تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد4
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

1 - استقلال روح.

تعبیر به توفی در آیه شریفه به جای مرگ، در حقیقت اشاره به این نکته است که مرگ به معنی نابودی و فنا نیست بلکه یکنوع ((دریافت فرشتگان نسبت به روح انسان)) است، یعنی روح او را که اساسی ترین قسمت وجود او است می گیرند و با خود به جهان دیگری می برند، این گونه تعبیر که در قرآن کرارا آمده یکی از روشنترین اشارات قرآن به مسئله وجود روح و بقای آن بعد از مرگ است، که شرح آن در ذیل آیات مناسب خواهد آمد، و پاسخی است به کسانی که می گویند: قرآن هیچگونه اشاره ای به مسئله روح نکرده است.**توضیح درباره معنی (توفی) را از نظر لغت در جلد دوم تفسیر نمونه صفحه 430 مطالعه فرمائید.***

2 - فرشته قبض روح یا فرشتگان؟

از بررسی موارد متعددی از قرآن مجید (12 مورد) که درباره ((توفی)) و مرگ سخن به میان آمده استفاده می شود که گرفتن ارواح به دست یک فرشته معین نیست، بلکه فرشتگانی هستند که این وظیفه را بعهده دارند و مامور انتقال ارواح آدمیان از این جهان به جهان دیگرند، آیه فوق که فرشتگان به صورت

@@تفسیر نمونه جلد 4 صفحه 86@@@

جمع آمده اند (الملائکه) نیز یکی از شواهد این موضوع است.

در آیه 61 سوره انعام می خوانیم:

حتی اذا جاء احدکم الموت توفته رسلنا:

((هنگامی که زمان مرگ یکی از شما برسد، فرستادگان ما روح او را قبض می کنند.))

و اگر می بینیم که در بعض از آیات این موضوع به ملک الموت (فرشته مرگ) نسبت داده شده**سوره سجده آیه 11*** از این نظر است که او بزرگ فرشتگان مامور قبض ارواح است، و او همان کسی است که در احادیث به نام ((عزرائیل)) از او یاد شده است.

بنابراین اینکه بعضی می پرسند چگونه یک فرشته می تواند در آن واحد همه جا حضور یابد و قبض روح انسانها کند، پاسخ آن با بیانی که گفته شد روشن می گردد از این گذشته به فرض اینکه فرشتگان نبودند و تنها یک فرشته بود باز مشکلی ایجاد نمی شد زیرا تجرد وجودی او ایجاب می کند که دائره نفوذ عملش فوق العاده وسیع باشد زیرا یک وجود مجرد از ماده می تواند احاطه وسیعی نسبت به جهان ماده داشته باشد، همانطور که در حدیثی درباره فرشته مرگ (ملک الموت) از امام صادق (علیه السلام) نقل شده که هنگامی که پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) از احاطه او نسبت به جهان سوال کرد در جواب چنین گفت:

ما الدنیا کلها عندی فیما سخرها الله لی و مکننی علیها الا کالدرهم فی کف الرجل یقلبه کیف یشاء:

((این جهان و آنچه در آن است با تسلط و احاطهای که خداوند به من بخشیده در نزد من همچون سکهای است که در دست انسانی باشد که هر گونه بخواهد آن را می چرخاند.))**تفسیر برهان جلد دوم صفحه 391 ذیل آیه اول سوره اسراء.***

@@تفسیر نمونه جلد 4 صفحه 87@@@

ضمنا اگر می بینیم در بعضی از آیات قرآن قبض روح به خدا نسبت داده شده است مانند:

الله یتوفی الانفس حین موتها:

((خداوند جانها را در موقع مرگ می گیرد)) (سوره زمر - 42) منافاتی با آیات گذشته ندارد زیرا در مواردی که کار با وسائطی انجام می گیرد، گاهی کار را به وسائط نسبت می دهند و گاهی به آن کسی که اسباب و وسائط را برانگیخته است، و هر دو نسبت، صحیح است.

جالب اینکه در قرآن بسیاری از حوادث جهان به فرشتگانی که مامور خدا در عالم هستی هستند نسبت داده شده است، و همانطور که می دانیم فرشته معنی وسیعی دارد که از موجودات مجرد عاقل گرفته تا نیروها و قوای طبیعی را شامل می شود.