تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد10
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

علم بی پایان خدا.

در این بخش از آیات قسمتی از صفات پروردگار را می خوانیم که هم، بحث توحید را تکمیل می کند و هم بحثهای معاد را.

سخن از علم وسیع پروردگار و آگاهی او بر همه چیز است، همان علمی که سرچشمه نظام آفرینش و شگفتیهای خلقت و دلائل توحید است، همان علمی که پایه معاد و دادگاه بزرگ قیامت است، و در این آیات روی هر دو قسمت (علم به نظام آفرینش و علم به اعمال بندگان ) تکیه شده است .

نخست می گوید ((خداوند از جنین هائی که هر زن یا هر حیوان ماده حمل
@@تفسیر نمونه جلد 10 صفحه 134@@@
می کند آگاه است )) (الله یعلم ما تحمل کل انثی ).

((و همچنین آنچه را که رحمها کم می کنند و قبل از موعد مقرر بیرون می ریزند)) میداند (و ما تغیض ‍ الارحام ).**تغیض از ماده غیض در اصل به معنی فرو بردن مایع و فرو کش کردن آن است و به همین جهت به معنی نقصان و فساد نیز آمده است (غیض) به مکانی گفته می شود که آب در آن می ایستد و آنرا می بلعد لیلة غائضة به معنی شب تاریک است(گوئی همه نورها را بلعیده و فرو برده است)***

و ((همچنین از آنچه از موعد مقرر افزون نگاه میدارند نیز با خبر است )) (و ما تزداد).

در تفسیر سه جمله بالا در میان مفسران گفتگو بسیار است :

بعضی همانگونه که در بالا گفتیم آنرا اشاره بصورتهای سهگانه حمل دانسته اند، که گاهی به موعد مقرر متولد می شود و گاهی قبل از موقع (گوئی زمان لازم را در خود فرو برده است ) و گاهی بعد از موعد مقرر تولد می یابد، خداوند همه اینها را میداند و از تاریخ تولد جنین و لحظه آن بیکم و کاست آگاه است، و این از اموری است که هیچکس و هیچ دستگاهی دقیقا نمیتواند آنرا مشخص کند، این علم مخصوص ذات پاک پروردگار است و دلیل آن هم روشن است چرا که استعداد رحمها و جنینها کاملا متفاوت می باشد، و هیچکس از این تفاوتها دقیقا آگاه نیست .

بعضی دیگر گفته اند که جمله های سه گانه بالا اشاره به سه حالت مختلف از اعمال ((رحم )) در ایام بارداری است : جمله اول اشاره به خود جنین است که رحم آن را حفظ می کند، و جمله دوم اشاره به خون حیض است که در آن می ریزد و جذب جنین می گردد، و آن را میمکد و در خود فرو میبرد، و جمله سوم اشاره به خونهای اضافی است که در ایام حمل، احیانا به خارج ریخته می شود و یا
@@تفسیر نمونه جلد 10 صفحه 135@@@
به هنگام تولد و بعد از آن دفع می گردد.**در تفسیر المیزان ضمن تایید این تفسیر برای آیه فوق می فرماید: بعضی از روایات ائمة اهلبیت(ع) این تفسیر را تایید می کند و آنچه از ابن عباس نقل شده نیز احتمالا برهمین معنی منطبق است ولی دقت در روایاتی که در تفسیر نورالثقلین در ذیل آیه از ائمه اهلبیت (ع) نقل شده نشان می دهد ک بیشتر اشاره به همان معنی اول که ما در متن اختیار کردیم دارد***

احتمالات دیگری نیز در تفسیر آیه داده اند که در عین حال هیچیک از آنها با یکدیگر تضاد ندارد، و ممکن است آیه فوق اشاره به مجموع این تفاسیر باشد، هر چند ظاهر همان تفسیر اول است، زیرا جمله ((تحمل ))، حمل جنین را میرساند و جمله های ((تغیض )) و ((تزداد)) به قرینه آن اشاره به کم و زیادی دوران حمل است .

در حدیثی که در کافی از امام باقر (علیهالسلام ) یا امام صادق (علیهالسلام ) در تفسیر این آیه نقل شده چنین می خوانیم : الغیض کل حمل دون تسعة اشهر، و ما تزداد کل شی ء یزداد علی تسعة اشهر: ((غیض هر حملی است که کمتر از 9 ماه متولد شود و ما تزداد هر چیزی است که از 9 ماه افزون شود)).

در دنباله حدیث می فرماید و کلما راءت المراءة الدم الخالص فی حملها فانها تزداد و بعدد الایام التی زاد فیها فی حملها من الدم : ((هر زمان زن، خون خالص در حال حمل ببیند به تعداد ایام آن، بر دوران حملش ‍ افزوده می شود))!.**طبق نقل نورالثقلین جلد 2 صفحه 485***

سپس قرآن اضافه می کند: ((هر چیز در نزد خدا به مقدار و میزان ثابت و معین است )) (و کل شی ء عنده بمقدار).

تا تصور نشود که این کم و زیادها بیحساب و بیدلیل است، بلکه ساعت و ثانیه و لحظه آن حساب دارد، همانگونه که اجزای جنین و خون رحم، همه
@@تفسیر نمونه جلد 10 صفحه 136@@@
دارای حساب و کتاب است .

آیه بعد در حقیقت دلیلی است بر آنچه در آیه قبل بیان شد، می گوید:

((خداوند غیب و شهود (پنهان و آشکار) را میداند)) (عالم الغیب و الشهادة ).

و آگاهی او از غیب و شهود به این دلیل است که ((او بزرگ است و متعالی و مسلط بر هر چیز)) و به همین دلیل در همه جا حضور دارد، و چیزی از دیدگان علم او پنهان نیست (الکبیر المتعال ).

و برای تکمیل این بحث و تاکید بر علم بی پایان او اضافه می کند، برای خداوند هیچ تفاوتی ندارد کسانی که سخن خود را مکتوم دارند، و یا آنها که آشکار کنند او همه را میداند و میشنود (سواء منکم من اسر القول و من جهر به ).

((و نیز برای او تفاوت نمی کند، کسانی که مخفیانه در دل شب و در میان پرده های ظلمت گام برمیدارند و آنها که آشکارا در روز روشن به دنبال کار خویش میروند)) (و من هو مستخف باللیل و سارب بالنهار).**(سارب) از ماده (سرب) (بر وزن ضرر) در اصل به معنی آب جاری است و سپس به انسانی که دنبال کاری در حرکت است گفته می شود***

اصولا برای کسی که در همه جا حضور دارد، نور و ظلمت، تاریکی و روشنی، غیب و شهود مفهومی ندارد، او به طور یکسان از همه اینها آگاه و با خبر است .

نکته ها :