(188) لَا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ یَفْرَحُونَ بِمَآ أَتَوَاْ وَّیُحِبُّونَ أَنْ یُحْمَدُواْ بِمَا لَمْ یَفْعَلُواْ فَلَا تَحْسَبَنَّهُمْ بِمَفَازَةٍ مِنَ الْعَذَابِ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ
گمان مبر کسانی که به آنچه کردهاند، شادمانی میکنند و دوست دارند برای آنچه نکردهاند ستایش شوند، مپندار که آنها از عذاب الهی رستهاند، (زیرا) برای آنها عذابی دردناک است.
نکته ها:
مردم سه دستهاند:
1- گروهی که کار میکنند وانتظار پاداش یا تشکّر از مردم ندارند. (لانرید منکم جزاء و لاشکورا)**انسان، 9.***
2- گروهی که کار میکنند تا مردم بدانند و ستایش کنند. (رئاء الناس)**نساء، 38.***
3- گروهی که کار نکرده، انتظار ستایش از مردم دارند. (یحمدوا بمالم یفعلوا...)
از مواردی که غیبت جایز است، در مورد کسی است که ادّعای مقام یا تخصّص یا مسئولیّتی را میکند که صلاحیّت آن را ندارد. (یحبّون ان یحمدوا بما لم یفعلوا)
برای اینکه این تمایل نابجا - ستایش بدون عمل - کور شود، در اسلام هرگونه تملّق و چاپلوسی منع شده است.
پیام ها:
1- رذایل اخلاقی، همچون عُجب و غرور و انتظار تملّق از مردم، هلاکت قطعی را به دنبال دارد. (یفرحون... یحبّون... فلا تحسبنّهم بمفازة)
2- قرآن، هرگونه تحلیل و تفسیر نابجا را نسبت به هر کس و هر موردی محکوم میکند.**آیاتی که با کلماتِ (لاتحسبنّ)، (لایحسبنّ)، (أفَحسبتم) آغاز شده، بیانگر همین معناست.*** (لاتحسبنّ... فلا تحسبنّهم)
3- خداوند نه تنها برای رفتار، بلکه برای خواستههای خیر و شرّ انسان نیز حساب باز میکند.**در جای دیگر نیز نسبت به کسانی که دوست دارند فحشا در جامعه رواج یابد وعدهی عذاب میدهد. (یحبّون ان تشیع الفاحشة... لهم عذاب الیم) نور، 19.*** (یحبّون ان یحمدوا... لهم عذاب الیم)
4- آنچه خطرش بیشتر است، توقّع حمد است، نه توقّع شکر و مدح. زیرا در حمد، نوعی ستایش آمیخته با پرستش نهفته است. (یحبّون ان یحمدوا)
5 - گنهکار ممکن است پشیمان شده، توبه کند و نجات یابد، ولی افراد مغرور، حتی در صدد توبه برنمیآیند، لذا امیدی به نجات آنان نیست. (ولاتحسبنّهم بمفازة من العذاب)
6- کسانی که در دنیا گرفتار اوهامِ خودپرستی و اسیر زندان «منیّت» هستند، در قیامت نیز اسیر و گرفتار عذاب الهیاند. (و لهم عذاب الیم)