تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد8
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

تربیت و اندرز

در آیات گذشته سخن از این بود که ایمان باید جنبه اختیاری داشته باشد نه اضطراری و اجبار، به همین مناسبت در نخستین آیه مورد بحث راه تحصیل ایمان اختیاری را نشان می دهد و به پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) می فرماید: ((به آنها بگو درست بنگرید و ببینید در آسمان و زمین چه نظام حیرت انگیز و شگرفی است که هر
@@تفسیر نمونه جلد 8 صفحه 393@@@
گوشه ای از آن دلیلی بر عظمت و قدرت و علم و حکمت آفریدگار است (قل انظروا ما ذا فی السماوات و الارض).

این همه ستارگان درخشان و کرات مختلف آسمانی که هر کدام در مدار خود در گردشند این منظومه های بزرگ و این کهکشانهای غول پیکر و این نظام دقیقی که بر سراسر آنها حکم فرما است، همچنین این کره زمین با تمام عجائب و اسرارش، و اینهمه موجودات زنده متنوع و گوناگونش، درست در ساختمان همه اینها بنگرید و با مطالعه آنها به مبدء جهان هستی آشناتر و نزدیکتر شوید.

این جمله به روشنی مساله جبر و سلب آزادی اراده را نفی می کند و می گوید: ایمان نتیجه مطالعه جهان آفرینش است یعنی این کار بدست خود شما است.

سپس اضافه می کند ولی با اینهمه آیات و نشانه های حق باز جای تعجب نیست که گروهی ایمان نیاورند، چرا که آیات و نشانه ها و اخطارها و انذارها تنها به درد کسانی می خورد که آمادگی برای پذیرش حق دارند، اما ((آنها که تصمیم گرفته اند هرگز ایمان نیاورند این امور هیچگونه اثری برایشان ندارد)) (و ما تغنی الایات و النذر عن قوم لا یؤمنون).**(نذر) جمع (نذیر) به معنی انذار کننده و کنایه از پیامبران و رهبران الهی است، و یا جمع (انذار) یعنی اخطار و تهدید غافلان و مجرمان است که برنامه این رهبران الهی می باشد. (ما) در جمله ما تغنی الایات را بعضی (ماء نافیه) دانسته اند، و بعضی به معنی استفهام انکاری که از نظر نتیجه یکی است، اما ظاهر این است که (ما) نافیه باشد.***

این جمله اشاره به حقیقتی است که بارها در قرآن خوانده ایم که دلائل و سخنان حق و نشانه ها و اندرزها به تنهائی کافی نیست، بلکه زمینه های مستعد و آماده نیز شرط گرفتن نتیجه است.
@@تفسیر نمونه جلد 8 صفحه 394@@@
سپس با لحنی تهدید آمیز اما در لباس سؤال و استفهام می گوید: ((آیا این گروه لجوج و بی ایمان جز این انتظار دارند که سرنوشتی همانند اقوام طغیانگر و گردنکش پیشین که گرفتار مجازات دردناک الهی شدند پیدا کنند)) سرنوشتی همچون فراعنه و نمرودها و شدادها و اعوان و انصارشان! (فهل ینتظرون الا مثل ایام الذین خلوا من قبلهم).

و در پایان آیه به آنها اخطار می کند و می گوید: ((ای پیامبر به آنها بگو اکنون که شما در چنین مسیری هستید و حاضر به تجدیدنظر نیستید شما در انتظار بمانید و ما هم با شما در انتظار خواهیم بود)). شما در انتظار در هم شکستن دعوت حق، و ما در انتظار سرنوشت شوم و دردناکی برای شما، همچون سرنوشت اقوام مستکبر پیشین (قل فانتظروا انی معکم من المنتظرین).

باید توجه داشت که ((استفهام)) در جمله ((فهل ینتظرون)) استفهام انکاری است، یعنی آنها با این شیوه رفتارشان انتظاری جز فرارسیدن یک سرنوشت شوم نمی توانند داشته باشند.

((ایام)) گر چه در لغت جمع ((یوم)) به معنی روز است، ولی در اینجا به معنی حوادث دردناکی است که در دوران عمر اقوام گذشته واقع شده است.

سپس برای اینکه چنین توهمی پیش نیاید که خدا به هنگام مجازات تر و خشک را با هم می سوزاند، و حتی یک مؤمن را در میان یک گروه عظیم سرکش و یاغی نادیده می گیرد اضافه می کند: ما پس از آماده شدن مقدمات مجازات اقوام گذشته ((فرستادگان خود و کسانی را که به آنها ایمان آوردند نجات و رهائی می بخشیدیم)) (ثم ننجی رسلنا و الذین آمنوا).

و در پایان می گوید: این اختصاص به اقوام گذشته و رسولان و مؤمنان پیشین نداشته است بلکه ((همینگونه تو و ایمان آورندگان به ترا نجات خواهیم
@@تفسیر نمونه جلد 8 صفحه 395@@@
بخشید و این حقی است بر ما حقی مسلم و تخلف ناپذیر)) (کذلک حقا علینا ننج المؤمنین).**جمله (کذلک حقا علینا ننج المؤمنین) در معنی چنین بوده (کذلک ننج المؤمنین و کان ذلک حقا علینا) یعنی جمله (حقا علینا) یک جمله معترضه است که در میان (کذلک) و (ننج المؤمنین) قرار گرفته است، این احتمال نیز داده شده است که (کذلک) به جمله قبل تعلق داشته باشد یعنی جمله (ننجی رسلنا و الذین آمنوا).***