تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد8
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

همه جا ناظر او است!

در آیات گذشته سخن از قرآن و موعظه الهی و هدایت و رحمتی که در این کتاب آسمانی است در میان بود، و در آیات مورد بحث به همین مناسبت از قوانین ساختگی و خرافی و احکام دروغین مشرکان سخن می گوید

زیرا کسی که ایمان به خدا دارد و می داند همه مواهب و ارزاق از ناحیه او است باید این حقیقت را نیز بپذیرد که بیان حکم این مواهب و مجاز و غیر مجاز آنها بدست پروردگار است و بدون اذن و فرمان او دخالت در این کار ناروا است.

در نخستین آیه مورد بحث، روی سخن را به پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) کرده، می فرماید: ((به آنها بگو: چرا این روزیهائی را که خداوند برای شما نازل کرده است بعضی را حرام و بعضی را حلال قرار داده اید))؟! (قل اءرایتم ما انزل الله لکم من رزق فجعلتم منه حراما و حلالا).

و بر طبق سنن خرافی خود پاره ای از چهار پایان را تحت عنوان سائبه و بجیره و وصیله**بحیره حیوانی را می گفتند که چندین بار وضع حمل کرده بود و سائبه شتری بود که ده یا دوازده بچه آورده بود و وصیله نیز به گوسفندی می گفتند که هفت بار فرزند آورده بود (برای توضیح بیشتر به جلد پنجم صفحه 103 مراجعه فرمائید).*** و همچنین قسمتی از زراعت و محصول کشاورزی خود را تحریم نموده اید و خود را از این نعمتهای پاک محروم ساخته، به علاوه این مربوط به شما نیست که چه چیز حلال و چه چیز حرام باید باشد، این تنها در اختیار فرمان پروردگار و خالق آنها است.

((بگو آیا خداوند به شما اجازه داده است چنین قوانینی را وضع کنید، یا بر خدا افترا می بندید)) (قل آلله اذن لکم ام علی الله تفترون).
@@فسیر نمونه جلد 8 صفحه 326@@@
یعنی این کار از دو صورت خارج نیست، و شق سوم ندارد، یا باید با اجازه پروردگار صورت گرفته باشد، و یا تهمت و افترا است، و چون احتمال اول منتفی است بنابراین چیزی جز تهمت و افترا نمی تواند باشد.

اکنون که مسلم شد آنها با این احکام خرافی و ساختگی خود علاوه بر محروم شدن از نعمتهای الهی تهمت و افترا به ساحت مقدس پروردگار بسته اند، اضافه می کند: ((آنها که بر خدا دروغ می بندند، درباره مجازات روز قیامت چه می اندیشند؟ آیا تامینی برای رهائی از این کیفر دردناک به دست آورده اند))؟ (و ما ظن الذین یفترون علی الله الکذب یوم القیامة).

اما ((خداوند فضل و رحمت گسترده ای بر مردم دارد)) به همین دلیل آنها را در برابر این گونه اعمال زشتشان فورا کیفر نمی دهد (ان الله لذو فضل علی الناس).

ولی آنها به جای اینکه از این مهلت الهی استفاده کنند و عبرت گیرند و شکر آن را بجا بیاورند و به سوی خدا بازگردند اکثر آنان غافلند ((و سپاس این نعمت بزرگ را بجا نمی آورند)) (و لکن اکثرهم لا یشکرون).

این احتمال نیز در تفسیر این آیه وجود دارد که حلال بودن همه این مواهب و روزیها (بجز اشیاء زیانبخش و ناپاک که استثنا شده) خود یک نعمت بزرگ الهی است و بسیاری از مردم بجای سپاسگزاری در برابر این نعمت، ناسپاسی می کنند و با احکام خرافی و ممنوعیتهای بی دلیل خود را از آن محروم می دارند.

و برای اینکه تصور نشود این مهلت الهی دلیل بر عدم احاطه علم پروردگار بر کارهای آنها است، در آخرین آیه مورد بحث این حقیقت را به رساترین عبارت بیان می کند که او از تمام ذرات موجودات در پهنه آسمان و زمین و جزئیات
@@تفسیر نمونه جلد 8 صفحه 327@@@
اعمال بندگان آگاه و با خبر است، و می گوید: ((در هیچ حالت و کار مهمی نمی باشی، و هیچ آیه ای از قرآن را تلاوت نمی کنی، و هیچ عملی را انجام نمی دهید مگر اینکه ما شاهد و ناظر بر شما هستیم در آن هنگام که وارد آن عمل می شوید)) (و ما تکون فی شان و ما تتلوا منه من قرآن و لا تعملون من عمل الا کنا علیکم شهودا اذ تفیضون فیه).**بعضی ضمیر (منه) را به خداوند برگردانده اند یعنی آیاتی که از طرف خدا می خوانی، اما ظاهر این است که این ضمیر به شأن یا قرآن برمی گردد همانگونه که بسیاری از مفسران گفته اند، یعنی آیاتی که درباره هر کار مهمی تلاوت می کنی، یا آیاتی از قرآن را که تلاوت می کنی.***

((شهود)) جمع ((شاهد)) در اصل به معنی حضور تواءم با مشاهده با چشم و یا قلب و فکر است، و تعبیر به جمع اشاره به این است که نه تنها خدا بلکه فرشتگانی که فرمانبردار او هستند و مراقب اعمال انسانها می باشند نیز از همه این کارها با خبرند و شاهد و ناظرند.

و همانگونه که سابقا هم اشاره کرده ایم تعبیر به صیغه جمع در مورد خداوند با اینکه ذات پاک او از هر جهت یگانه و یکتا است برای اشاره به عظمت مقام او است و اینکه همواره مامورینی سر بر فرمان او دارند، و در اطاعت امرش آماده و حاضرند، و در واقع سخن تنها از او نیست، بلکه از او است و آنهمه ماءموران مطیعش.

سپس با تاءکید بیشتر، مساءله آگاهی خدا را از همه چیز تعقیب کرده می گوید: ((کوچکترین چیزی در زمین و آسمان حتی به اندازه سنگینی ذره بی مقداری، از دیدگاه علم پروردگار تو مخفی و پنهان نمی ماند، و نه کوچکتر از این و نه بزرگتر از این مگر اینکه همه اینها در لوح محفوظ و کتاب آشکار علم خدا ثبت و ضبط است)) (و ما یعزب عن ربک من مثقال ذره فی الارض
@@تفسیر نمونه جلد 8 صفحه 328@@@
و لا فی السماء و لا اصغر من ذلک و لا اکبر الا فی کتاب مبین).

((یعزب)) از ماده ((عزوب)) در اصل به معنی دوری و جدائی از خانه و خانواده برای یافتن مرتع از جهت گوسفندان و چهار پایان است و سپس به معنی غیبت و پنهانی بطور مطلق استعمال شده است.

((ذره)) به معنی جسم بسیار کوچک است و به همین جهت به مورچه های ریز نیز ذره گفته می شود (برای توضیح بیشتر به جلد سوم صفحه 389 مراجعه فرمائید).

((کتاب مبین)) اشاره به علم وسیع پروردگار است که گاهی از آن تعبیر به ((لوح محفوظ)) می شود (در این باره در جلد پنجم صفحه 271 نیز سخن گفته ایم).

نکته ها