بین می رفت و ناچار بودند مدتی بمانند و کار کنند و وسائل ادامه راه را فراهم سازند).***

در آیه بعد در یک عبارت بسیار فشرده و پر معنی به فلسفه های مختلف حج پرداخته، می فرماید: آنها به این سرزمین مقدس بیایند ((تا منافع خویش را با چشم
@@تفسیر نمونه جلد 14 صفحه 72@@@
خود ببیند)) (لیشهدوا منافع لهم ).

مفسران در تفسیر کلمه منافع در اینجا سخن بسیار گفته اند، ولی کاملا روشن است که هیچگونه محدودیتی در این لفظ نیست تمام منافع و برکات معنوی و نتائج مادی، فوائد فردی و اجتماعی، فلسفه های سیاسی و اقتصادی و اخلاقی را همه شامل می شود.

آری باید مسلمانان از همه نقاط جهان از میان تمام قشرها به آنجا رو آورند تا شاهد و ناظر این منافع باشند، چه تعبیر زیبائی ؟ شاهد و ناظر باشند، و آنچه را با گوش شنیده اند با چشم ببینند!.

لذا در کتاب کافی از امام صادق (علیه السلام ) می خوانیم ربیع بن خثیم از امام، تفسیر این کلمه را خواست، امام در پاسخ فرمود: ((منافع )) دنیا و ((منافع )) آخرت را هر دو در بر می گیرید.**کتاب کافی به نقل تفسیر نور الثقلین جلد 3 صفحه 488.***

به خواست خدا در نکات آیه از این منافع گوناگون بطور مشروح سخن خواهیم گفت سپس اضافه می کند: ((و آنها بیایند و قربانی کنند و نام خدا را در ایام معینی بر چهار پایانی که به آنها روزی داده است (به هنگام ذبح ) ببرند))

(و یذکروا اسم الله فی ایام معلومات علی ما رزقهم من بهیمة الانعام ).

از آنجا که توجه اصلی در مراسم حج به جنبه هائی است که با خدا ارتباط پیدا می کند و روح این عبادت بزرگ را منعکس می سازد در آیه فوق از مراسم قربانی، تنها مساءله بردن نام خدا را که یکی از شرائط است بیان می کند، اشاره به اینکه آنها به هنگام ذبح قربانی تمام توجهشان به خدا و قبول در گاه او است و استفاده از گوشت آن تحت الشعاع آن قرار دارد.

قربانی کردن حیوانات در حقیقت رمزی است برای آمادگی برای قربانی شدن در راه خدا، همانگونه که در سرگذشت ابراهیم (علیه السلام ) و اسماعیل (علیه السلام ) و قربانی
@@تفسیر نمونه جلد 14 صفحه 73@@@
او آمده است، آنها با این عمل اعلام می کنند که در راه او آماده هر گونه ایثارند حتی بذل جان .

به هر حال قرآن با این گفتار برنامه شرک آلود بت پرستان را نفی می کند که به هنگام قربانی نام بتها را می بردند، و این مراسم توحیدی را به شرک آلوده می ساختند.

و در پایان آیه می فرماید: ((از گوشت حیوانات قربانی، هم خودتان بخورید و هم بینوایان فقیر را اطعام نمائید)) (فکلوا منها و اطعموا البائس الفقیر).

این احتمال در تفسیر آیه نیز وجود دارد که منظور از بردن نام خدا در ((ایام معلومات )) تکبیر و حمد و ثنای الهی در این ایام است به خاطر نعمتهای بی پایانش، مخصوصا به خاطر چهار پایانی که روزی انسانها کرده که از تمام اجزای بدن آنها در زندگی خود بهره می گیرند.**مطابق تفسیر اول (بردن نام خدا به هنگام ذبح کردن قربانی) (علی) به معنی استعلاء است، و مطابق تفسیر دوم (منظور ذکر مطلق در این ایام است) (علی) به معنی (برای) می باشد و میان این دو تفسیر فرق بسیاری است که در نکات به آن اشاره خواهد شد.***

نکته ها: