(85) مَّنْ یَشْفَعْ شَفَعَةً حَسَنَةً یَکُنْ لَّهُ نَصِیبٌ مِّنْهَا وَمَنْ یَشْفَعْ شَفَعَةً سَیِّئَةً یَکُنْ لَّهُ کِفْلٌ مِّنْهَا وَکَانَ اللَّهُ عَلَی کُلّ شَیْءٍ مُّقِیتاً
هر کس وساطت نیکو کند، او هم سهمی از پاداش خواهد داشت و هر کس به کار بد وساطت کند، بهرهای از کیفر خواهد داشت و خداوند بر هر چیزی نگهبان است.
نکته ها:
«مُقیت»، یعنی آنکه قوت دیگری را میدهد و حافظ جان اوست و بطور عام، به معنای حافظ و حسابرس به کار میرود.
در آیه پیش، هر کس مسئول کار خود بود، امّا این آیه نقش دعوت و وساطت در کار نیک را، در بهره داشتن از پاداش و کیفر بیان میکند.
موعظه، آشتی دادن، تدریس، تشویق به جبهه، تعاون بر کار نیک، مصادیق (شفاعة حسنة) هستند، چنانکه در حدیث، دعا در حقّ دیگران، امر به معروف، راهنمایی و حتّی اشاره به کار خیر، از مصادیق «شفاعة حسنة» ذکر شده است.**تفسیر صافی.*** غیبت، سخنچینی، کارشکنی، تهمت، فتنه، ترساندن از جبهه، وسوسه و توطئه، مصادیق (شفاعة سیئة) هستند.
پیام ها:
1- فردگرایی و انزوا در اسلام ممنوع است. (یشفع شفاعة حسنة)
2- دعوت به نیک و بد، شرکت در پاداش و کیفر است. (نصیبٌ منها)
3- به خاطر محدودیّتها، نمیتوان در هر کاری دخالت مستقیم داشت، ولی با شفاعتهای خیر، میتوان از آنها بهره برد. (نصیب منها)
4- به دلاّل باید حقّی پرداخت شود، کسانی که در امور خیریّه یا در تجارت واسطهگری میکنند حقّی دارند. (یشفع شفاعة حسنة یکن له نصیب منها)
5 - در وساطتها، باید خدا را در نظر داشت. (کان اللّه علی کل شیء مقیتاً)