تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد2
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

عمران و دخترش مریم

به دنبال اشاره ای که به عظمت آل عمران در آیات قبل آمده بود در این آیات سخن از عمران و دخترش مریم به میان می آورد، و به طور فشرده چگونگی تولد و پرورش و بعضی از حوادث مهم زندگی این بانوی بزرگ را بیان می کند.

توضیح اینکه : از تواریخ و اخبار اسلامی و گفته مفسران استفاده می شود که ((حنة )) و ((اشیاع )) دو خواهر بودند که اولی به همسری عمران که از شخصیتها

@@تفسیر نمونه جلد 2 صفحه 523@@@

برجسته بنی اسرائیل بود در آمد و دومی را زکریا پیامبر خدا به همسری انتخاب کرد.**از پاره ای از روایات استفاده می شود که (عمران) نیز پیامبر بود و به او وحی فرستاده می شد و باید توجه داشت که این عمران غیر از عمران پدر موسی علیه السلام است و میان آنها 1800 سال فاصله است. مجمع البیان و تفسیر مراغی ذیل آیه مورد بحث***

همسر عمران ((حنه )) سالها گذشت که فرزندی از او متولد نشد روزی زیر درختی نشسته بود پرنده ای را دید که به جوجه های خود غذا می دهد مشاهده این محبت مادرانه آتش عشق فرزند را در دل او شعلهور ساخت و از صمیم دل از درگاه خدا تقاضای فرزندی کرد و چیزی نگذشت که این دعای خالصانه به هدف اجابت رسید و باردار شد.

از بعضی از روایات استفاده می شود که خداوند به عمران وحی فرستاده بود که پسری پر برکت که میتواند بیماران غیر قابل علاج را درمان کند و مردگان را به فرمان خدا حیات بخشد به او خواهد داد که به عنوان پیامبر به سوی بنی اسرائیل فرستاده می شود.

او این جریان را با همسر خود ((حنه )) در میان گذاشت لذا هنگامی که او باردار شد تصور کرد فرزند مزبور همان است که در رحم دارد بی خبر از این که کسی که در رحم او است مادر آن فرزند (مریم ) می باشد و به همین دلیل نذر کرد که پسر را خدمتگزار خانه خدا ((بیت المقدس )) نماید اما به هنگام تولد مشاهده کرد که دختر است در این موقع نگران شد که با این وضع چه کند.

زیرا خدمتکاران بیت المقدس از میان پسران انتخاب می شدند و سابقه نداشت دختری به این عنوان انتخاب گردد.

با توضیح بالا، به تفسیر آیات باز میگردیم : در نخستین آیه می فرماید: به یاد آرید هنگامی را که همسر عمران گفت :

@@تفسیر نمونه جلد 2 صفحه 524@@@

خداوندا! آنچه را در رحم دارم برای تو نذر کردم که محرر (و آزاد برای خدمت خانه تو) باشد، آن را از من بپذیر که تو شنوا و دانائی )) (اذ قالت امرأ ت عمران رب انی نذرت لک ما فی بطنی محررا فتقبل منی انک انت السمیع العلیم ).**راغب در مفردات می گوید:(تقبل) قبول چیزی است به صورتی که پاداش و ثوابی داشته باشد (بنابراین با ماده قبول تفاوت دارد)***

در این آیه اشاره به نذر همسر عمران به هنگام بارداری شده، او تصور میکرد فرزندش (با توجه به بشارت خداوند) پسر است، و از این رو واژه ((محررا)) (یا معادل دیگر در زبان دیگر) را به کار برد، نه ((محررة )) و از خدا خواست که نذر او را پذیرا شود.

واژه ((محررا)) از ماده تحریر گرفته شده که به معنی آزاد ساختن است . و در اصطلاح آن زمان به فرزندانی گفته می شد که به خدمت معبد و خانه خدا در می آمدند، تا نظافت و سایر خدمات را بر عهده گیرند و به هنگام فراغت مشغول عبادت پروردگار شوند، و از آنجا که آنها از هر گونه خدمت به پدر و مادر آزاد بودند، به آنها محرر گفته می شد، و یا از این جهت که خالص از هر گونه تلاش و کوشش دنیوی بوده اند، به آنها محرر می گفتند.

بعضی گفته اند که این دسته از کودکان از موقعی که توانائی بر این خدمات داشتند تا سن بلوغ، وظایف خود را زیر نظر پدران و مادران انجام میدادند و پس از رسیدن به سن بلوغ، تعیین سرنوشتشان به دست خودشان بود، اگر میخواستند به کار در معبد پایان داده و بیرون میرفتند و اگر تمایل داشتند بمانند می ماندند.

بعضی گفته اند: اقدام همسر عمران به نذر، دلیل بر آن است، که عمران در همان حال بارداری او از دنیا رفته بود، و گر نه بعید بود او مستقلا چنین نذری کند.

@@تفسیر نمونه جلد 2 صفحه 525@@@

سپس می افزاید: ((هنگامی که فرزند خود را به دنیا آورد (و او را دختر یافت ) گفت : پروردگارا! من او را دختر آوردم )) (فلما وضعتها قالت رب انی وضعتها انثی ).

البته خدا از آنچه او به دنیا آورده بود آگاهتر بود)) (و الله اعلم بما وضعت ).

سپس افزود: ((تو میدانی که دختر و پسر (برای هدفی که من نذر کردهام ) یکسان نیستند)) (و لیس الذکر کالانثی ).

دختر، پس از بلوغ، عادت ماهانه دارد و نمی تواند در مسجد بماند، به علاوه نیروی جسمی آنها یکسان نیست، و نیز مسائل مربوط به حجاب و بارداری و وضع حمل ادامه این خدمت را برای دختر مشکل می سازد و لذا همیشه پسران را نذر می کردند.

از قرائن موجود در آیه و روایاتی که در تفسیر آیه وارد شده است، استفاده می شود که ((و لیس الذکر کالانثی )) (پسر همانند دختر نیست ) از زبان مادر مریم است هر چند بعضی احتمال داده اند از کلام خدا باشد ولی بعید به نظر می رسد.

در اینجا این سؤال پیش می آید که مادر مریم، قاعدتا میبایست بگوید: ((و لیست الانثی کالذکر)) (این دختر همانند پسر نیست ) زیرا او دختر آورده بود نه پسر و لذا گفته اند: جمله تقدیم و تاخیری دارد همانگونه که در بسیاری از عبارات عرب معمول است، و چه بسا ناراحتی ناگهانی که هنگام وضع حمل به او دست داد سبب شد سخن خود را این چنین ادا کند، چرا که او علاقه داشت صاحب پسری شود تا خدمتگزار بیت المقدس باشد، همین علاقه سبب شد که بی اختیار به هنگام سخن گفتن نام پسر را مقدم دارد.

سپس افزود: ((من او را مریم نام گذاردم و او و فرزندانش را از ( وسوسه های ) شیطان رجیم و رانده شده (از درگاه خدا) در پناه تو قرار می دهم )) (و انی سمیتها مریم و انی اعیذها بک و ذریتها من الشیطان الرجیم ).

@@تفسیر نمونه جلد 2 صفحه 526@@@

((مریم )) در لغت به معنی زن عبادتکار و خدمتگزار است و از آنجا که این نامگذاری به وسیله مادرش ‍ بعد از وضع حمل انجام شد، نهایت عشق و علاقه این مادر با ایمان را برای وقف فرزندش در مسیر بندگی و عبادت خدا نشان می دهد، و نیز به همین دلیل بود که او پس از نامگذاری، نوزادش و فرزندانی را که در آینده از او به وجود می آیند، در برابر وسوسه های شیطانی به خداوند سپرد.

@@تفسیر نمونه جلد 2 صفحه 527@@@