تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد13
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

چه کسانی صلاحیت شفاعت دارند؟

با توجه به بحثی که در آیات گذشته پیرامون مشرکان ذکر شد آیات مورد بحث در حقیقت اشاره به بعضی از علل انحراف آنها و سپس عاقبت و سرانجام شومشان می کند، و این حقیقت را نیز به ثبوت می رساند که معبودها نه تنها مایه
@@تفسیر نمونه جلد 13 صفحه 132@@@
عزتشان نبودند بلکه مایه بدبختی و ذلتشان گشتند.

نخست می گوید: ((آیا ندیدی که ما شیاطین را به سوی کافران فرستادیم که آنها را در راه غلطشان تحریک بلکه زیر و رو می کند)) (الم تر انا ارسلنا الشیاطین علی الکافرین تؤزهم ازا).

((از)) چنانکه راغب در مفردات می گوید در اصل به معنی جوشش ‍ دیک و زیر و رو شدن محتوای آن به هنگام شدت غلیان است و در اینجا کنایه از آنست که شیاطین آنچنان بر آنها مسلط میشوند که در هر مسیر و به هر شکلی بخواهند آنانرا به حرکت در می آورند، و زیر و رو میکنند!.


بدیهی است - و بارها هم گفته ایم - که تسلط شیاطین بر انسانها یک تسلط اجباری و ناآگاه نیست، بلکه این انسان است که به شیاطین اجازه ورود به درون قلب و جان خود می دهد، بند بندگی آنها را بر گردن مینهد و اطاعتشان را پذیرا می شود، همانگونه که قرآن در آیه 100 سوره نحل می گوید: انما سلطانه علی الذین یتولونه و الذین هم به مشرکون : تسلط شیطان تنها بر کسانی است که ولایت او را پذیرا گشته، و او را بت و معبود خود ساخته اند)).

سپس روی سخن را به پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) کرده می گوید: ((درباره آنها عجله مکن ما تمام اعمال آنها را دقیقا شماره و احصا می کنیم )) (فلا تعجل علیهم انما نعد لهم عدا).

و همه را برای آن روز که دادگاه عدل الهی تشکیل می شود، ثبت و ضبط خواهیم کرد.

این احتمال نیز در تفسیر آیه وجود دارد که منظور از شمردن ایام عمر، بلکه نفسهای آنها است، یعنی مدت بقاء آنها کوتاه است و تحت شماره و عدد میباشد، زیرا معدود بودن چیزی معمولا کنایه از کم و کوتاه بودن آنست .
@@تفسیر نمونه جلد 13 صفحه 133@@@
در روایتی از امام صادق ( علیه السلام ) در تفسیر ((انما نعد لهم عدا)) چنین می خوانیم : از یکی از دوستان خود سوال فرمود: به عقیده تو منظور پروردگار از این آیه شمردن چه چیز است ؟ او در پاسخ عرض ‍ کرد: عدد روزها، امام فرمود: پدران و مادران هم حساب روزهای عمر فرزندان را دارند، و لکنه عدد الانفاس : ((منظور شمارش عدد نفسهاست ))!**نورالثقلین جلد 3 صفحه 357***

این تعبیر امام ممکن است اشاره به تفسیر اول یا تفسیر دوم و یا هر دو تفسیر باشد.

به هر حال دقت در محتوای این آیه انسان را تکان می دهد، چرا که ثابت می کند همه چیز ما حتی نفسهای ما روی حساب و تحت شماره است، و باید روزی پاسخگوی همه آنها باشیم .

سپس مسیر نهائی متقین و مجرمین را در عباراتی کوتاه و گویا چنین بیان می کند همه این اعمال را برای روزی ذخیره کردهایم که پرهیزگاران را دستجمعی با عزت و احترام به سوی خداوند رحمان، به سوی بهشت و پاداشهای او راهنمائی میکنیم (یوم نحشر المتقین الی الرحمان وفدا).

((وفد)) (بر وزن وعد) در اصل به معنی هیئت یا گروهی است که برای حل مشکلاتشان نزد بزرگان میروند و مورد احترام و تکریم قرار میگیرند، بنابراین بطور ضمنی مفهوم احترام را در بردارد و شاید به همین جهت است که در بعضی از روایات میخوانیم پرهیزگاران بر مرکبهای راهواری سوار میشوند و با احترام فراوان به بهشت میروند.

امام صادق ( علیه السلام ) میفرماید: علی ( علیه السلام ) تفسیر این آیه را از پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) جویا شد (یوم نحشر المتقین الی الرحمن وفدا) فرمود: یا علی الوفد لا یکون
@@تفسیر نمونه جلد 13 صفحه 134@@@
الا رکبانا اولئک رجال اتقوا الله عز و جل، فاحبهم و اختصهم و رضی اعمالهم فسماهم متقین : ای علی ! وفد، حتما به کسانی میگویند که سوار بر مرکبند آنها افرادی هستند که تقوا و پرهیزگاری را پیشه ساختند، خدا آنها را دوست داشت و آنان را مخصوص خود گردانید، و از اعمالشان خوشنود شد، و نام متقین بر آنها گذارد...))**نورالثقلین جلد 3 صفحه 359***

جالب توجه اینکه در آیه فوق میخوانیم : پرهیزگاران را به سوی خدای رحمان میبرد، در حالی که در آیه بعد سخن از راندن مجرمان به جهنم است آیا مناسبتر این نبود که به جای رحمان در اینجا جنت گفته شود؟ ولی این تعبیر در حقیقت اشاره به نکته مهمی دارد و آن اینکه پرهیزکاران بالاتر از بهشت را در آنجا مییابند، به مقام قرب خدا و جلوه های خاص او نزدیک میشوند، و رضایت او که برترین بهشت است درک میکنند (تعبیراتی که در حدیث فوق از پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) خواندیم نیز اشاراتی به همین معنی دارد).

سپس می گوید در مقابل مجرمان را در حالی که تشنهکامند به سوی جهنم میرانیم (و نسوق المجرمین الی جهنم وردا).

همانگونه که شتران تشنه را به سوی آبگاه میرانند، منتها در اینجا آبی نیست بلکه آتش است .

باید توجه داشت که کلمه ((ورد)) به معنی گروه انسانها یا حیواناتی است که وارد آبگاه میشوند، و از آنجا که چنین گروهی حتما تشنه اند مفسران این تعبیر را در اینجا به معنی تشنه کامان گرفته اند.

چقدر فاصله است میان کسانی که آنها را با عزت و احترام به سوی خداوند رحمان میبرند، فرشتگان به استقبالشان میشتابند و بر آنها سلام و درود میفرستند
@@تفسیر نمونه جلد 13 صفحه 135@@@
و گروهی که آنها را همچون حیوانات تشنهکام به سوی آتش دوزخ میرانند، در حالی که سر بزیرند و شرمسار و رسوا و بیمقدار؟

و اگر تصور کنند که در آنجا از طریق شفاعت میتوانند به جائی برسند، باید بدانند که آنها هرگز مالک شفاعت در آنجا نیستند (لا یملکون الشفاعة ).

نه کسی از آنها شفاعت می کند، و به طریق اولی قادر بر آن نیستند که از کسی شفاعت کنند.

((تنها کسانی مالک شفاعتند که در نزد خداوند رحمان عهد و پیمانی دارند))

(الا من اتخذ عند الرحمن عهدا).

تنها این دسته اند که مشمول شفاعت شافعان میشوند و یا مقامشان از این هم برتر است و توانائی دارند از گنهکارانی که لایق شفاعتند شفاعت کنند.

معنی ((عهد)) چیست ؟

در اینکه منظور از عهد در آیه فوق که می گوید تنها کسانی مالک شفاعتند که نزد خدا عهدی دارند، چیست ؟ مفسران بحثهای فراوانی کرده اند.

بعضی گفته اند: ((عهد)) همان ایمان به پروردگار و اقرار به یگانگی او و تصدیق پیامبران خدا است . بعضی دیگر گفته اند: عهد در اینجا به معنی شهادت به وحدانیت حق و بیزاری از کسانی است که در برابر خدا پناهگاه و قدرتی قائلند و همچنین امید نداشتن به غیر ((الله )).

امام صادق ( علیه السلام ) در پاسخ یکی از دوستانش که از تفسیر آیه فوق سؤال کرد فرمود: من دان بولایة امیر المؤمنین و الائمة من بعده فهو العهد عند الله : ((کسی که به ولایت امیر مؤمنان و امامان اهلبیت بعد از او عقیده داشته باشد
@@تفسیر نمونه جلد 13 صفحه 136@@@
عهد نزد خداست )) **نورالثقلین جلد 3 صفحه 362***
در روایت دیگری از پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) میخوانیم : من ادخل علی مؤمن سرورا فقد سرنی و من سرنی فقد اتخذ عند الله عهدا: ((کسی که سرور و شادی در دل مؤمنی ایجاد کند مرا مسرور کرده، و هر کس مرا مسرور کند عهدی نزد خدا دارد.**در المنثور (طبق نقل المیزان ذیل آیه مورد بحث)***

در حدیث دیگری از پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) میخوانیم که محافظت بر عهد همان محافظت بر نمازهای پنجگانه است .**همان مدارک***

از بررسی روایات فوق که در منابع مختلف اسلامی آمده، و همچنین کلمات مفسران بزرگ اسلام، چنین نتیجه میگیریم که عهد نزد خدا - همانگونه که از مفهوم لغوی آن استفاده می شود - معنی وسیعی دارد که هر گونه رابطه با پروردگار و معرفت و اطاعت او، و همچنین ارتباط و پیوند با مکتب اولیای حق، و هر گونه عمل صالح در آن جمع است، هر چند در هر روایتی به بخشی از آن یا مصداق روشنی اشاره شده است .

لذا در حدیث دیگری که در بیان چگونگی وصیت کردن از پیامبر گرامی اسلام (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) نقل شده تقریبا تمام مسائل اعتقادی جمع است، آنجا که فرمود: مسلمان باید در آستانه مرگ چنین وصیت کند، و بگوید: پروردگارا! توئی که خالق آسمانها و زمین هستی، دانای پنهان و آشکاری، رحمان و رحیمی من در این دنیا با تو پیمان میبندم و شهادت میدهم که معبودی جز تو نیست، یگانهای، شریکی نداری، محمد بنده و فرستاده تو است، بهشت حق است، دوزخ حق است، رستاخیز و حساب، حق است، تقدیر و میزان سنجش اعمال حق است
@@تفسیر نمونه جلد 13 صفحه 137@@@
دین همانگونه است که تو بیان کردی، و اسلام همانست که تو تشریع نمودی، و سخن همانست که تو گفتهای، قرآن همان گونه است که تو نازل کردی، تو خداوند حق و آشکاری، پروردگارا! محمد (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) را از ما به بهترین پاداشی پاداش ده و تحیت و سلام بر او و آلش بفرست .

پروردگارا! تو سرمایه من در مشکلاتی و یار من در شدتها، تو ولی نعمت منی، تو معبود من و معبود پدران منی، به اندازه یک چشم بر هم زدن مرا به خود وامگذار که اگر واگذاری به بدیها نزدیک، و از نیکیها دور میشوم ای خدای من ! تو مونس من در قبر باش و برای من عهدی قرار ده که در روز قیامت آن را گشاده ببینم .

سپس پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) فرمود: بعد از اعتراف به این حقایق آنچه را که لازم میبیند وصیت می کند و تصدیق این وصیت در سوره مریم است در آیه لا یملکون الشفاعة الا من اتخذ عند الرحمن عهدا این است عهد و وصیت ..))**مجمع البیان ذیل آیه مورد بحث***

بدیهی است منظور این نیست که مطالب فوقرا به عربی و فارسی همچون اورادی بخواند یا بنویسد، بلکه با تمام قلب به آن ایمان داشته باشد ایمانی که آثارش در تمام برنامه زندگی او آشکار گردد.
@@تفسیر نمونه جلد 13 صفحه 138@@@