در اینجا این سؤال پیش می آید که آیا عفو و گذشت از ستمگر در حقیقت موجب امضای ظلم او نخواهد بود و آیا این کار او را تشویق به ادامه ستم نمی کند و آیا این دستور یک نوع واکنش منفی تخدیری در مظلومان ایجاد نخواهد کرد!
پاسخ سوال این است که مورد عفو و گذشت از مورد احقاق حق و مبارزه با ظالم جدا است، به همین دلیل در دستورهای اسلامی از یک طرف می خوانیم نه ظلم کنید و نه تن به ظلم دهید (لا تظلمون و لا تظلمون)**بقره آیه 279.*** و دشمن ظالم و یا مظلوم باشید.
(کونا للظالم خصما و للمظلوم عونا.**نهج البلاغه وصیتنامه شماره 48.***
با ظالمان پیکار کنید تا به حکم خدا گردن نهند.
(فقاتلوا التی تبغی حتی تفی ء الی امر الله).**حجرات آیه 9.***
و از سوی دیگر دستور به عفو و بخشش و گذشت داده شده است همانطور که می فرماید:
(و ان تعفوا اقرب للتقوی).**بقره آیه 237.***
(و لیعفوا و لیصفحوا الا تحبون ان یغفر الله لکم).**سوره نور آیه 22.***
گر چه ممکن است بعضی از افراد کم اطلاع میان این دو حکم در بدو
@@تفسیر نمونه جلد 4 صفحه 187@@@
نظر تضادی ببینند، ولی با توجه به آنچه در منابع اسلامی وارد شده روشن می شود که مورد عفو و گذشت جای معینی است که از آن سوء استفاده نشود و مورد مبارزه و کوبیدن ظلم، جای دیگر.
توضیح اینکه عفو و گذشت مخصوص موارد قدرت و پیروزی بر دشمن و شکست نهائی او است، یعنی در موردی که احساس خطر جدیدی از ناحیه دشمن نشود، بلکه عفو و گذشت از او یکنوع اصلاح و تربیت در مورد او محسوب شود و او را به تجدید نظر در مسیر خود وادارد چنانکه در موارد زیادی از تاریخ اسلام به چنین افرادی برخورد می کنیم و حدیث معروف اذا قدرت علی عدوک فاجعل العفو عنه شکرا للقدرة علیه.
هنگامی که بر دشمن پیروز شدی گذشت را زکاة این پیروزی قرار ده.**نهج البلاغه _ کلمات قصار _ کلمه 10.***
شاهدی بر این مدعا است.
اما در مواردی که خطر دشمن هنوز بر طرف نگشته و احتمالا گذشت، او را جسورتر و آماده تر می کند، یا اینکه عفو و گذشت یکنوع تسلیم و رضایت به ظلم محسوب می شود، هیچگاه اسلام اجازه چنین عفوی را نمی دهد و هرگز پیشوایان اسلام در چنین مواردی راه عفو و گذشت را انتخاب نکردند.
@@تفسیر نمونه جلد 4 صفحه 188@@@