تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد13
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

پروردگار شما کیست ؟!

در اینجا قرآن مجید، همانگونه که شیوه آنست، مطالبی را که به کمک بحثهای آینده می توان از این داستان فهمید، حذف کرد، مستقیما به سراغ گفتگوهای موسی و هارون با فرعون می رود.

در واقع مطلب چنین است :

موسی بعد از گرفتن فرمان رسالت و یک دستور العمل کامل و جامع و همه جانبه در باره چگونگی برخورد با فرعون از آن سرزمین مقدس ‍ حرکت می کند، و با برادرش هارون - به گفته مورخان - در نزدیکی مصر همراه می شود، و هر دو به سراغ فرعون می آیند، و با مشکلات زیادی می توانند به درون کاخ افسانه ای فرعون که افراد کمی به آن راه داشتند، راه پیدا کنند.
@@تفسیر نمونه جلد 13 صفحه 218@@@
هنگامی که موسی در برابر فرعون قرار گرفت، جمله های حساب شده و مؤثری را که خداوند به هنگام فرمان رسالت به او آموخته بود بازگو می کند: ما فرستادگان پروردگار توئیم .

بنی اسرائیل را با ما بفرست و آنها را شکنجه و آزار مکن .

ما دلیل و معجزه روشنی با خود از سوی پروردگارت آوره ایم .

سلام بر کسی که از هدایت پیروی کند.

و این را نیز بدان که به ما وحی شده است که عذاب در انتظار کسانی است که تکذیب کنند و از فرمان خدا روی بگردانند!

هنگامی که فرعون این سخنان را شنید نخستین عکس العملش این بود گفت : ((بگوئید ببینم پروردگار شما کیست ای موسی ؟)) (قال فمن ربکما یا موسی ).

عجیب اینکه فرعون مغرور و از خود راضی حتی حاضر نشد بگوید پروردگار من که شما مدعی هستید کیست ؟ بلکه گفت : پروردگار شما کیست ؟

موسی بلافاصله معرفی بسیار جامع و در عین حال کوتاهی از پروردگار کرد: ((گفت : پروردگار ما همان کس است که به هر موجودی آنچه لازمه آفرینش او بوده است داده، و سپس او را در مراحل هستی رهبری و هدایت فرموده است )) (قال ربنا الذی اعطی کل شی ء خلقه ثم هدی ).

در این سخن کوتاه، موسی اشاره به دو اصل اساسی از آفرینش و هستی می کند که هر یک دلیل مستقل و روشنی برای شناسائی پروردگار است :

نخست اینکه خداوند به هر موجودی آنچه نیاز داشته بخشیده است، این همان مطلبی است که در باره آن می توان کتابها نوشت، بلکه کتابها نوشته اند.

اگر ما اندکی در باره گیاهان و جاندارانی که در هر منطقه ای زندگی
@@تفسیر نمونه جلد 13 صفحه 219@@@
می کنند، اعم از پرندگان، حیوانات دریائی، حشرات، خزندگان دقت کنیم خواهیم دید که هر کدام هماهنگی کامل با محیط خود دارند و آنچه مورد نیازشان است در اختیارشان می باشد.

ساختمان پرندگان آنچنان است که از نظر شکل و وزن و حواس مختلف آنها را برای پرواز آماده می کند، و ساختمان جانوران اعماق دریاها نیز همین گونه است .

و مسلما بحث از آنها در این مختصر نمی گنجد.

مساله دوم : مساله هدایت و رهبری موجودات است که قرآن آن را با کلمه ثم در درجه بعد از تامین نیازمندیها قرار داده است .

ممکن است کسی یا چیزی وسائل حیاتی را در اختیار داشته باشد اما طرز استفاده از آن را نداند، مهم آنست که به طرز کاربرد آنها آشنا باشد، و این همان چیزی است که ما در موجودات مختلف به خوبی می بینیم که چگونه هر کدام از آنها نیروهایشان را دقیقا در مسیر ادامه حیاتشان به کار می گیرند، چگونه لانه می سازند، تولید مثل می کنند، فرزندان خود را پرورش می دهند، و از دسترس دشمنان مخفی می شوند، و یا به مبارزه با دشمن برمی خیزند.

انسانها نیز دارای این هدایت تکوینی هستند، ولی از آنجا که انسان موجودی است دارای عقل و شعور، خداوند هدایت تکوینیش را با هدایت تشریعی او به وسیله پیامبران همراه و همگام کرده است که اگر از آن مسیر منحرف نشود مسلما به مقصد خواهد رسید.

به تعبیر دیگر انسان به خاطر داشتن عقل و اختیار، وظائف و مسئولیتها و به دنبال آن برنامه های تکاملی دارد که حیوانات ندارند و به همین دلیل علاوه بر هدایتهای تکوینی نیاز به هدایت تشریعی نیز دارد.

خلاصه اینکه : موسی ( علیه السلام ) میخواهد به فرعون بفهماند که این عالم هستی نه منحصر به تو است و نه منحصر به سرزمین مصر است، نه مخصوص امروز است
@@تفسیر نمونه جلد 13 صفحه 220@@@
و نه گذشته، این عالم پهناور گذشته و آینده ای دارد که نه من در آن بوده ام و نه تو و دو مساله اساسی در این عالم چشمگیر است، تامین نیازمندیها و سپس به کار گرفتن نیروها و امکانات در مسیر پیشرفت موجودات، اینها به خوبی می تواند تو را به پروردگار ما آشنا سازد و هر چه بیشتر در این زمینه بیندیشی دلائل بیشتری از عظمت و قدرت او خواهی یافت .

فرعون با شنیدن این جواب جامع و جالب، سؤال دیگری مطرح کرد، ((گفت : اگر چنین است، پس تکلیف پیشینیان ما چه خواهد شد؟)) (قال فما بال القرون الاولی ).

در اینکه منظور فرعون از این جمله چه بوده است ؟ مفسران نظرات گوناگونی اظهار داشته اند:

1 - بعضی گفته اند: چون موسی در آخرین جمله خود، مخالفان توحید را مشمول عذاب الهی دانست، فرعون سؤال کرد پس چرا آن همه اقوام مشرکی که در گذشته بوده اند به چنان عذابی مبتلا نشده اند؟!

2 - بعضی گفته اند، چون موسی، خداوند عالم را رب و معبود همگان معرفی کرد، فرعون سؤال کرد پس چرا نیاکان ما و این همه اقوام گذشته، مشرک بودند این نشان می دهد که شرک و بت پرستی کار نادرستی نیست !

3 - بعضی دیگر گفته اند: چون مفهوم سخن موسی این بود که سرانجام همه به نتیجه اعمال خود می رسند و آنها که از فرمان الهی سرپیچی کرده اند مجازات خواهند شد، فرعون پرسید پس تکلیف اینها که فانی شدند و دیگر بازگشتی به این زندگی ندارند چه خواهد شد؟

به هر حال موسی در جواب گفت : تمام مشخصات اقوام گذشته، نزد پروردگار من در کتابی ثبت است، هیچگاه پروردگار من برای حفظ آنها گمراه
@@تفسیر نمونه جلد 13 صفحه 221@@@
نمی شود و نه فراموش می کند (قال علمها عند ربی فی کتاب لا یضل ربی و لا ینسی ).**در اینجا (کتاب) به صورت نکره ذکر شده اشاره به عظمت کتابی است که اعمال بندگان در آن ثبت است همانگونه که در آیه دیگری می خوانیم لایغادر صغیرة و لاکبیرة الا احصاها: (هیچ عمل کوچک یا بزرگی نیست مگر اینکه این کتاب آن را به حساب در آورده است(کهف-49)***

بنابراین حساب و کتاب آنها محفوظ است، و سرانجام به پاداش و کیفر اعمالشان خواهند رسید، نگهدارنده این حساب، خدائی است که نه اشتباه در کار او وجود دارد و نه فراموشی، و با توجه به آنچه موسی ( علیه السلام ) در اصل توحید و معرفی خدا بیان کرد کاملا روشن است که نگهداشتن این حساب برای آنکس که به هر موجودی، دقیقا نیازمندیهایش را داده و سپس آن را هدایت می کند کار مشکلی نخواهد بود.

در تفاوت مفهوم جمله ((لا یضل )) با جمله ((لا ینسی )) مفسران بیانات گوناگونی دارند، ولی ظاهر این است که ((لا یضل ))، اشاره به نفی هر گونه اشتباه از پروردگار است، و ((لا ینسی )) اشاره به نفی نسیان، یعنی نه در آغاز کار در حساب افراد اشتباه می کند، و نه در نگهداری حسابشان گرفتار نسیان می گردد و به این ترتیب موسی ضمنا احاطه علمی پروردگار را به همه چیز خاطر نشان می کند تا فرعون متوجه این واقعیت بشود که سر سوزنی از اعمال او از دیدگاه علم خدا مکتوم و بی پاداش و کیفر نخواهد بود.

در حقیقت این احاطه علمی خداوند نتیجه سخنی است که موسی ( علیه السلام ) قبلا گفت و آن اینکه : خداوندی که به هر موجودی نیازمندیش را داده و او را هدایت می کند، از حال همه کس و همه چیز آگاه است .

و از آنجا که بخشی از سخن موسی ( علیه السلام ) پیرامون مساله توحید و شناسائی
@@تفسیر نمونه جلد 13 صفحه 222@@@
خدا بود قرآن در اینجا فصل دیگری در همین زمینه بیان می دارد: ((همان خداوندی که زمین را برای شما مهد آسایش قرار داد، و راههائی در آن ایجاد کرد، و از آسمان، آبی فرستاد)) (الذی جعل لکم الارض مهدا و سلک لکم فیها سبلا و انزل من السماء ماء).

((ما به وسیله این آب، انواع گوناگون از گیاهان مختلف را از خاک تیره برآوردیم (فاخرجنا به ازواجا من نبات شتی ).

در مجموع این آیه به چهار بخش از نعمتهای بزرگ خدا اشاره شده است :

1 - زمین که مهد آرامش و آسایش انسان است و به برکت قانون جاذبه و همچنین قشر عظیم هوائی که اطراف آن را گرفته انسان می تواند به راحتی و امن و امان روی آن زندگی کند.

2 - راهها و جادههائی که خداوند در زمین به وجود آورده است که تمام مناطق آن را به یکدیگر پیوند می دهد، همانگونه که غالبا دیده ایم در میان سلسله جبال سر به آسمان کشیده، غالبا درهها و راههائی وجود دارد، که انسان می تواند از آنها عبور کرده، به مقصد خود برسد.


3 - آبی که مایه حیات است و سرچشمه همه برکات از آسمان نازل کرده .

4 - گیاهان و نباتات گوناگون و مختلفی که به وسیله این آب از زمین می روید که قسمتی از آنها مواد غذائی انسان را تشکیل می دهند و بخشی مواد داروئی قسمتی را انسان برای ساختن لباس مورد استفاده قرار می دهد و قسمت دیگری را برای وسائل زندگی (همچون درها و حتی خانه هائی که از چوب ساخته می شود و کشتیها و بسیاری از وسائل نقلیه دیگر).

بلکه می توان گفت : این چهار نعمت بزرگ به همان ترتیب که در آیه فوق آمده است اولویتهای زندگی انسان را تشکیل می دهد، قبل از همه چیز، محل سکونت و آرامش لازم است، و به دنبال آن راه های ارتباطی، سپس آب ،
@@تفسیر نمونه جلد 13 صفحه 223@@@
و فرآورده های کشاورزی .

سرانجام اشاره به پنجمین و آخرین نعمت از این سلسله نعمتهای الهی کرده می گوید: ((از این فرآورده های گیاهی، هم خودتان بخورید و هم چهار پایان خود را در آن به چرا ببرید)) (کلوا و ارعوا انعامکم ).

اشاره به اینکه : فرآورده های حیوانی شما که بخش مهمی از مواد غذائی و لباس و پوشاک و سایر وسائل زندگی شما را تشکیل می دهد نیز از برکت همان زمین و همان آبی است که از آسمان نازل می شود.

و در پایان در حالی که به همه این نعمتها اشاره کرده می فرماید: ((در این امور، نشانه های روشنی است برای صاحبان عقل و اندیشه )) (ان فی ذلک لایات لاولی النهی ).

قابل توجه اینکه ((نهی )) جمع ((نهیه )) (بر وزن کپیه ) در اصل از ماده ((نهی )) (نقطه مقابل امر) گرفته شده و به معنی عقل و دانشی است که انسان را از زشتیها نهی می کند، اشاره به اینکه : هر گونه فکر و اندیشه برای پی بردن به اهمیت این آیات کافی نیست، بلکه عقل و اندیشه های مسئول می تواند به این واقعیت پی ببرد.

و به تناسب اینکه در بیان توحیدی این آیات، از آفرینش زمین و نعمتهای آن استفاده شده معاد را نیز با اشاره به همین زمین در آخرین آیه مورد بحث بیان کرده، می فرماید: ((از آن شما را آفریدیم و در آن باز می گردانیم، و از آن نیز شما را بار دیگر بیرون می آوریم )) (منها خلقناکم و فیها نعیدکم و منها نخرجکم تارة اخری ).

چه تعبیر گویا و فشردهای از گذشته و امروز و آینده انسانها، همه از خاک به وجود آمده ایم، همه به خاک باز می گردیم و همه بار دیگر از خاک برانگیخته
@@تفسیر نمونه جلد 13 صفحه 224@@@
می شویم .

بازگشت همه ما به خاک و یا مبعوث شدن از خاک، کاملا روشن است اما اینکه چگونه آغاز همه ما از خاک است، دو تفسیر وجود دارد، نخست اینکه همه ما از آدم هستیم و آدم از خاک، و دیگر اینکه : حتی خود ما نیز از خاک گرفته شده ایم، زیرا تمام مواد غذائی که بدن ما و پدران و مادران ما را تشکیل داده از همین خاک گرفته شده است .

ضمنا این تعبیر، اخطاری است به همه گردنکشان و فرعون صفتان که فراموش نکنند از کجا آمده اند، و به کجا خواهند رفت، این همه غرور و نخوت و گردنکشی و طغیان، برای موجودی که دیروز خاک بوده و فردا نیز خاک می شود چرا؟

نکته ها:
1 - کلمه ((مهد)) و ((مهاد)) هر دو به معنی مکانی است که آماده برای نشستن و خوابیدن و استراحت است و در اصل کلمه ((مهد)) به محلی گفته می شود که کودک را در آن می خوابانند (گاهواره یا مانند آن ).

گوئی انسان کودکی است که به گاهواره زمین سپرده شده است، و در این گاهواره همه وسائل زندگی و تغذیه او فراهم است .

2 - کلمه ((ازواجا)) که از ماده زوج گرفته شده است، هم می تواند اشاره به اصناف و انواع گیاهان باشد، و هم اشاره سربسته ای به مساله زوجیت (نر و ماده بودن ) در عالم گیاهان که به خواست خدا ذیل آیات مناسب تر از آن سخن خواهیم گفت .

3 - در تفسیر ((اولوا النهی )) در حدیثی که در اصول کافی از پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) نقل شده است چنین می خوانیم : ان خیارکم اولوا النهی، قیل یا رسول الله
@@تفسیر نمونه جلد 13 صفحه 225@@@
و من اولوا النهی ؟ قال هم اولوا الاخلاق الحسنة و الاحلام الرزینة وصلة الارحام و البررة بالامهات و الاباء، و المتعاهدین للفقراء و الجیران و الیتامی و یطعمون الطعام و یفشون السلام فی العالم، و یصلون و الناس نیام غافلون : ((بهترین شما اولوا النهی (صاحبان اندیشه های مسئول ) است، از پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) پرسیدند اولوا النهی کیانند؟ فرمود: آنها که دارای اخلاق حسنه و عقلهای پر وزن هستند، دارای صله رحم و نیکی به مادران و پدران کمک کننده به فقیران و همسایگان نیازمند و یتیمان، آنها که گرسنگان را سیر می کنند، صلح در جهان می گسترانند، همانها که نماز می خوانند در حالی که مردم خوابند)).**اصول کافی جلد دوم باب المومن و علاماته و صفاته حدیث 32***

و در حدیث دیگری از امیر مؤمنان علی ( علیه السلام ) چنین نقل شده که شخصی از آن بزرگوار از معنی دو سجده در هر رکعت از نماز سؤال کرد، امام فرمود: معنی سجده نخستین هنگامی که سر به زمین می گذاری آنست که پروردگارا من در آغاز از این خاک بودم، و هنگامی که سر برمی داری مفهومش این است که مرا از این خاک بیرون فرستادی، و مفهوم سجده دوم این است که مرا به این خاک باز می گردانی، و هنگامی که سر از سجده دوم برمی داری مفهومش این است که تو بار دیگر مرا از خاک، مبعوث خواهی کرد.**بخارالانوار چاپ جدید ج 85 صفحه 132***

@@تفسیر نمونه جلد 13 صفحه 226@@@