تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد6
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

بخشی از حیوانات حرام

سپس برای روشن ساختن محرمات الهی از بدعتهائی که مشرکان در آئین حق گذاشته بودند، در این آیه به پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) دستور می دهد که صریحا به آنها بگو در آنچه بر من وحی شده هیچ غذای حرامی را برای هیچکس (اعم از زن و مرد، کوچک و بزرگ) نمی یابم (قل لا اجد فیما اوحی الی محرما علی طاعم یطعمه).

مگر چند چیز، نخست اینکه مردار باشد (الا ان یکون میتة).

یا خونی که از بدن حیوان بیرون می ریزد (نه خونهائی که پس از بریدن رگهای حیوان و خارج شدن مقدار زیادی از خون در لابلای رگهای موئین در وسط گوشتها باقی می ماند) (او دما مسفوحا)


@@تفسیر نمونه جلد 6 صفحه 13 @@@

یا گوشت خوک (او لحم خنزیر).

زیرا همه اینها رجس و پلیدی است و مایه تنفر طبع سالم آدمی و منبع انواع آلودگیها و سرچشمه زیانهای مختلف (فانه رجس).

ضمیر انه با اینکه مفرد است، به عقیده بسیاری از مفسران به هر سه قسمت (گوشت مردار، خون و گوشت خوک) باز می گردد، و معنی جمله چنین است همه آنچه گفته شد پلیدی است**در واقع کلمه (انه) به معنی (انماذکر) است.*** و متناسب با ظاهر آیه نیز همین است که ضمیر به تمام آنها باز گردد، زیرا شک نیست که مردار و خون همانند گوشت خوک پلید است.

سپس به نوع چهارم اشاره کرده می گوید: یا حیواناتی که هنگام ذبح نام غیر خدا بر آنها برده شده است (او فسقا اهل لغیر الله به).**(اهل) از ماده (اهلال) و آن در اصل از (هلال) گرفته شده است و به معنی بلند کردن صدا به هنگام رؤیت (هلال) است، سپس به هرگونه صدای بلند گفته شده است، و به نخستین صدای گریه نوزاد نیز گفته می شود، و چون به هنگام سر بریدن حیوانات، نام بتها را با صدای بلند می بردند تعبیر به (اهل) شده است.***

جالب اینکه به جای ذکر کلمه حیوان کلمه فسق آمده است و همانطور که در سابق نیز اشاره کرده ایم، فسق به معنی خارج شدن از راه و رسم بندگی و اطاعت فرمان خدا است، و لذا به هر گونه گناه فسق گفته می شود، اما ذکر این کلمه در برابر رجس که در مورد سه موضوع حرام سابق گذشت، ممکن است اشاره به این باشد که گوشتهای حرام، اصولا بر دو دسته است گوشتهائی که تحریم آنها به خاطر پلیدی و تنفر طبع و زیانهای جسمانی می باشد، و به آن رجس اطلاق می گردد، و گوشتهائی که نه پلید است و نه از نظر بهداشتی زیان آور، اما از نظر اخلاقی و معنوی نشانه بیگانگی از خدا و دوری از مکتب توحید است،


@@تفسیر نمونه جلد 6 صفحه 14 @@@

و به همین دلیل نیز تحریم شده است.

بنابراین نباید انتظار داشت که گوشتهای حرام، همیشه دارای زیانهای بهداشتی باشد، بلکه گاهی به خاطر زیانهای معنوی و اخلاقیش تحریم شده است، و از اینجا روشن می شود که شرائط ذبح اسلامی نیز بر دو گونه است، بعضی مانند بریدن رگهای چهارگانه و بیرون ریختن خون حیوان، جنبه بهداشتی دارد، و بعضی مانند رو به قبله بودن و گفتن بسم الله و ذبح به وسیله مسلمان جنبه معنوی.

در پایان آیه کسانی را که از روی ناچاری و اضطرار، و نیافتن هیچ غذای دیگر برای حفظ جان خویش، از این گوشتهای حرام استفاده می کنند، استثناء کرده و می گوید: کسانی که اضطرار پیدا کنند، گناهی بر آنها نیست، مشروط بر اینکه تنها به خاطر حفظ جان باشد نه به خاطر لذت و یا حلال شمردن حرام الهی و نه زیاد از حد، بخورند در این صورت پروردگار آمرزنده مهربان آنها را معاف خواهد ساخت (فمن اضطر غیر باغ و لا عاد فان ربک غفور رحیم).**(باغ) یا (باغی) از ماده (بغی) به معنای طلب است و (عاد) یا (عادی) از ماده (عدو) به معنای تجاوز می باشد.***

در حقیقت این دو شرط برای آن است که افرادی اضطرار را دستاویز برای تجاوز به حریم قوانین الهی نسازند، و به بهانه اضطرار از حدود مقررات خدا پا فراتر ننهند.

ولی در بعضی از روایات اهلبیت (علیهم الاسلام) مانند روایتی که در تفسیر عیاشی از امام صادق (علیه السلام) نقل شده چنین می خوانیم الباغی الظالم و العادی الغاصب: منظور از باغی ستمگر است و منظور از عادی، غاصب است،

و نیز در روایت دیگری از امام (علیه السلام) نقل شده که فرمود: الباغی الخارج


@@تفسیر نمونه جلد 6 صفحه 15 @@@

علی الامام و العادی اللص: منظور از باغی کسی است که بر ضد امام عادل و حکومت اسلامی قیام کند و منظور از عادی دزد است.

این روایات و مانند آنها اشاره به این است که اضطرار به گوشتهای حرام معمولا در سفرها رخ می دهد، اگر کسی در راه ظلم و ستم و یا غصب و دزدی، اقدام به سفر کند و گرفتار کمبود غذا شود، خوردن گوشتهای حرام برای او جائز نیست، گر چه موظف است برای حفظ جان خود از آن گوشتها استفاده کند، ولی کیفر این گناه را خواهد داشت چه اینکه مقدمات چنین سفر حرامی را خودش فراهم ساخته است و در هر صورت این روایات با مفهوم کلی آیه کاملا سازگار است