تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد4
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

آیه: 48

آیه و ترجمه

وَ أَنزَلْنَا إِلَیْک الْکِتَب بِالْحَقِّ مُصدِّقاً لِّمَا بَینَ یَدَیْهِ مِنَ الْکتَبِ وَ مُهَیْمِناً عَلَیْهِ فَاحْکم بَیْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ وَ لا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ عَمَّا جَاءَک مِنَ الْحَقِّ لِکلٍّ جَعَلْنَا مِنکُمْ شرْعَةً وَ مِنْهَاجاً وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَجَعَلَکمْ أُمَّةً وَحِدَةً وَ لَکِن لِّیَبْلُوَکُمْ فی مَا ءَاتَاکُمْ فَاستَبِقُوا الْخَیرَتِ إِلی اللَّهِ مَرْجِعُکمْ جَمِیعاً فَیُنَبِّئُکُم بِمَا کُنتُمْ فِیهِ تخْتَلِفُونَ(48)

ترجمه:

48 - و این کتاب را به حق بر تو نازل کردیم، در حالی که کتب پیشین را تصدیق می کند و حافظ و نگاهبان آنها است، بنابراین بر طبق احکامی که خدا نازل کرده در میان آنها حکم کن، و از هوا و هوسهای آنها پیروی مکن، و از احکام الهی روی مگردان، ما برای هر کدام از شما آئین و طریقه روشنی قرار دادیم و اگر خدا می خواست، همه شما را امت واحدی قرار می داد ولی خدا می خواهد شما را در آنچه به شما بخشیده بیازماید (و استعدادهای شما را پرورش دهد) بنابراین بکوشید و در نیکیها به یکدیگر سبقت جوئید، بازگشت همه شما به سوی خدا است و از آنچه در آن اختلاف کرده اید به شما خبر خواهد داد!

تفسیر:

در این آیه اشاره به موقعیت قرآن بعد از ذکر کتب پیشین انبیاء شده است. مهیمن در اصل به معنی چیزی که حافظ و شاهد و مراقب و امین و نگاهداری کننده چیزی بوده باشد، و از آنجا که قرآن در حفظ و نگهداری اصول کتابهای آسمانی پیشین، مراقبت کامل دارد و آنها را تکمیل میکند،

@@تفسیر نمونه جلد 4 صفحه 401@@@

لفظ مهیمن بر آن اطلاق کرده و می فرماید: ما این کتاب آسمانی را به حق بر تو نازل کردیم در حالی که کتب پیشین را تصدیق کرده (و نشانه های آن، بر آنچه در کتب پیشین آمده تطبیق می کند) و حافظ و نگاهبان آنها است.

(و انزلنا الیک الکتاب بالحق مصدقا لما بین یدیه من الکتاب و مهیمنا علیه).

اساسا تمام کتابهای آسمانی، در اصول مسائل هماهنگی دارند، و هدف واحد یعنی تربیت و تکامل انسان را تعقیب می کنند، اگر چه در مسائل فرعی به مقتضای قانون تکامل تدریجی با هم، تفاوتهائی دارند، و هر آئین تازه، مرحله بالاتری را می پیماید، و برنامه جامعتری دارد.

ذکر مهیمنا علیه بعد از مصدقا لما بین یدیه اشاره به همین حقیقت است یعنی اصول کتب پیشین را تصدیق و در عین حال برنامه جامعتری پیشنهاد می کند.

سپس دستور می دهد که چون چنین است طبق احکامی که بر تو نازل شده است در میان آنها داوری کن.

(فاحکم بینهم بما انزل الله).

این جمله با فاء تفریع ذکر شده و نتیجه جامعیت احکام اسلام نسبت به احکام آئینهای پیشین است، این دستور منافاتی با آنچه در آیات قبل گذشت که پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) مخیر بین داوری کردن میان آنها و یا رها کردن آنان به حال خود می نمود، ندارد زیرا این آیه می گوید: چنانچه خواستی میان اهل کتاب داوری کنی بر طبق احکام قرآن داوری کن. بعد اضافه می کند از هوا و هوسهای آنها که مایلند احکام الهی را بر امیال و هوسهای خود تطبیق دهند پیروی مکن و از آنچه به حق بر تو نازل شده است روی مگردان.

(و لا تتبع اهوائهم عما جاءک من الحق).

@@تفسیر نمونه جلد 4 صفحه 402@@@

و برای تکمیل این بحث میگوید: ((برای هر کدام از شما آئین و شریعت و طریقه و راه روشنی قرار دادیم)).

(لکل جعلنا منکم شرعة و منهاجا)

شرع و شریعه راهی را می گویند که بسوی آب می رود و به آن منتهی میشود، و اینکه دین را شریعت می گویند از آن نظر است که به حقایق و تعلیماتی منتهی میگردد که مایه پاکیزگی و طهارت و حیات انسانی است، کلمه نهج و منهاج به راه روشن می گویند.

راغب در کتاب مفردات از ابن عباس نقل می کند که می گوید: فرق میان شرعة و منهاج آن است که شرعة به آنچه در قرآن وارد شده گفته می شود و منهاج به اموری که در سنت پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) وارد گردیده (این تفاوت گرچه جالب به نظر میرسد اما دلیل قاطعی بر آن در دست نیست).**بعضی از بزرگان مفسرین معتقدند که دین و شریعت باهم تفاوت دارند، دین عبارتست از اصل توحید و اصول دیگری که میان تمام مذاهب مشترک است و، لذا دین همیشه یکی است، ولی شریعت به قوانین و احکام و مقرراتی گفته می شود که در مذاهب باهم تفاوت دارند و اما دلیل روشنی بر این تفاوت نداریم، زیرا این دو کلمه در بسیاری از موارد به یک معنی استعمال می شوند.***

سپس میفرماید: ((خداوند می توانست همه مردم را امت واحدی قرار دهد و همه را پیرو یک آئین سازد، ولی این با قانون تکامل تدریجی و سیر مراحل مختلف تربیتی سازگار نبود.

(و لو شاء الله لجعلکم امة واحدة و لکن لیبلوکم فیما آتاکم).

جمله ((لیبلوکم فیما آتاکم)) (تا شما را بیازماید در آنچه به شما بخشیده) اشاره به همان است که سابقا گفتیم: خداوند استعدادها و شایستگیهائی در وجود بشر آفریده و در سایه ((آزمایشها)) در پرتو تعلیمات پیامبران آنها را پرورش می دهد، و به همین دلیل پس از پیمودن یک مرحله، آنها را در مرحله بالاتری

@@تفسیر نمونه جلد 4 صفحه 403@@@

قرار میدهد، و بعد از پایان یک دوران تربیتی، دوران عالیتری را وسیله پیامبر دیگر به وجود می آورد، درست همانند مراحل تحصیلی یک نوجوان در مدرسه.

سرانجام، همه اقوام و ملل را مخاطب ساخته و آنها را دعوت می کند که بجای صرف نیروهای خود در اختلاف و مشاجره، در نیکیها بر یکدیگر پیشی بگیرند.

(فاستبقوا الخیرات).

زیرا بازگشت همه شما به سوی خدا است و او است که شما را از آنچه در آن اختلاف می کنید در روز رستاخیز آگاه خواهد ساخت.

(الی الله مرجعکم جمیعا فینبئکم بما کنتم فیه تختلفون).