تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد13
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

شمهای از داستان پیامبران

از این آیات به بعد فرازهائی از زندگانی پیامبران که آمیخته با نکات بسیار آموزندهای است بیان شده، که بحثهای گذشته را در زمینه نبوت پیامبر اسلام (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) و درگیری او با مخالفان، با توجه به اصول مشترکی که حاکم
@@تفسیر نمونه جلد 13 صفحه 423@@@
بر آنها است، روشن تر می سازد.

در نخستین آیه می فرماید: ((ما به موسی و هارون ((فرقان ))، وسیله تشخیص حق از باطل بخشیدیم، و نور و یادآوری برای پرهیزکاران )) (و لقد آتینا موسی و هارون الفرقان و ضیاء و ذکرا للمتقین ).

((فرقان )) در اصل به معنی چیزی است که حق را از باطل جدا می کند و وسیله شناسائی این دو است، در اینکه منظور از آن در اینجا چیست تفسیرهای متعددی ذکر کرده اند:

بعضی آن را به معنی تورات .

و بعضی شکافته شدن دریا برای بنی اسرائیل که نشانه روشنی از عظمت حق و حقانیت موسی بود دانسته اند.

در حالی که بعضی اشاره به سایر معجزات و دلائلی که در اختیار موسی و هارون بود، می دانند.

ولی این تفسیرها هیچگونه با هم منافاتی ندارند، چرا که ممکن است فرقان هم اشاره به ((تورات )) و هم اشاره به ((سایر معجزات و دلائل )) موسی ( علیه السلام ) باشد.

در سایر آیات، نیز ((فرقان )) گاهی به خود ((قرآن )) اطلاق شده، مانند تبارک الذی نزل الفرقان علی عبده لیکون للعالمین نذیرا: ((بزرگ و پر برکت است خدائی که فرقان را بر بندهاش نازل کرد تا جهانیان را انذار کند)) (سوره فرقان - آیه 1).

و گاه به پیروزیهای معجزآسائی که نصیب پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) گردید، همانگونه که در مورد جنگ بدر ((یوم الفرقان )) فرموده است (انفال - 41).

اما واژه ((ضیاء)) به معنی نور و روشنائی است که از درون ذات
@@تفسیر نمونه جلد 13 صفحه 424@@@
چیزی بجوشد و مسلما قرآن و تورات و معجزات انبیاء چنین بوده است .**درباره معنی (ضیاء) و تفاوت آن با (نور) در جلد هشتم صفحه 226 ذیل آیه 5 سوره یونس توضیحات بیشتری داده ایم***

و ((ذکر)) هر موضوعی است که انسان را از غفلت و بی خبری دور دارد، و این نیز از آثار واضح کتب آسمانی و معجزات الهی است .

ذکر این سه تعبیر پشت سر هم گویا اشاره به این است که انسان برای رسیدن به مقصد، نخست احتیاج به فرقان دارد یعنی بر سر دو راهیها و چند راهیها راه اصلی را پیدا کند، هنگامی که راه خود را یافت، نور و روشنائی و ضیاء میخواهد تا مشغول حرکت گردد، سپس در ادامه راه، گاه موانعی پیش می آید که از همه مهمتر غفلت است، نیاز به وسیله ای دارد که مرتبا به او هشدار دهد و یادآور و ذکر باشد.

قابل توجه اینکه : فرقان به صورت معرفه آمده و ضیاء و ذکر به صورت نکره، و اثر آنرا مخصوص متقین و پرهیزکاران میداند، این تفاوت تعبیر ممکن است اشاره به این باشد که معجزات و خطابهای آسمانی، راه را برای همگان روشن می کند، اما آنها که تصمیم بگیرند و از ضیاء و ذکر استفاده کنند، همگان نیستند، تنها کسانی هستند که احساس مسئولیت میکنند و بهرهای از تقوا دارند.

آیه بعد این ((پرهیزکاران )) را چنین معرفی می کند: ((آنها کسانی هستند که از پروردگارشان در غیب و نهان میترسند)) (الذین یخشون ربهم بالغیب ).

((و از روز رستاخیز بیم دارند)) (و هم من الساعة مشفقون ).

کلمه ((غیب )) در اینجا، دو تفسیر دارد: نخست اینکه اشاره به ذات پاک
@@تفسیر نمونه جلد 13 صفحه 425@@@
پروردگار است، یعنی با اینکه خدا از دیدهها پنهان است آنها به دلیل عقل، به او ایمان آورده اند، و در برابر ذات پاکش احساس مسئولیت می کنند.

دیگر اینکه پرهیزکاران تنها در اجتماع و میان جامعه، ترس از خدا ندارند، بلکه در خلوتگاهها نیز او را حاضر و ناظر میدانند.

قابل توجه اینکه در برابر خداوند تعبیر به ((خشیت ))، و در مورد قیامت تعبیر به ((اشفاق )) شده، این دو واژه گرچه هر دو به معنی ترس است، ولی به گفته ((راغب )) در کتاب مفردات ((خشیت )) در جائی گفته می شود که ترس آمیخته با احترام و تعظیم باشد، همانند ترسی که یک فرزند، از پدر بزرگوارش دارد، بنابراین پرهیزکاران، ترسشان از خدا تواءم است با معرفت :

و اما واژه ((اشفاق )) به معنی توجه و علاقه تواءم با بیم است، مثلا این تعبیر گاه در مورد فرزندان یا دوستان به کار می رود که انسان به آنها علاقه دارد ولی در عین حال از اینکه در معرض آفات و گزند هستند بیمناک است .

در واقع پرهیزکاران به روز قیامت بسیار علاقمندند چون کانون پاداش و رحمت الهی است اما با این حال از حساب و کتاب خدا نیز بیمناکند.

البته گاهی این دو کلمه نیز به یک معنی استعمال شده است .

آخرین آیه مورد بحث، قرآن را در مقایسه با کتب پیشین قرار داده، می گوید: این ذکر مبارکی است که ما بر شما نازل کردیم (و هذا ذکر مبارک انزلناه ).

((آیا شما آن را انکار می کنید)) (اءفاءنتم له منکرون ).

انکار چرا؟ اینکه ذکر است و مایه بیداری و آگاهی و یادآوری شما است، اینکه کانون برکت است و خیر دنیا و آخرت در آن میباشد، و سرچشمه همه
@@تفسیر نمونه جلد 13 صفحه 426@@@
پیروزیها و خوشبختیها است .

آیا چنین کتابی، جای انکار دارد؟ دلائل حقانیتش در خودش نهفته، و نورانیتش آشکار است، و رهروان راهش سعادتمند و پیروز.

برای اینکه بدانیم تا چه حد این قرآن موجب آگاهی و مایه برکت است کافی است حال ساکنان جزیره عرب را قبل از نزول قرآن که در توحش و جهل و فقر و بدبختی و پراکندگی زندگی میکردند، با وضعشان بعد از نزول قرآن که اسوه و الگوئی برای دیگران شدند در نظر بگیریم، همچنین وضع اقوام دیگر را قبل و بعد از ورود قرآن در میان آنها.
@@تفسیر نمونه جلد 13 صفحه 427@@@