تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد11
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

فرمان عذاب نزدیک است

همانگونه که قبلا گفته شد قسمت مهمی از آیات آغاز این سوره در مکه نازل شده است، در همان ایام که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) درگیری شدیدی با مشرکان و بت پرستان داشت، و هر روز در برابر دعوت حیات آفرین و آزادی بخش او به بهانه هائی متوسل میشدند، از جمله اینکه هر گاه پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) آنها را تهدید به عذاب الهی میکرد بعضی از لجوجان میگفتند اگر این عذاب و کیفر که میگوئی راست است پس چرا به سراغ ما نمی آید؟
@@تفسیر نمونه جلد 11 صفحه 152 @@@

و شاید گاهی اضافه میکردند که اگر فرضا عذابی در کار باشد ما دست به دامن بتها میشویم تا در پیشگاه خدا شفاعت کنند تا این عذاب را از ما بردارد، مگر نه این است که آنها شفیعان درگاه اویند؟!

نخستین آیه این سوره، خط بطلان بر این اوهام کشیده و می گوید: عجله نکنید فرمان خدا برای مجازات مشرکان و مجرمان، قطعا فرا رسیده است (اتی امر الله فلا تستعجلوه).

و اگر فکر میکنید بتان شفیعان درگاه اویند سخت در اشتباهید خداوند منزه و برتر از آنست که آنها برای او شریک می سازند (سبحانه و تعالی عما یشرکون).

بنابر این ((امر الله)) در آیه فوق اشاره به فرمان خداوند در مورد عذاب مشرکان است، و کلمه ((اتی)) هر چند فعل ماضی است و به معنی تحقق این فرمان در گذشته است، اما مفهوم آن مضارعی است که قطعا تحقق می یابد، و این در قرآن فراوان است که مضارع قطعی الوقوع با صیغه ماضی ذکر می شود.

بعضی از مفسران نیز احتمال داده اند که امر الله اشاره به خود عذاب است نه فرمان عذاب، و بعضی نیز آن را به معنی روز قیامت گرفته اند، ولی تفسیری که ذکر کردیم از همه اینها نزدیکتر به نظر میرسد.

و از آنجا که هیچ مجازات و کیفری بدون بیان کافی و اتمام حجت عادلانه نیست، در آیه بعد اضافه میکند خداوند فرشتگان را با روح الهی به فرمانش بر هر کس از بندگانش که بخواهد نازل میکند (ینزل الملائکة بالروح من امره علی من یشاء من عباده).**(من) در (من امر) به معنی (ب) می باشد و در اینجا معنی سببیت را می رساند.***
@@تفسیر نمونه جلد 11 صفحه 153 @@@

((و به آنها دستور میدهد که مردم را انذار کنید و از شرک و بت پرستی بترسانید، و بگوئید معبودی جز من نیست)) (ان انذروا انه لا اله الا انا).

((بنابر این تنها از مخالفت من بپرهیزید و در برابر من احساس ‍ مسئولیت کنید (فاتقون).

در اینکه منظور از ((روح)) در این آیه چیست؟ مفسران گفتگوی بسیار کرده اند، ولی ظاهر این است که منظور از آن، وحی و قرآن و نبوت است که مایه حیات و زندگی انسانها است.

گرچه بعضی از مفسران، وحی را از قرآن، و هر دو را از نبوت در اینجا جدا کرده اند و به صورت سه تفسیر بیان داشته اند، ولی ظاهر این است که همه به یک حقیقت باز میگردد.

و به هر حال ((روح)) در اینجا جنبه معنوی دارد، و اشاره به هر چیزی است که مایه حیات دلها است و سبب تربیت نفوس و هدایت عقلها میگردد، همانگونه که در آیه 24 سوره انفال میخوانیم: یا ایها الذین آمنوا استجیبوا لله و للرسول اذا دعاکم لما یحییکم: ای کسانی که ایمان آورده اید اجابت کنید دعوت خدا و پیامبرش را هنگامی که شما را به چیزی فرا میخواند که مایه حیات و زندگی شما است)).

و در سوره غافر آیه 15 میخوانیم یلقی الروح من امره علی من یشاء من عباده: ((او روح را به فرمانش بر هر کس از بندگانش که بخواهد القا میکند))

و در سوره شوری آیه 52 چنین آمده: و کذلک اوحینا الیک روحا من امرنا ما کنت تدری ما الکتاب و لا الایمان: ((این گونه، روحی را به فرمان خود بر تو وحی فرستادیم، تو پیش از آن، از کتاب و ایمان آگاه نبودی))!

روشن است که ((روح)) در این آیات به معنی ((قرآن)) و ((محتوای وحی))
@@تفسیر نمونه جلد 11 صفحه 154 @@@

و ((فرمان نبوت)) است.

گرچه روح در سایر آیات قرآن به معانی دیگری نیز آمده است ولی با توجه به قرائنی که ذکر شد مفهوم روح در آیه مورد بحث، قرآن و محتوای وحی می باشد.

ذکر این نکته نیز لازم است جمله ((علی من یشاء من عباده)) (بر هر کس از بندگانش بخواهد) هرگز به این معنی نیست که موهبت وحی و نبوت بی حساب و کتاب است، زیرا ((مشیت)) الهی هرگز از ((حکمت)) او جدا نمی باشد، و به مقتضای حکیم بودنش این موهبت را در محل شایسته و لایق قرار میدهد: الله اعلم حیث یجعل رسالته: ((خداوند میداند رسالت خود را در کجا قرار دهد)) (انعام - 124).

این نکته را نیز نباید از نظر دور داشت که اگر نخستین فرمان الهی به پیامبران، به مقتضای جمله ((ان انذروا)) انذار و بیم دادن است، به خاطر این است که برای بیدار کردن یک قوم گمراه و آلوده به شرک و فساد هیچ چیز مؤثرتر از انذار نیست، انذاری بیدار کننده، آگاه کننده و حرکت آفرین!. درست است که انسان هم طالب سود است، و هم دافع زیان، ولی تجربه نشان داده که تشویق در افراد آماده تر اثر میگذارد، در حالی که اثر تهدید در آنها که آلوده ترند بیشتر است، و برای آغاز نبوت باید انذارهای کوبنده در راس برنامه باشد.

@@تفسیر نمونه جلد 11 صفحه 155 @@@