تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد8
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

شان نزول:

برای آیات فوق شان نزولهای متعددی نقل شده که همه مربوط به کارهای منافقان پس از جنگ تبوک است.

از جمله اینکه: گروهی از منافقان در یک جلسه سری، برای قتل پیامبر توطئه کردند که پس از مراجعت از جنگ تبوک در یکی از گردنه های سر راه
@@تفسیر نمونه جلد 8 صفحه 23@@@
به صورت ناشناس کمین کرده، شتر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را رم دهند، و حضرت را بقتل برسانند. خداوند پیامبرش را از این نقشه آگاه ساخت، و او دستور داد جمعی از مسلمانان مراقب باشند، و آنها را متفرق سازند، هنگامی که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به آن عقبه (گردنه) رسید، عمار مهار مرکب پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را در دست داشت، و حذیفه از پشت سر آنرا می راند در این هنگام گروه منافقان که گویا صورتهای خود را پوشیده بودند فرا رسیدند، پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به حذیفه فرمود: به صورت مرکبهای آنها بزن و آنها را دور کن، حذیفه چنین کرد.

هنگامی که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بدون خطر از عقبه گذشت به حذیفه فرمود: آنها را نشناختی؟ عرض کرد نه، هیچیک از آنها را نشناختم، سپس رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نام همه آنها را برای او برشمرد، حذیفه عرض کرد: حال که چنین است چرا گروهی را نمی فرستی آنها را به قتل برسانند؟ فرمود: ((دوست ندارم عرب بگویند هنگامی که محمد بر یارانش پیروز شد به کشتن آنها پرداخت))!

این شاءن نزول از امام باقر (علیهالسلام) نقل شده و در کتب متعددی از حدیث و تفاسیر نیز آمده است،

در شاءن نزول دیگری می خوانیم: که گروهی از منافقان هنگامی که موضع پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را در برابر دشمن در تبوک مشاهده کردند، از روی تمسخر گفتند: این مرد گمان می کند که قصرهای شام و دژهای نیرومند شامیان را تسخیر خواهد کرد چنین چیزی محال است محال، خداوند پیامبر خود را از این واقعه آگاه ساخت، و پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) دستور داد راه را بر این گروه ببندند، سپس آنها را صدا زد و ملامت کرد و فرمود: شما چنین و چنان گفتید، آنها عذر آوردند که ما قصد و غرضی نداشتیم، مزاح و شوخی می کردیم و بر این موضوع سوگند یاد کردند!
@@تفسیر نمونه جلد 8 صفحه 24@@@
تفسیر: