تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد4
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

صید حلال

به دنبال احکامی که درباره گوشتهای حلال و حرام در دو آیه گذشته بیان شد در این آیه نیز به قسمتی دیگر از آنها اشاره کرده و به عنوان پاسخ سؤالی که در این زمینه شده است، چنین میفرماید: ((از تو درباره غذاهای حلال سؤال می کنند (یسئلونک ما ذا احل لهم).

سپس به پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) دستور می دهد که نخست به آنها بگوید هر چیز پاکیزه ای برای شما حلال است (قل احل لکم الطیبات).

یعنی تمام آنچه را اسلام تحریم کرده در زمره خبائث و ناپاکها است

@@تفسیر نمونه جلد 4 صفحه 274@@@

و هیچگاه قوانین الهی، موجود پاکیزه ای که طبعا برای استفاده و انتفاع بشر آفریده شده است تحریم نمی کند و دستگاه ((تشریع)) در همه جا هم آهنگ دستگاه تکوین است.

سپس به سراغ صیدها رفته، می گوید: ((صید حیوانات صیاد که تحت تعلیم شما قرار گرفته اند، یعنی از آنچه خداوند به شما تعلیم داده به آنها آموخته اید، برای شما حلال است)) (و ما علمتم من الجوارح مکلبین تعلمونهن مما علمکم الله).**ذر آغاز این جمله حذف و تقدیری وجود دارد و در اصل و صید ما علمتم... بوده است به قرینه جمله (فکلوا مما امسکن علیکم) (دقت کنید).***

جوارح در اصل از ماده ((جرح)) گرفته شده که گاهی به معنی کسب و گاهی به معنی زخم است، و به همین دلیل به حیوانات صیاد اعم از پرندگان و غیر پرندگان ((جارحه)) می گویند، و جمع آن ((جوارح)) است یعنی حیوانی که به صید خود زخم وارد می کند، و یا حیوانی که برای صاحب خود کسب می نماید.

و اگر به اعضای بدن جوارح گفته میشود به خاطر آن است که انسان بوسیله آنها کاری انجام می دهد و اکتسابی می کند.

و به این ترتیب جمله و ما علمتم من الجوارح تمام حیواناتی را که برای شکار کردن تربیت می شوند شامل می شود، ولی قید ((مکلبین)) که به معنی تربیت کنندگان سگهای شکاری است و از ماده کلب به معنی سگ گرفته شده است، آن را اختصاص به سگهای شکاری می دهد و به همین دلیل صید کردن با غیر سگهای شکاری مانند صید بوسیله بازهای شکاری و امثال آن را شامل نمی شود، به همین جهت در فقه شیعه ((تنها)) صید به وسیله سگهای شکاری مجاز است اگر چه جمعی از مفسران دانشمندان اهل تسنن، همه را مجاز

@@تفسیر نمونه جلد 4 صفحه 275@@@

می دانند و قید ((مکلبین)) را بمعنی وسیعی تفسیر کرده اند که اختصاصی به سگها ندارد، ولی همانطور که گفتیم ماده اصلی این لغت مفهوم آن را مخصوص به تربیت سگهای شکاری می کند.

البته اگر حیوانات شکاری دیگر صیدی را از پای در آورند ولی قبل از آنکه بمیرد با آداب شرعی ذبح کنیم حلال است.

ضمنا جمله تعلمونهن مما علمکم الله اشاره به چند مطلب میکند: نخست اینکه باید تعلیم این گونه حیوانات استمرار یابد و اگر تعلیم خود را فراموش کنند و همانند یک سگ ولگرد حیوانی را بدرند، گوشت آن صید حلال نخواهد بود (چون فعل تعلمونهن مضارع است و مضارع دلالت بر استمرار دارد).

دیگر اینکه باید تعلیم و تربیت سگ مطابق اصول صحیحی باشد که با مفهوم ((مما علمکم الله)) سازگار باشد، و دیگر اینکه سرچشمه همه علوم هر چند ساده و کوچک باشد از ناحیه خدا است و ما بدون تعلیم او علمی نداریم.

ضمنا باید توجه داشت منظور از تعلیم سگهای شکاری آنست که آنچنان تربیت شوند که به فرمان صاحبان آنها حرکت کنند و به فرمانشان باز گردند ذکر این نکته نیز لازم است حیوانی را که سگها شکار می کنند اگر زنده بدست آید، باید طبق آداب اسلامی ذبح شود ولی اگر پیش از آنکه به آن برسند جان دهد، حلال است، اگر چه ذبح نشده است.

سپس در ذیل آیه اشاره به دو شرط دیگر از شرائط حلیت چنین صیدی کرده، می فرماید: از صیدی که سگهای شکاری برای شما نگاه داشته اند بخورید.

(فکلوا مما امسکن علیکم).

بنابراین اگر سگهای شکاری عادت داشته باشند قسمتی از صید خود را بخورند و قسمتی را وا گذارند، چنان صیدی حلال نیست و داخل در جمله و ما اکل السبع که در آیه قبل گذشت می باشد و در حقیقت چنین سگی نه تعلیم یافته است و نه آنچه را که نگاه داشته مصداق ((علیکم)) (برای شما) می باشد

@@تفسیر نمونه جلد 4 صفحه 276@@@

بلکه برای خود صید کرده است (ولی بعضی از فقهاء این موضوع را به استناد روایاتی که در منابع حدیث آمده شرط ندانسته اند که تفصیل آن در فقه آمده است) خلاصه اینکه باید آنها آنچنان تربیت شوند که صید خود را نخورند.

دیگر اینکه به هنگامی که سگ شکاری رها می شود، نام خدا را ببرید

(و اذکروا اسم الله علیه).

و در پایان برای رعایت تمام این دستورات، میفرماید: از خدا بپرهیزید زیرا خداوند، سریع الحساب است.

(و اتقوا الله ان الله سریع الحساب).**شرح جمله سریع الحساب در جلد دوم تفسیر نمونه صفحه 40 گذشت.***