تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد11
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

سرچشمه تفاوت روزیها

از آنجا که در آیات گذشته بخشی از نعمتهای مهم الهی و مواهب گوناگونی که در جهان گیاهان و حیوانات آفریده شده است بیان گردید، تا از این راه مردم به آفریننده این همه نعمتها و نظام دقیق آنها آشنا شوند، آیات مورد بحث نیز از طریق دیگری مسأله اثبات خالق یکتا را تعقیب می کند و آن از طریق دگرگونی و تغییرات نعمتها است که از اختیار انسان بیرون است و نشان میدهد از ناحیه دیگری مقدر می شود.

نخست می گوید: خداوند شما را آفرید)) (و الله خلقکم).

((سپس روح شما را می گیرد و مرگتان فرا می رسد (ثم یتوفاکم).

هم حیات از ناحیه او است، و هم مرگ، تا بدانید این شما نیستید که آفریننده مرگ و حیاتید.

مقدار طول عمر شما نیز در اختیارتان نیست، بعضی در جوانی یا نزدیک به پیری از دنیا می روند ولی بعضی از شما به بالاترین و بدترین سالیان عمر یعنی نهایت پیری باز می گردند)) (و منکم من یرد الی ارذل العمر).**ارذل از ماده رذل به معنی چیز پست و نامطلوب است، و منظور از ارذل العمر، سنین بسیار بالا است که ناتوانی و نسیان وجود انسان را فرا می گیرد به حدی که قادر به انجام حوائج ابتدائی خود نیست، و به همین دلیل قرآن آنرا سالهای نامطلوب عمر شمرده است، بعضی از مفسران آنرا سن 75 سالگی و بعضی 90 سالگی و بعضی 95 سالگی شمرده اند، ولی حق آنست که سن معینی ندارد و نسبت به اشخاص متفاوت است.***

((و نتیجه این عمر طولانی آن خواهد شد که بعد از علم و دانش و آگاهی
@@تفسیر نمونه جلد 11 صفحه 311 @@@

چیزی نخواهد دانست و همه را بدست فراموشی می سپارد (لکی لا یعلم بعد علم شیئا).**جمله (لکی لایعلم بعد علم شیئا) ممکن است غایت و نتیجه رسیدن به سنین بالای زندگی باشد و مفهومش این خواهد بود که در این سالها مغز و اعصاب انسان، قدرت تمرکز و حفظ را از دست می دهد، و فراموشی و بی خبری بر وجود انسان حاکم می شود، و نیز ممکن است معنی علت داشته باشد یعنی خداوند آنها را به سنین بالا می برد به این علت که که حالت نسیان را بر آنها چیره کند تا دیگر انسانها بدانند از خود چیزی ندارند.***

درست مانند آغاز عمر و سنین کودکی که یکپارچه نسیان بود و فراموشکاری و ناآگاهی، آری خداوند آگاه و قادر است)) (ان الله علیم قدیر).

همه قدرتها در اختیار او است و به هر مقدار که صلاح بداند میبخشد و به هر موقع که لازم ببیند می گیرد.

در آیه بعد نیز ادامه می دهد که حتی روزیهای شما بدست شما نیست، این خداوند است که بعضی از شما را بر بعض دیگری از نظر روزی برتری می دهد (و الله فضل بعضکم علی بعض فی الرزق).

((اما آنها که برتری یافته اند به خاطر تنگ نظری حاضر نیستند از آنچه در اختیار دارند به بندگان مملوک خود بدهند و آنها را در اموال خویش ‍ شریک سازند تا آنها نیز با شما مساوی گردند (فما الذین فضلوا برادی رزقهم علی ما ملکت ایمانهم فهم فیه سواء).

بعضی از مفسران احتمال داده اند که این جمله اشاره به پاره ای از اعمال احمقانه مشرکان باشد که برای بتها و آلهه خود، سهمی از چهارپایان و کشت و زرع خود قائل بودند، در حالی که این سنگ و چوبهای بی ارزش ‍ کمترین نقشی در زندگی آنها نداشتند، ولی حاضر نبودند همان را در اختیار بردگان
@@تفسیر نمونه جلد 11 صفحه 312 @@@

بیچاره ای بگذارند که شب و روز به آنها خدمت می کردند.