تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد4
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

نقشه های شیطان

آیه نخست توضیحی است برای حال مشرکان، که در آیه قبل به سرنوشت شوم آنها اشاره شد و در حقیقت علت گمراهی شدید آنها را بیان می کند و می گوید: آنها بقدری کوتاه فکرند که خالق و آفریدگار جهان پهناور هستی را رها کرده و در برابر موجوداتی سر تعظیم فرود می آورند که کمترین اثر مثبتی ندارند بلکه گاهی همانند شیطان، ویرانگر و گمراه کننده نیز می باشند.

(ان یدعون من دونه الا اناثا و ان یدعون الا شیطانا مریدا)

قابل توجه اینکه: معبودهای مشرکان در این آیه منحصر بدو چیز شناخته شده اناث و شیطان مرید.

اناث جمع انثی از ماده انث (بر وزن ادب) به معنی موجود نرم و قابل انعطاف است، و لذا هنگامی که آهن در آتش نرم شود، عرب می گوید انث الحدید و اگر به جنس زن اناث و مؤنث گفته میشود به خاطر آن است که جنس لطیفتر و انعطاف پذیرتری است.

ولی در اینجا بعضی از مفسران معتقدند که قرآن اشاره به بتهای معروف قبائل عرب می کند که هر کدام برای خود بتی انتخاب کرده، اسم مؤنثی را بر آن نهاده بودند:

اللات بمعنی الهه مؤنث الله، عزی مؤنث اعز، و همچنین منات و اساف و نائله و مانند آنها - ولی بعضی دیگر از مفسران بزرگ عقیده دارند که منظور از اناث در اینجا معنی معروف مؤنث نیست بلکه منظور همان ریشه لغوی آن است، یعنی آنها معبودهائی را می پرستیدند که مخلوق ضعیفی

@@تفسیر نمونه جلد 4 صفحه 136@@@

بیش نبودند و به آسانی در دست آدمی به هر شکل در می آمدند، تمام وجودشان تاثر و انعطاف پذیری و تسلیم در برابر حوادث بود، و به عبارت روشنتر، موجودهائی که هیچگونه اراده و اختیاری از خود نداشتند و سرچشمه سود و زیان نبودند.

و اما کلمه مرید از نظر ریشه لغت از ماده مرد (بر وزن زرد) بمعنی ریختن شاخ و برگ درخت است و بهمین مناسبت به نوجوانی که هنوز مو در صورتش نروئیده امرد گفته میشود.

بنابراین شیطان مرید، یعنی شیطانی که تمام صفات فضیلت از شاخسار وجودش فرو ریخته و چیزی از نقاط قوت در او باقی نمانده است.

و یا از ماده مرود (بر وزن سرود) بمعنی طغیان و سرکشی است یعنی معبود آنها شیطان طغیانگر و ویرانگر است.

در حقیقت قرآن معبودهای آنها را چنین دسته بندی کرده که یک دسته بیاثرند و بی خاصیت و دسته دیگر طغیانگرند و ویرانگر و کسی که در برابر چنین معبودهائی سر تسلیم فرود می آورد در گمراهی آشکار است!.

سپس در آیات بعد اشاره به صفات شیطان و اهداف او و عداوت خاصی که با فرزندان آدم دارد کرده و قسمتهای مختلفی از برنامه های او را شرح میدهد و قبل از هر چیز می فرماید: خداوند او را از رحمت خویش دور ساخته (لعنه الله) و در حقیقت ریشه تمام بدبختیها و ویرانگریهای او همین دوری از رحمت خدا است که بر اثر کبر و نخوت دامنش را گرفت، بدیهی است چنین موجودی که بر اثر دوری از خدا از هر گونه خیر و خوبی خالی است نمی تواند اثر مفیدی در زندگی دگران داشته باشد و ذات نایافته از هستی بخش چگونه ممکن است هستی آفرین گردد، نه تنها مفید نخواهد بود، زیانبخش نیز خواهد بود.

سپس میفرماید: شیطان سوگند یاد کرده که چند برنامه را اجرا میکند:

@@تفسیر نمونه جلد 4 صفحه 137@@@

1 - از بندگان تو نصیب معینی خواهم گرفت:

(و قال لاتخذن من عبادک نصیبا مفروضا).

او میداند قدرت بر گمراه ساختن همه بندگان خدا ندارد، و تنها افراد هوسباز و ضعیف الایمان و ضعیف الاراده هستند که در برابر او تسلیم میشوند.

2 - آنها را گمراه میکنم (و لاضلنهم).

3 - با آرزوهای دور و دراز و رنگارنگ آنها را سرگرم میسازم (و لامنینهم)،**این کلمه از ماده منی (بر وزن منع) گرفته شده که به معنی تقدیر و اندازه گیری است ولی بسیاری اوقات به معنی اندازه گیریهای خیالی و آرزوهای موهوم به کار می رود و اگر به نطفه (منی) گفته می شود آن هم به خاطر این است که اندازه گیری نخستین موجودات زنده از آن آغاز می گردد.***

4 - آنها را به اعمال خرافی دعوت می کنم، از جمله فرمان میدهم که گوشهای چهار پایان را بشکافند و یا قطع کنند.

(و لامرنهم فلیبتکن اذان الانعام).

و این اشاره به یکی از اعمال زشت جاهلی است که در میان بت پرستان رائج بود که گوش بعضی از چهارپایان را می شکافتند و یا بکلی قطع می کردند و سوار شدن بر آن را ممنوع می دانستند و هیچگونه از آن استفاده نمی نمودند.

5 - آنها را وادار میسازم که آفرینش پاک خدائی را تغییر دهند.

(و لامرنهم فلیغیرن خلق الله)

این جمله اشاره به آن است که خداوند در نهاد اولی انسان توحید و یکتاپرستی و هر گونه صفت و خوی پسندیده ای را قرار داده است ولی وسوسه های شیطانی و هوی و هوسها انسان را از این مسیر صحیح منحرف می سازد و به بیراهه ها می کشاند، شاهد این سخن آیه 30 سوره روم است.

فاقم وجهک للدین حنیفا فطرة الله التی فطر الناس علیها لا تبدیل

@@تفسیر نمونه جلد 4 صفحه 138@@@

لخلق الله ذلک الدین القیم:

روی خود را متوجه آئین خالص توحید کن همان سرشتی که خداوند از آغاز، مردم را بر آن قرار داده و این آفرینشی است که نباید تبدیل گردد این است دین صاف و مستقیم.

از امام باقر و امام صادق (علیه السلام) نیز نقل شده که منظور از آن تغییر فطرت توحید و فرمان خدا است.**تفسیر تبیان جلد 3 صفحه 334.***

و این ضرر غیر قابل جبرانی است که شیطان بر پایه سعادت انسان میزند زیرا حقایق و واقعیات را با یک سلسله اوهام و وساوس قلب میکند و بدنبال آن سعادت بشقاوت تبدیل میگردد.

و در پایان یک اصل کلی را بیان کرده، می فرماید: هر کس شیطان را بجای خداوند بعنوان ولی و سرپرست خود انتخاب کند زیان آشکاری کرده.

(و من یتخذ الشیطان ولیا من دون الله فقد خسر خسرانا مبینا).

در آیه بعد چند نکته که به منزله دلیل برای مطلب سابق است بیان شده: شیطان پیوسته به آنها وعده های دروغین می دهد، و به آرزوهای دور و دراز سرگرم میکند ولی جز فریب و خدعه کاری برای آنها انجام نمیدهد.

(یعدهم و یمنیهم و ما یعدهم الشیطان الا غرورا).**غرور در اصل به معنی اثر آشکار چیزی است، ولی غالبا به آثاری که ظاهری فریبندهو باطنی ناپسند دارد گفته می شود، و به هر چیز اعم از مال و ثروت و قدرت و مقام که انسان را بفریبد و از راه حق باز دارد مایه غرور گفته می شود.***

و در آخرین آیه از آیات مورد بحث، سرنوشت نهائی پیروان شیطان چنین بیان شده: آنها جایگاهشان دوزخ است و هیچ راه فراری از آن ندارند.

(اولئک ماویهم جهنم و لا یجدون عنها محیصا).**محیص از ماده (حیص) به معنی عدول و صرف نظر کردن است بنابراین محیص به معنی وسیله عدول و راه فرار می آید.***

@@تفسیر نمونه جلد 4 صفحه 139@@@